دختر بچه، 2 کلیه اش را از دست داده بود و پیرمرد یک گونی گردو همراه خود آورده بود تا بخشی از هزینه درمان دخترش را تأمین کند. هاشمی، آنها را به شیراز آورد و به بیمارستانی که خود مأمور انتظامات آن بود برد.
هاشمی میگوید: در بیمارستان، با دکتر ذوالقدر که فوق تخصص داخلی است صحبت کردم و او به گرمی از آنها استقبال کرد.
در گفت وگویی که با هاشمی داشتم، او یادآور شد: از آنجا که کار من، انتظامات بیمارستان بود، روزانه با بیماران زیادی که فقیر و تهیدست بودند برخورد میکردم و من براساس وظیفه انسانی ام با کارکنان و مسئولان بیمارستان صحبت میکردم و در پرداخت هزینه ها برایشان تخفیف میگرفتم.
او خاطرنشان کرد: گاهی ضمانت پرداخت هزینه بیماران را تقبل میکردم و مسئولان بیمارستان ناچار میشدند حقوق ماهانه من را کم کنند و روی پرونده کاریم اخطار بگذارند.
هاشمی تصریح کرد: با گذشت زمان، به این فکر افتاده تا با همراهی همسرم یک مرکز نیکوکاری در جنوب شیراز راه اندازی کنیم و به واسطه ارتباطی که با شماری از خیرین و نیکوکاران داشتم در جهت رفع بخشی از نیاز افراد تهیدست و حمایت از بچه های یتیم و زنان بی سرپرست تلاش کنم.
او گفت: با گرفتن 200 میلیون تومان وام از بانک، مکانی در جوار امام زاده ابراهیم(ع) (محدوده شاهزاده قاسم) اجاره کردم هرچند میتوانستم با این پول، وارد بورس شوم و با سود احتمالیش به نیازمندان کمک کنم اما آن موقع، شناسایی نیازمندان سخت بود چرا که با کار تشکیلاتی و سازمان یافته بهتر میشد کار کرد.
هاشمی تأکید کرد: با هر سختی و زحمتی که بود خیریه احسان و ایتام الرسول (ص) را راه اندازی کردیم و در همین مدت کوتاه بسیاری از افراد نیکوکار به ما «اعتماد» کردند و این یک دستاورد بزرگ است.
او همچنین خاطرنشان کرد: در میان افراد نیکوکار، حتی کسانی هستند که خود فقیر و نیازمند هستند اما ترجیح میدهند در کنار خیرین بزرگ، کمک کنند.
مدیر خیریه احسان و ایتام الرسول (ص) در همین رهگذر تصریح کرد: در میان افراد نیکوکار، پزشکانی چون دکتر سید بصیر هاشمی در زمینه کاشت حلزون گوش بچه های یتیم و فقیر بیشترین تعامل را با ما دارند هرچند پزشکانی هم هستند که به هر دلیل حاضر نیستند 1000 تومان کمک کنند!
هاشمی این را هم گفت که در میان خیرین و افرادی که با مرکز نیکوکاری ما در ارتباط هستند انسان-های متفاوتی هم وجود دارند، درست مثل حاج آقا سید روح اله موسوی که گاهی به اینجا می آید و با خرید چند مرغ، به من میگوید با چند خانواده فقیر تماس بگیر تا ناهار به اینجا بیایند تا در حیاط مرکز- نیکوکاری- جوجه کباب راه بیندازیم!
او تأکید کرد: اگر کسی میلیاردها تومان پول هم داشته باشد از فردای خودش خبری ندارد و هیچ کس، چیزی با خودش نمیبرد اما آن چیزی که مهم است، انسانیت است.
زیر پوست شهر
در جریان گفت وگویی که با سید محمد هاشمی مدیر خیریه احسان و ایتام الرسول (ص) داشتم او نمونه وار به خانواده هایی تهیدست و در عین حال شرافتمند اشاره کرد که روزگارشان، ذهن و زمان انسان را به هم میریزد.
او از خانوادهای بی سرپرست در منطقه ده پیاله شیراز گفت که مادر و دو فرزند 6 و 7 ساله اش تنهایی روزی یک نوبت و آن هم «نان» و یا «نام و تخم مرغ» میخورند!
هاشمی از معلمی درمانده هم سخن گفت که ناچار شده است برای معالجه دختر بچه بیمارش، پول رهن خانه را هزینه کند و اکنون در اتاق یکی از مدارس شیراز، روزگار میگذراند!