چاپ کردن این صفحه

زند ه بود ن یا زند گی کرد ن  

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 30 دی 1402 100 0
سرمقاله 1 بهمن 1402 اسماعیل عسلی              زند ه بود ن یا زند گی کرد ن
کم و زیاد  شد ن جمعیت هم د رد  بی د رمانی است . زمانی بود  که طبیعت کار خود ش را می کرد  و طی هزاران سال جمعیت جوامع انسانی از طریق بیماری های خطرناک مهار می شد  ضمن این که جنگ ها و سوانح طبیعی و مهاجرت ها و خشکسالی ها نیز روی این موضوع بی تاثیر نبود  . د ر واقع از یک طرف زاد  و ولد  بی حساب و کتاب بود  و جلوگیری معنایی ند اشت و چه بسا تابو و ممنوعه تلقی می شد  و از طرفی د یگر مرگ و میرهای وحشتناک و نیاز به کمک کار و حامی ، مرد م را به زاد  و ولد  هر چه بیشتر تحریض می کرد  . پس از کشف انواع واکسن ها و بهبود  وضعیت بهد اشتی و پیشرفت های رخ د اد ه د ر حوزه ی پزشکی به تد ریج مسئولیت کنترل جمعیت تا حد زیادی از روی د وش طبیعت برد اشته شد  و به د ست خود  انسان ها افتاد  که برخلاف طبیعت مکانیسمی د رست و حسابی ند ارند  به طوری که د ر یک جا شاهد  انفجار جمعیت هستیم و د ر جایی د یگر پیری جمعیت ! زمانی بود  که واژگونی هرم جمعیتی بیشتر برای کشورهای توسعه یافته مشکل ساز بود  اما اکنون حتی کشورهای د ر حال توسعه و جهان سومی هم شاهد  تغییر شاخص های جمعیتی هستند  . تغییر سبک زند گی و تعاریف جد ید ی که برای آموزش و تغذیه و تربیت فرزند ان ارائه می شود  د یگر شرایط گذشته را برنمی تابد  و حتی ناآگاه ترین زوج ها نیز به د لیل مواجهه با مشکلات گوناگون که بخشی از آن جنبه ی ماد ی و معیشتی د ارد  و بخش د یگر آن به سبک زند گی برمی گرد د  زیر بار فرزند آوری بالا نمی روند  . امروزه همه با چرتکه اند ازی ، برای صاحب فرزند  شد ن نیازمند  هماهنگی با صاحبخانه ، بقالی سرکوچه ، د اروخانه ، مد رسه و د انشگاه هستند  . پیری جمعیت هم مثل خشکسالی به همه جای د نیا سرکشی می کند  و به قول معروف آسیاب به نوبت!
د ر جامعه ما از یک سو آمار اعتیاد  و تصاد فات و مهاجرت نیروهای انسانی فهیم و متخصص مثل قوز بالا قوز د ر کنار کاهش زاد  و ولد  به جان جمعیت توانمند  افتاد ه و از سویی د یگر صند وق های بازنشستگی به حیات خلوت د ولت ها تبد یل گرد ید ه همچنین روند  کاهش نیروهای شاغل و افزایش جمعیت بازنشستگان کار را به جایی رسانید ه که د رصد  قابل ملاحظه ای از حقوق بازنشستگان اعم از کشوری و لشکری و تامین اجتماعی توسط د ولت پرد اخت می شود  به طوری که متعاد ل سازی حقوق بازنشستگان با توجه به تورم موجود  د ر صد ر د غد غه های اقتصاد ی قرار گرفته و عد ه ای را بر آن د اشته که برای جبران این نقیصه به سبک برخی از کشورهای اروپایی به افزایش سن بازنشستگی روی خوش نشان بد هند  که مخالفین زیاد ی د ارد  .
پایین آمد ن جمعیت خانواد ه ها موجب گرد ید ه که خانه های بزرگ که زمانی جولانگاه هفت تا 10 فرزند  بود  به محل خمیازه کشید ن سالمند ان تبد یل گرد د  و پس از مرگ آنها وراث با لود ر و بیل و کلنگ به جان خانه ی پد ری می افتند  و برجی بالا می آید  تا زن و شوهری نهایتا با یک تا د و فرزند ی د ر آن زند گی کنند  .
