وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    شکار فرصت های آموزشی و تربیتی در تابستان

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 08 تیر 1404 24 0
      سرمقاله 28 خرداد 1404 اسماعیل عسلی               شکار فرصت های آموزشی و تربیتی در تابستان
    بچه های پیش دبستانی و کلاس اولی در نخستین روزهای ورود به مدرسه چون نمی دانند در مدرسه چه چیزی در انتظار آنهاست گریه می کنند . درست مانند کودکی که از مادر به دنیا می آید و شرایط جدیدی را تجربه می کند ولی آنها در ادامه با پیدا کردن همبازی و احساس نزدیکی با معلم به شرایط جدید خو می گیرند اما هیچ گاه دلپذیری محیط خانه را که در آن پادشاهی می کنند و حرفشان خریدار دارد را با مدرسه که در آنجا باید تابع قوانین باشند قابل مقایسه نمی دانند و فراموش نمی کنند . به همین دلیل صدای زنگ تعطیلی مدرسه برای هر دانش آموزی خوشایند است ؛ خوشایندی تعطیلات نوروز و تابستان هم به همین پیش زمینه ی ذهنی بازمی گردد .
    چند روز پیش صحنه ی پاره کردن کتاب های درسی توسط دانش آموزان در فضاهای مجازی به اشتراک گذاشته شده بود که برای دوستداران دانش و آموزش و پرورش دلچسب نبود و بعضی ها تلاش داشتند چنین صحنه هایی را نشان دهنده ی جذاب نبودن مطالب کتاب های درسی توصیف کنند .
    طبیعتا وقتی که دانش آموزان خود را ناگزیر به حفظ مطالبی غیر کاربردی که به آنها دلبستگی ندارند بدانند چنین برخوردی با کتاب های درسی چندان هم شگفت انگیز نیست .
    50 سال پیش که ما دانش آموز بودیم تابستان به معنای دقیق کلمه فصل رهایی از تحصیل بود و تنها عده ی کمی از دانش آموزان در کلاس های زبان و تقویتی شرکت می کردند و بقیه یا در کوچه و محله به بازی مشغول می شدند و یا در کنار پدر و مادر کار می کردند . در شیراز غیر از کانون پرورش فکری سه خانه ی فرهنگ وجود داشت که کودکان و نوجوانان در کلاس های نقاشی و خط و تئاتر و فن بیان شرکت می کردند و یا عضو کتابخانه آن بودند . من به خانه فرهنگ شماره 3 واقع در خیابان سعدی می رفتم و تئاتر کار می کردم . گاهی هم برای تماشای نمایش به تالار ابوریحان و یا تالار دانشکده ادبیات می رفتیم و پیش می آمد که در قهوه خانه چهار فصل هم پای نقالی و یا تماشای نمایش می نشستیم که آقای بخشی زاده متولی آن بود .
    تعداد دانش آموزان علاقمند به تئاتر که من می شناختم و با آنها در خانه های فرهنگ آشنا شدم به بیست نفر هم نمی رسید .
    در آن زمان خانم زهرا سعیدی ، گوهر خیراندیش، جمشید اسماعیل خانی ، قاسم امین بی طرف ، بختیاری ، مهدی فقیه ، محمود پاک نیت و مجید افشاریان و علی نقی رزاقی با بچه های دوره راهنمایی و دبیرستانی در خانه های فرهنگ و مدارس تئاتر کار می کردند و به آنها آموزش می دادند و گاهی نیز از میان بچه های علاقمنمد به کار نمایش در مدارس دانش آموزانی گلچین می شدند . من در پنج نمایش به کارگردانی آقای محمود پاک نیت ، قاسم امین بی طرف ، بختیاری ، گوهر خیراندیش و بهشتی بازی کردم . آقای سیروس رومی هم که در زمینه های فرهنگی و هنری فعالیت داشتند گاهی دست به قلم می شدند و بر آثار نمایشی نقد می نوشتند ولی امکانات محدود بود و خانواده ها هم هنوز به اهمیت فعالیت هنری و فوق برنامه برای بچه هایشان پی نبرده بودند . من هم کار می کردم و هم در کنار کسانی از جمله جمال خلیلی ، اسماعیل پیمان ، مجید اوجی ، حمیدرضا واردی ، کریم جفاکش و رحمت اله کاراندیش در کارگاه تئاتر که آقای شجاعیان و گاهی هم ساجدی آن را اداره می کردند شرکت می کردم و در چند نمایش هم بازی کردم و بعد هم به دلیل نیاز به کار کردن تئاتر را رها کردم . سال سوم راهنمایی که بودم آقای هوشنگ فتی مرا به خاطر کسب رتبه اول در مسابقه مشاعره به اردوی رامسر فرستاد که در آن سن و سال برایم خاطره انگیز بود. البته من بازیگر شش دانگی نبودم و یک روز زنده یاد جمشید اسماعیل خانی به من گفت تو به درد تئاتر نمی خوری برو دنبال شعر و نمایش نامه نویسی... بگذریم.
    امکاناتی که امروزه برای فعالیت های هنری و گذران اوقات فراغت در تابستان فراهم شده با پنجاه سال پیش قابل مقایسه نیست . در اغلب بوستان ها فرهنگسرا و کتابخانه هست و مساجد هم کم و بیش امکاناتی دارند و سازمان تبلیغات اسلامی و برخی از نهادها هم در بخش فعالیت های فرهنگی خود نوجوانان را جذب می کنند و سالن نمایش و امکانات ورزشی و فرهنگی دارند ولی باز هم پاسخگوی جمعیت کودکان و نوجوانان نیست . در آن زمان آموزشگاه موسیقی اگر هم بود در خانه های فرهنگ و خانه های شخصی تشکیل می شد و اهمیت آن برای اغلب مردم جا نیفتاده بود ولی اکنون غیر از کلاس هایی که در خانه ها تشکیل می شود بیشتر از 110 آموزشگاه موسیقی در شیراز وجود دارد که بانوان هم در آن حضور فعال دارند و هم آموزش می دهند و هم آموزش می بینند و رویکرد عمومی به موسیقی متحول شده و با گذشته که تصور می شد عده ی خاصی باید دنبال آموزش و ترویج موسیقی باشند نیست . تابستان در راه است و دانش آموزانی که از بضاعت مالی کافی برای شرکت در کلاس های هزینه بر برخوردار نیستند باید مورد حمایت قرار گیرند تا وقتشان به بطالت و ولگردی و خانه نشینی نگذرد . 
    بهره گیری دانش آموزان از تعلیمات حرفه ای  فنی و هنری و شرکت در کلاس های تقویتی و زبان می تواند به بارورتر شدن لحظات زندگی آنها کمک کند. 
    خوشبختانه این روزها شهرداری ها هم پای کار آمده اند و به موازات سایر نهادهای فرهنگی از امکانات خوبی که دارند استفاده می شود . سهم کودکان و نوجوانان در جوایز بین المللی در زمینه های گوناگون بیانگر این واقعیت است که با بارور شدن استعدادها می توان به دستاوردهای بیشتری امید بست . تابستان ها را برای کودکان و نوجوانان به فرصت تبدیل کنیم .
     
    شماره روزنامه:8351
    این مورد را ارزیابی کنید
    (0 رای‌ها)
    آخرین ویرایش در شنبه, 08 تیر 1404

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3