ابزارهای فراهم آمده برای برقراری ارتباط بین انسان ها ، دگرگونی هایی که تا پیش از رواج اینترنت سالها به طول می انجامید را به چند روز کاهش داده و کار را برای کسانی که خود را با مناسبات سنتی و تاثیر متقابل لاک پشتی هماهنگ کرده بودند دشوار ساخته است. آدم ها با هر دین و مذهب و قومیت و نژاد و از هر جغرافیایی خود را در معرض دید و داوری دیگران قرار می دهند و ذهنیت های شکل گرفته پیرامون موضوعات گوناگون را به هم می ریزند و بسیاری از انگ های رایج که برای تخطئه ی این و آن به کار گرفته می شد را از کارآمدی می اندازند.
تا پیش از این اگر کودک و یا جوانی از شخص پا به سن گذاشته و سالدیده و مدعی همه چیز دانی در مورد پیروان سایر ادیان و چگونگی زیست مردم سایر کشورها می پرسید، ممکن بود هر پاسخی درست و یا نادرست دریافت کند و به اعتبار آنچه شنیده ذهنیت خود را نسبت به سایر اقوام و ادیان و ملت ها شکل دهد اما اکنون چنین پرسشی را می تواند برای هرکسی اعم از خویش و بیگانه و دوست و دشمن مطرح نماید و پاسخ های متفاوتی دریافت کند و درستی آنچه نسبت به دیگران گفته می شود را بر اساس رفتار و وضعیت زندگی آنها مورد ارزیابی قرار دهد .
واقعیت غیر قابل انکاری که اکنون جهانیان با آن روبرو هستند، آرزوی همزیستی مسالمت آمیز و کم هزینه با سایرین است که صد البته در گرو پذیرش تفاوت هاست . امروزه این اصل مسلم برای اغلب مردم جا افتاده است که بسیاری از ویژگی های متمایز کننده ی اقوام و ملت ها از یکدیگر ریشه در زیست جغرافیایی آنها دارد. از سبک زندگی و غذا و پوشاک و حتی نوع بیماری ها گرفته تا باورها و فرهنگ ها و سنت های قدیمی و نوین که موجب شکل گیری عرف و عادت در آنها شده است .
به همین دلیل هیچ کس را نمی توان به دلیل داشتن اعتقاداتی خاص تخطئه کرد زیرا اعتقادات در سایه ی فرهنگ و تاریخ و جغرافیا و کم و کیف زندگی شکل می گیرد و از میان انسان های باورمند کمتر می توان به افرادی برخورد که از طریق سالها تحقیق و پژوهش به اعتقادی راسخ در مورد جهان هستی و زندگی دست یافته باشند . به همین دلیل اگر بخواهیم زندگی مسالمت آمیزی با دیگران داشته باشیم ، ناگزیر به پذیرش تفاوت ها هستیم و نهایتا اگر احساس می کنیم که اعتقادات ما برای شکل گیری جهانی بهتر مناسب تر است تنها راه تبلیغ چنین اعتقادی به نمایش گذاشتن رفتارمان است . زیرا همراه کردن دیگران با پول و زور و زبان اگر امکان پذیر هم باشد ، پایدار نیست . این که ما مقدار معتنابهی پول خرج کنیم و عده ای را به کیش خود درآوریم و رقبای عقیدتی ما چند برابر ما پول خرج کنند تا همان عده را به کیش خود درآورند و رشته های ما را پنبه کنند مفهوم و نتیجه ای جز هدر دادن پول و وقت ندارد . یک اندیشه و باور تا زمانی که جامه ی عمل نپوشد و آثار خود را در ابعاد گوناگون زندگی نشان ندهد نمی تواند به یک الگو برای دیگران تبدیل گردد .
این که بسیاری از زبان های رایج در جای جای جهان از رواج باز ماندند و اثری از آنها باقی نیست به دلیل بی قاعده گی و عدم شمولیت و واژگان محدود و منحصر بودن به سبکی خاص از زندگی بوده است . اعتقادات نیز همین حکم را دارد . امروزه در کنار جنگ های نظامی و اقتصادی جنگی دیگر نیز در جریان است که موضوع آن جلب و جذب مخاطب است . به همین دلیل کسانی که با زبان فطرت سخن می گویند و دانش روز پشتوانه ی سخن آنهاست و روی مشترکات انسانی دست می گذارند و به دنبال زمینه سازی برای همزیستی مسالمت آمیز هستند ، دستاویز محکم تری برای رفتن بر بالای بام و دیده شدن و جذب مخاطب دارند .
اگر دنیا تغییر کند و عده ای بدون آن که در ایجاد تغییرات جهانی نقش داشته باشند در مقابل ایده های نوین و راهگشا مانع تراشی کنند و بایستند در مدت زمانی اندک به اقلیتی فاقد تاثیر تبدیل می شوند که ناگزیر باید درانتظار نادیده گرفته شدن باشند . به همین سادگی