سرمقاله 25 خرداد 1404 اسماعیل عسلی آنچه باید به دنبال آن باشیم
حمله رژیم صهیونیستی به مناطقی در ایران اخرین پازل برای ترسیم چهره ی بزرگترین عامل ناامنی در منطقه ی غرب آسیا بود آن هم در شرایطی که ایران برای رسیدن به توافقی عزتمندانه در مسیر مذاکره گام برمی داشت . این اقدام که توسط افکار عمومی جهانی و اکثریت دولت های منطقه و همچنین سایر کشورها محکوم شد فلسفه ی وجودی اسرائیل را آشکار کرد . اعلام آمادگی ایران برای هرگونه راستی آزمایی در چهارچوب قوانین پادمانی و کاهش میزان غنی سازی در برابر رفع تحریم ها می توانست در راستای اطمینان جامعه ی جهانی از روند صلح آمیز فعالیت های هسته ای نقطه ی پایانی بر منازعه ای چندین ساله باشد اما کسانی که نگاهی انحصاری به برخورداری از فن آوری های هسته ای دارند با دستاویز قرار دادن اقدامات ایران که در واکنش به تداوم تحریم ها و خروج آمریکا از ان پی تی صورت گرفته بود به رژیم صهیونیستی برای حمله گسترده به مراکز نظامی، سایت های هسته ای و همچنین شخصیت های علمی چراغ سبز نشان دادند و این در حالی بود که بر اساس قوانین آژانس هر گونه حمله به مراکز فعال در زمینه ی هسته ای منع شده است . در واقع کسانی دم از اجرای قوانین وضع شده و مورد توافق اعضای ان پی تی می زنند که کوچکترین اعتنایی به مصوبات آن ندارند.
از منظری دیگر همان کسانی که مشوق رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران بودند و یا در برابر اقدامات این رژیم سکوت اختیار کردند ، واکنش ایران به این اقدام را برنمی تابند و این دوگانگی می تواند تلنگری برای بیداری افکار عمومی باشد .
نحوه ی اقدام رژیم صهیونیستی در حمله به ایران بیانگر این واقعیت است که این طرح مدت ها پیش از شروع مذاکره روی میز قرار داشته است. ایران در شرایطی به میدان مذاکرات وارد شد که مردم نیز نگاه امیدوارانه ای به نتایج مذاکرات داشتند ولی با اقدام غیرقانونی اسرائیل ذهنیت مثبت نسبت به مذاکره نیز آسیب دید و منطقه را در آستانه ی یک بحران قرار داد . این که چه کشورهایی از افزایش قیمت نفت سود می برند و چه کشورهایی با سکوت معنادار خود به دنبال فرصت های جدید ایجاد شده برای خود می گردند موضوعی است که بعدها آشکار خواهد شد .
یکی از بهانه های رژیم صهیونیستی برای دشمنی با ایران این است که ایران با وجود این که هیچ مرز مشترکی با رژیم صهیونیستی ندارد از ضرورت نابودی این رژیم سخن به میان آورده در حالی که ایران تاکنون هیچ حمله ی پیشدستانه ای به اسرائیل نداشته و تنها بر این باور است که اشغالگری و اقدامات هنجارشکنانه و اهداف توسعه طلبانه اسرائیل به نابودی این کشور منجر خواهد شد اما اسرائیل با ترسیم نماد "از نیل تا فرات" بر روی پرچم خود خواهان اشغال بخش هایی از مصر، سوریه، لبنان، عربستان و عراق بعلاوه فلسطین است. آیا تاکنون کسی به اسرائیل گفته که چرا قصد اشغال این سرزمین ها را برای رسیدن به آرمان های خود دارد ؟!
شاید اگر ما با تجاربی که ظرف سالهای پس از انقلاب به دست آورده ایم دوباره به نقطه ی اول برگردیم از شیوه های جدیدی برای مبارزه با اهداف توسعه طلبانه ی اسرائیل استفاده کنیم . شیوه ای که بر قدرت اقتصادی متکی باشد زیرا آنچه رژیم صهیونیستی را سرپا نگه داشته نه نیروی نظامی و خدعه های اطلاعاتی و بهره گیری از عوامل نفوذی بلکه جایگاه تعیین کننده ای است که در کانون های اقتصادی و بازار نفت و طلا و بورس های جهانی و شرکت های چند ملیتی دارد . متاسفانه کشورهای نفت خیر و ثروتمند عربی هم با تاخیر به این نکته پی بردند که برای حراست از موجودیت خود باید اقتصادی قوی و توسعه یافته داشته باشند .
این که بسیاری از کشورها بخشی از بودجه ی خود را به تولید و یا خرید جنگ افزار اختصاص می دهند به این دلیل است که نهادهای بین المللی نظیر سازمان ملل و شورای امنیت را در اغلب موارد دست بسته و آلت دست قدرت های اقتصادی و نظامی می بینند . پر واضح است که قدرت نظامی بدون برخورداری از پشتوانه ی اقتصادی قوی در دراز مدت پاسخگوی نیاز هیچ ملتی نیست . به همین دلیل ظرف دو دهه ی اخیر توجه به تولید و مدیریت مصرف و همچنین کارآفرینی و سرمایه گذاری در محاورات سیاسی و برنامه های توسعه در داخل ایران رشد روزافزونی داشته که بیانگر اهمیت اقتصاد قوی برای سرپا نگه داشتن کشور است .
اگر چین زمانی مقهور قدرت انگلیس بود به دلیل ضعفی بود که در اقتصاد داشت ولی اکنون در سایه ی اقتصادی قوی پنجه در پنجه آمریکا انداخته و بدون شلیک یک گلوله منویات خود را پیش می برد و در عین حال نیم نگاهی هم به افزایش توان نظامی خود دارد . از آنجایی که درگیری نظامی ایران و رژیم صهیونیستی در منطقه ای حساس دنبال می شود چندان به درازا نمی کشد اما جنگ بی پایانی که باید همواره به دنبال آن باشیم جنگ اقتصادی مبتنی بر دانش و دوراندیشی است از این رو ما باید با اتکا به فرهنگ غنی و چندهزار ساله ی خود زیر سایه ی دلبستگی به کار و تلاش و سخت کوشی به دنبال دستیابی به قدرت اقتصادی برای به کرسی نشاندن ایده های خود باشیم و از همه مهمتر این که در هر اقدام و اظهارنظری به پیامدهای اقتصادی آن توجه داشته باشیم.