وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    چاشني باروت ها

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 09 شهریور 1400 399 0
    سرمقاله سردبیر اسماعیل عسلی 10 شهریور 1400          چاشني باروت ها

    از جمله دلايل ماليخوليايي رويکرد گروه هاي سلفي و بنيادگرا و جناح هاي راديکال اسلامي به بازآفريني شرايط حاکم بر نيم قرن اول هجري اين است که از قدرت اجتهاد لازم براي فهم و استخراج احکام اسلامي و تطابق شرايط گذشته با حال برخوردار نيستند و يا اين که تحت عنوان مبارزه با بدعت، دستيابي به چنين قدرتي را از خود سلب کرده اند .به زبان ساده تر گروه هاي سلفي نظير طالبان معتقدند که زندگي ما بايد عينا مانند پيامبر (ص) و صحابه و تابعين باشد و چيزي از آن کم نکنيم و يا بر آن نيفزاييم . اين گروه مخصوصا بر حفظ شکل و ظاهر احکام انطباق داده ي خود با زمان پيامبر براي حصول اطمينان به حراست از محتوا تاکيد دارند در حالي که در اغلب موارد شکل و محتوا لازم و ملزوم يکديگر نيستند لذا اين گونه افراد هر جا که با مشکلي در فهم آيات قران برخورد کردند به سنت پيامبر(ص) و شيوه صحابه و تابعين مراجعه مي کنند و چندان توجهي به عقل و اجماع و اجتهاد ندارند و در حالي که برخي از اصحاب پيامبر(ص) در مقابل يکديگر ايستاده و هزاران نفر را به کشتن داده اند باز هم تبعيت از همه ي آنها را لازم مي دانند . خلاصه اين که از نظر گروه هاي سلفي و بنيادگرايان اسلامي هر چه شکل زندگي و ظاهر ما به شکل زندگي پيامبر (ص) و اصحابش شباهت بيشتري داشته باشد ، الگو برداري از سيره و شيوه ي آنها راحت تر است . چنين افرادي وقتي به تاريخ مراجعه مي کنند مي بينند که زنان در آن زمان به مکتب و مدرسه نمي رفته اند و در سنين کودکي و در چارچوب مناسبات قبايلي ازدواج مي کرده و لباس خاصي هم مي پوشيده اند و چند زني هم در ميان مردان رواج داشته و خرج زندگي هم بدون در نظر گرفتن کيفيت آن بر عهده مردان بوده لذا انتظار دارند که دختران و زنان عصر ارتباطات هم به چنين الگوهايي تاسي کنند . بدون آن که در نظر بگيرند سن بلوغ جسمي و جنسي يک دختر عرب در سرزمين گرم حجاز قابل مقايسه با سن بلوغ جنسي و جسمي دختران در ساير نقاط دنيا نيست . شما وقتي در زبان عربي مطالعه مي کنيد متوجه مي شويد که براي انواع و اقسام شترها نام هايي در نظر گرفته اند ولي خبري از کانگورو و يا لاماي آمريکايي و يا خرس قطبي نيست ؛ دليل آن هم کاملا روشن است زيرا در محيط عربي چنين حيواناتي وجود نداشته اند . آيا نبود اين اسامي در ادبيات و محاورات اصحاب پيامبر يعني چنين موجوداتي وجود نداشته اند . طبيعي است که اعراب در آن زمان که معامله کالا به کالا هنوز وجود داشته از شتر به عنوان معياري براي ارزش گذاري استفاده کنند . در روزگار ما نيازي به تذکر اين موضوع نيست که هر جغرافيايي اقتضاي خاص خود را در بحث غذا و لباس و مسکن دارد . کسي که در قطب زندگي مي کند خانه اش از آجرهاي يخي درست مي شود و کسي که در کوه زندگي مي کند بدنه ي خانه اش از سنگ است و به همين قياس خانه اي که در منطقه اي خشک و صحرايي ساخته مي شود از گل و برگ درخت خرماست . حال اگر ما بگوييم خانه ي ما بايد مانند خانه پيامبر (ص) گلي باشد يا عين پيامبر لباس بپوشيم حرف بيهوده اي است. کساني که در محيط صحرايي زندگي مي کنند لباس هاي گشاد مي پوشند تا ضمن حرکت به جابجايي هوا و خنک شدنشان کمک کند يا دستاري دراز دور سر خود مي پيچيدند و هنگام توفان شن بخشي از آن را باز مي کردند و جلو چشم خود مي گرفتند . کسي که در منطقه اي بسيار سرد زندگي مي کند بايد لباسي ضخيم و چرمي و چسبان داشته باشد تا سرما در بدنش نفوذ نکند . لباسي که