کمبود های عاطفی ناشی از ند اشتن خواهر و براد ر نوجوانان را به سمت د لخوشی های گذرا سوق می د هد  و نسلی بهانه گیر و کم حوصله و پرخرج و تنبل و متکی به د اشته های پد ر و ماد ر بارمی آورد  با کیفیت پایین تحصیلی و راند مان خفت بار تربیتی ، آن هم د ر شرایطی که راه های گوناگونی برای یاد گیری و کسب تجربه د ر عصر ارتباطات وجود  د ارد  ! بد ون ترد ید  نسلی که قرار است سکان فرد ای کشور را د ر د ست بگیرد  اغلب یا فاقد  توانایی و سواد  و تجربه و عزم و اراد ه ی لازم است و یا این که از انگیزه ی بالایی برخورد ار نیست! عد م تحقق بسیاری از برنامه ها و طرح ها و مشکلات مربوط به بیمه و د رمان و معیشت و بی ثباتی های اقتصاد ی موجب گرد ید ه که خانواد ه های جوان به وعد ه های مرتبط با بهبود  وضعیت مسکن و معیشت بی اعتماد  بود ه و ریسک پذیری بالایی برای فرزند  آوری ند اشته باشند  . از طرفی د یگر امکان این که مجلس زیر بار تصویب قوانینی برود  که د ولت را ملزم نماید  تا معیشت و مسکن و تحصیل رایگان و شغل تمامی موالید  را تضمین نماید  و به نوعی بیمه کند  نخواهد  رفت و اختصاص مسکن به خانوارهای سه فرزند ی نیز زمانبری بالایی د ارد  و فعلا شامل خانواد ه هایی می شود  که د یگر نیازی به مشوق ند ارند  و تعد اد  فرزند ان خود  را به سطح قابل قبولی رسانید ه اند  . تغییر سبک زند گی نیز اثر پند  و موعظه را به سطح خانواد ه های مذهبی تقلیل د اد ه و مرد م رابطه ای فرازمینی بین نان و د ند ان نمی بینند  . د ر زمانه ای که کمتر کاسبی زیر بار معامله نسیه می رود  چگونه می توان انتظار د اشت که خانواد ه های جوان از نرد بان وعد ه هایی که د ر باغ سبز نشان می د هد  بالا بروند  . با نهایت تاسف و بر خلاف انتظار حتی خانواد ه های توانمند  که قاد ر به تامین هزینه 50 فرزند  هم هستند  زیر بار فرزند آوری نمی روند  چه رسد  به خانواد ه های اجاره نشین و کم د رآمد  . برخی کشورهای توسعه یافته با استقبال از پد ید ه ی مهاجرت مشکل کمبود  نیروی کار را برطرف می کنند  اما ایران چنین شرایطی را ند ارد  و اغلب مهاجرت هایی که به ایران صورت می گیرد  به جای آن که به رفع معضلات اقتصاد ی و اجتماعی بیانجامد  ، مشکل زاست . زیرا کسانی که به ایران هجوم می آورند  د ر آیند ه ای نه چند ان د ور روی ترکیب جمعیتی نیز تاثیر منفی خواهند  گذاشت و اغلب جایگزین نیروهای کارگری می شوند  و د ر نقطه ی مقابل آن مهاجرت از ایران هزینه های ماد ی و معنوی زیاد ی بر کشور تحمیل می کند  و فریاد رسی هم نیست ! با توجه به این واقعیت ها گاهی این پرسش مطرح می شود  که جامعه ی ما چگونه مد یریت می شود  ؟ د ر بحث جمعیت باید  به د نبال راه حلی بینابینی باشیم . این که بگوییم کشور ما ظرفیت 200 میلیون نفر جمعیت د ارد  با توجه به کمبود  مسکن و خرابی بازار کار و تنگناهای اقتصاد ی قابل قبول نیست . البته د ر یک شرایط آرمانی که جامعه به د رستی مد یریت شود  ، منابع موجود  و پتانسیل های گوناگون پذیرای چنین جمعیتی هست. مهم این است که مرد م بد انند  چنین جمعیتی قراراست زند ه باشند  یا به معنای واقعی کلمه زند  گی کنند.
 
شماره روزنامه:7963
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در شنبه, 30 دی 1402

موارد مرتبط