به دنبال کشف رد همکاری برخی از اتباع افغانستان با جریان های مهاجم و معاند ، وزارت کشور رسیدگی به وضعیت اتباع غیر قانونی را در اولویت کارهای خود قرار داده است . اگر به دنبال سرمنشاء پذیرش مهاجرین افغانستانی باشیم به دهه 60 برمی گردیم که پس از یورش قوای شوروی به افغانستان و ایجاد ناامنی و خراب شدن بازار کار در این کشور تدریجا نزدیک به 3 میلیون مهاجر افغانستانی وارد ایران شدند و با توجه به این که ایران نیز درگیر جنگ با عراق بود و اداره کنندگان کشور هم تجربه ی حکمرانی نداشتند و زمینه ای هم از قبل برای ساماندهی آنها فراهم نشده بود ، مهاجرین افغانستانی در شهرهای گوناگون پراکنده شدند و اغلب به عنوان کارگر روزمزد فعالیت اقتصادی خود را آغاز کردند . معمولا در چنین مواردی ، کشورهایی که با موج مهاجرین جنگی مواجه می شوند برای این که بتوانند رفتار آنها را مدیریت کنند باید زیر نظر سازمان ملل متحد در منطقه ای نزدیک به مرز آنها را مستقر سازند و پولی که از این بابت توسط نهادهای بین المللی به ایران پرداخت می شود صرف اداره ی امور آنها گردد . چنین رفتاری موجب می شود که مهاجرین خسته از چادرنشینی ، مترصد پایان جنگ و بازگشت به کشورشان باشند اما این که کشوری بی حساب و کتاب آغوش شهرها را به روی مهاجرین بگشاید و هیچ نظارتی هم بر روی رفتار آنها نداشته باشد و تنها به دریافت مبلغی به عنوان حق ورود بسنده کند و عده ای بی اطلاع و بعضا مغرض هم به توجیه حضور اتباع افغانستانی بپردازند و آنها را به حال خود رها سازند همان می شود که دیدیم و شنیدیم .
شما اگر بخواهید به عنوان مهاجر وارد کشوری شوید که به صورت استاندارد اداره می شود حتی اگر سن بالایی هم داشته باشید ناگزیر باید مدارک بهداشتی خود را ارائه دهید .
افغانستان در حال حاضر توسط کسانی اداره می شود که با راه و رسم حکمرانی آشنا نیستند و به دلیل خانه نشین کردن زن ها ، بهداشت و آموزش و پرورش در این کشور نظم و نسقی ندارد و به اطلاعات طبقه بندی شده پیرامون جزئیات زندگی شهروندان افغانستانی هم دسترسی ندارند و اینگونه که از شواهد پیداست سفارت ایران در افغانستان نیز برای صدور روادید سخت گیری زیادی ندارد ؛ به همین دلیل افراد بیمار، مجرم ، نظامی فراری و کسانی که با ما تضاد ایدئولوژیکی دارند و دشمنان می توانند از آنها به عنوان مزدور و نوکر بی جیره و مواجب استفاده کنند در میان مهاجرین افغانستانی کم نیست هر چند انسان های شریف و متعهد نیز در میان آنها یافت می شود اما حتی اگر احتمال داده شود که یک درصد از مهاجرین هم عناصری نامطلوب باشند ، پذیرش آنها باید حساب و کتاب داشته باشد .
متاسفانه عده ای سودجو که به دنبال نیروی کار ارزان هستند ترجیح می دهند که از مهاجرین افغانستانی به عنوان کارگر استفاده کنند تا ناگزیر به پرداخت حق بیمه و حقوق مکفی نباشند . حتی در مواردی پیمانکاران طرف قرارداد با نهادهای دولتی نیز اتباع خارجی را به کار می گیرند . از این موضوع که بگذریم گاهی در برخورد با مهاجرین افغانستانی برخوردهایی باج خواهانه توسط افراد خودسر صورت می گیرد که به آنها برای ارتکاب جرم و جنایت انگیزه می دهد !
اگر تعداد مهاجرین افغانستانی را حداقل 5 میلیون نفر در نظر بگیریم ، تاثیر این جمعیت بر افزایش اجاره بها ، هدر رفت یارانه ی نان و برخی اقلام خوراکی و همچنین ایجاد ناامنی بسیار هشدار دهنده است . دلخوش بودن به این که برخی از مهاجرین در اجتماعات مذهبی شرکت می کنند نباید مجوزی برای حضور بی حساب و کتاب آنها در ایران باشد حتی اگر شیعه باشند ! زیرا به هر حال هیچ چیز جای دلبستگی به وطن را نمی گیرد !
درصد اتباع تحصیلکرده و سرمایه دار و کارآفرین در میان مهاجرین افغانستانی قابل توجه نیست و همین امر ایران را به بهشت بیسواد ها و بیکارها تبدیل کرده است .
مهاجر پذیری اگر حساب و کتاب داشته باشد می تواند موجب توسعه و ترقی کشور باشد مانند کشورهای مهاجر پذیر که سرمایه دار ها ، تحصیلکرده ها ، هنرمندان و صنعتگران و کارآفرینان سایر کشورها را جذب می کنند و سودش را هم می برند .
همین فردا اگر شرایطی ایجاد شود که تحصیلکرده ها و سرمایه داران ایرانی ساکن در آمریکا و اروپا و کانادا و سایر کشورها قصد بازگشت به ایران داشته باشند در آمریکا و اروپا عزای عمومی اعلام می شود زیرا از یک سو سرمایه های کلانی به ایران منتقل می شود و از سویی دیگر حضور افراد باسواد و دانا ، متوسط ظرفیت فرهنگی کشور را بالا می برد و سمت و سوی مطالبات روی کیفیت چانه زنی ها تاثیرگذار خواهد بود و همین اتفاق زمینه ساز توسعه ی فرهنگی و اقتصادی و سیاسی کشور را در کوتاه مدت فراهم می کند .
اگر دستاورد دومین جنگ تحمیلی آن گونه که آقای پزشکیان به دنبال آن است آشتی ملی و وفاقی با محوریت ایران سربلند باشد و منجر به بازگشت سرمایه های انسانی و مادی گردد این جنگ با تمامی خسارت هایی که به دنبال داشت یک فرصتی است که از دل یک تهدید جوانه زده است.