تابع شرايط جغرافيايي باشد به خودي خود قداست ندارد . لباس حضرت مسيح به دليل زندگي آن حضرت در آب و هواي مديترانه اي طور ديگري بوده است . به بحث خودمان برگرديم . گفتيم که گروه هاي بنياد گراي سلفي دلشان مي خواهد مردم را از لحاظ شکلي به گذشته هاي دور برگردانند تا بتوانند بر اساس الگوهايي که سينه به سينه نقل شده و کج دار و مريز به زمانه ي کنوني رسيده براي مردم حکم صادر کنند . تمرکز گرايي در قدرت که مغاير با شاخص هاي مردم سالاري است نيز به همين سبک و سياق الگوبرداري شده است که مبناي آن توزيع هرمي قدرت است به همين دليل طالبان پس از فتح کابل گفتند که مردم از ما توقع مردم سالاري و دمکراسي نداشته باشند زيرا اين ها عقلشان به برنامه ريزي هاي لازم براي تقسيم وظايف بر اساس شايستگي ها و تقسيم عادلانه قدرت بين اقوام و زيرگروه هاي ملي براي تشکيل حکومتي که همه قبايل و آحاد ملت در آن شريک باشند نمي رسد و همه چيز را براي خود مي خواهند و خودشان هم که تاکنون به جايي نرسيده اند و يکبار هم از افغانستان رانده شده اند ! پارادوکسي که طالبان و امثال گروه هاي بنيادگرا با آن مواجه اند چگونگي ايجاد توازن بين رفتارهاي سلفي و تغييراتي است که به اقتضاي تکامل ابزار توليد و رشد و توسعه ايجاد شده است . امکان ندارد طالبان بتوانند دنيا را متقاعد سازند که زنان بايد خانه نشين شوند و درس نخوانند و بر اساس الگوهاي سلفي که هيچ تناسبي با شرايط نهادينه شده در عصر ارتباطات ندارد زندگي و رفتار نمايند و در عين حال از وسايلي استفاده کنند که حاصل تحصيل و پژوهشگري مردان و زنان شانه به شانه ي يکديگر است. اين رفتار به منزله ي حبس کردن محتوا در شکلي خاص و غيرقابل انعطاف است . پديده هايي نظير کودک همسري ، بيسوادي زنان ، مرد سالاري مطلق ، تهي شدن جامعه از نشاط و شادابي ، تربيت ناهمگون فرزندان ، منع ورزش براي زنان ، تمايل به نظامي گري و تقدس قائل شدن براي حرکات انتحاري و خشونت آميز براي دستيابي به قدرت که نتيجه ي آن انزواي بين المللي است حاصل تفکر طالباني است .اگرچه طالبان مدعي تجديد نظر در رفتارهاي خود هستند اما پر واضح که هويت آنها به همين مزخرفات متکي است و لبالسي چوپاني زيبنده ي اين گرگ ها نيست . جاي بسي تاسف است که شهرهايي نظير بلخ و بدخشان و قندهار و هرات و غزني که زماني خاستگاه فلاسفه و دانشمندان و فقها و منجمين و شاعران آزاد انديش بوده اکنون به جولانگاه عده اي سلفي که بويي از فرهنگ و تمدن و انسانيت نبرده اند و توجهي به ميراث هاي فرهنگي و تاريخي ندارند ، تبديل شده باشد . بدون ترديد از آنجايي که تداوم اين وضعيت در افغانستان تامين کننده ي اهداف بازيگران قدرت است نبايد انتظار داشت آمريکايي ها که به دروغ مدعي هزينه ي دو تريليون دلاري در افغانستان هستند اما ظرف بيست سال معادن افغانستان را غارت کرده اند به اين زودي از کنار اين سفره گسترده برخيزند . طالبان تشنه ي قدرت هستند و حاضرند هزينه ي آن را که غارت افغانستان توسط بيگانگان است بپردازند زيرا تصور مي کنند چند صباحي ديگر همه دنيا را پيرو خودشان مي کنند . زهي خيال باطل ! کاملا قابل تصور است که وقتي آمريکا از يک سو افغانستان را دو دستي به طالبان تقديم مي کند و ميلياردها دلار سلاح و هواپيماها و بالگردهاي مدرن را در اختيار آنها قرار مي دهد چه هدفي دارد . اکنون بخشي از خاورميانه و آسيا به انبار باروت تبديل شده که با يک جرقه شعله ور مي شود . اختلافات متوهمانه مذهبي و فرقه اي نيز چاشني اين باروت هاست .

    شماره روزنامه:7280
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در سه شنبه, 09 شهریور 1400

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.