وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    خردمنداني با دغدغه هاي مشترک

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 11 دی 1401 268 0
    سرمقاله "اسماعیل عسلی" 11 دی 1401         خردمنداني با دغدغه هاي مشترک

    پيشينه ي رويارويي غرب و شرق به چندين هزار سال پيش بازمي گردد . سرزمين هاي پرآب ، موقعيت سوق الجيشي ، آبراه هاي بين المللي ، خاک بارآور ، معتدل بودن آب و هوا و مراتع گسترده و برخورداري سرزمين ها از منابع غني طلا ، الماس ، نفت و انواع مواد کاني و ... دستاويزي براي جنگ و خونريزي بوده است . هر چند بازپس گيري مکان هاي مقدس را نيز مي توان در رديف انگيزه هاي جنگ به حساب آورد اما واقعيت قضيه اين است که انگيزه ي اصلي براي جنگ ها در طول تاريخ اقتصادي بوده اما براي اين که عوام الناس که خود را در منافع اقتصادي جنگ سهيم نمي دانستند انگيزه اي براي قرباني شدن داشته باشند ، اغلب جنگ ها رنگ و بويي از تقدس به خود گرفته اند . زماني ايران با روم و يونان بر سر سرزمين هاي بينابيني نظير عراق و شام دست به گريبان مي شدند و پس از آن نيز صليبيون براي آزادسازي بيت المقدس از دست مسلمانان به سوي جنوب شرقي اروپا هجوم آوردند . حاصل اين جنگ ها غير از کشته هاي بيشمار و بيماري هايي نظير طاعون و تيفوس و وبا و گرسنگي و قحطي و نابودي شهرها و روستاها اين بود که شهرهايي بين طرفين درگيري رد و بدل مي شد . اگر چه پيامبران هرگز پيشگام در راه اندازي جنگ نبوده اند و يکي پس از ديگري يکديگر را تاييد کرده اند اما کساني که مدعي پيروي از پيامبران بوده اند با توسل به سلاح تکفير به يکديگر تاخته اند به طوري که ظرف هزاران سال به اقتصاد جنگ هويت بخشيده اند . به اين معنا که همواره کساني توانسته اند از رهگذر جنگ هاي خونين به مال و دارايي و ثروت و شهرت دست يابند دقيقأ به همين دليل تلاش هايي که مصلحين جهاني براي برقراري صلح داشته اند راه به جايي نبرده است .

    گاهي اوقات که انگيزه هاي وقوع برخي جنگ ها را مورد بررسي قرار مي دهيم متوجه مي شويم که جز براي عده اي محدود ، دستاوردي نداشته است . در واقع مي توان گفت که جهان منهاي جنگ به مراتب بهتر از جهان درگير جنگ است هر چند بسياري از اختراعات و اکتشافات ابتدا کاربرد نظامي داشته اند و برخي جنگ ها نظير جنگ هاي زنجيره اي صليبي به سرعت تحولات فرهنگي افزوده اند يا اين که زمينه ي آشنايي مردم مناطق گوناگون را با اديان و مذاهب طرف مقابل فراهم کرده اند اما تحت هيچ شرايطي نمي توان جنگ را بهتر از صلح دانست .

    بي گمان اگر روزي روزگاري قرار باشد جهانيان بر سر يک موضوع به تفاهم برسند آن موضوع اين خواهد بود که اداره ي کل جهان را به خردمندان واگذار کنند . زيرا افراد خردمند مي دانند که دعواي اصلي در تمامي جنگ ها مسائل مادي و اقتصادي است . دعواي آب و خاک و طلا و نفت و دستيابي به موقعيت سوق الجيشي و به نمايش گذاشتن هژموني شخصيت هاي سياسي که براي مردم عادي دستاوردي ندارد . به همين دليل خردمندان به جاي ايستادگي در برابر يکديگر و تهييج ملت ها و رو در روي هم قرار دادن آنها به بهانه هاي واهي قومي و نژادي و مذهبي تلاش مي کنند به همگان تفهيم نمايند که همه فرزندان آدم و حوا هستند و يک رگ و ريشه دارند و بايد داشته هاي يکديگر را به اشتراک بگذارند و کارها را به گونه اي برنامه ريزي کنند که منابع قابل استفاده روي کره خاکي بين همگان تقسيم شود . مسلما اگر چنين باشد خردمندان براي حفظ تناسب بين جمعيت انسان ها و منابع موجود برنامه ريزي خواهند کرد اما اغلب مي دانند که چنين نگرشي بيش از آن که قابل پياده شدن باشد ، شاعرانه است . حداقل مي توان گفت که تا آنجا که تاريخ به ياد مي آورد انسان ها هيچ روز بدون جنگ و نبردي را پشت سر نگذاشته اند و برخي پا را از اين حد هم فراتر گذاشته و تمدن و فرهنگ کنوني بشر را حاصل همين درگيري ها و منازعات بي پايان مي دانند که اگر چنين چيزي واقعيت داشته باشد ، انتظار براي اصلاح وضع موجود توهمي بيش نخواهد بود .

    در حال حاضر چرخ اقتصاد جهان بر مدار جنگ مي چرخد و تمامي برنامه ها نيز حول همين محور ترتيب داده مي شود . از روزي که سازمان ملل متحد بنيانگذاري شد تاکنون اين سازمان که نام بي مسمايي هم دارد و اعضاي آن نيز نه تنها متحد نيستند بلکه چشم ديدن يکديگر را هم ندارند ، همواره بر سر و روي هم پنجه کشيده اند و حتي بر سر زمان و تاريخ و نتيجه ي نشست هاي صلح آميز هم با يکديگر اختلاف نظر دارند .

    با نگاهي دقيق به ترکيب کساني که دنيا را مديريت مي کنند يا کساني که نقش موافق و مخالف يکديگر را ايفا مي کنند مي بينيم که اغلب آنها دچار کيش شخصيت هستند و امنيت خود را در ناامني ديگران جستجو مي کنند و غير از خود را دشمن مي بينند که راه مناسبي براي دستيابي به امنيت پايدار نيست .

    براي نمونه در کشوري مانند مغولستان مجسمه چنگيزخان را برافراشته اند و او را قهرمان مغول مي دانند و در کشوري ديگر از کساني تجليل مي شود که در برابر چنگيزخان ايستاده اند . منشاء بسياري از تقابل هاي فرهنگي در اشکال گوناگون نيز به جنگ ها بازمي گردد .

    حال پرسش اين است که اگر قرار باشد جهانيان زير سايه ي ارتباطات و تکنولوژي به يکديگر نزديک شوند و دغدغه هايي مشترک نظير آب و هوا و رفع آلودگي و تأمين غذا و حراست از منابع ارزشمند انرژي داشته باشند چگونه مي خواهند با يکديگر کنار بيايند . آيا ترکيب کنوني مديران جهان براي رسيدن به صلح ايده آلي که همه به دنبال آن هستند ، ترکيبي آرماني است يا جهانيان بايد در سايه ي گونه اي همگرايي آگاهانه مديريت جهان را به خردمندان واقع گرا واگذار کنند . خردمنداني با دغدغه هاي مشترک

    شماره روزنامه:7663
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در یکشنبه, 11 دی 1401

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.