سرمقاله 24 مرداد 1403 محمد عسلی کمین گرگ ها و دنبه چرب خاورمیانه
خاورمیانه از روزگاران پیشین که نفت و گاز معنایی نداشت و انرژی هسته ای و بمب اتم هم به ذهن کسی خطور نمی کرد دنبه چربی بوده برای مهاجمان غربی و شرقی، از اسکندر مقدونی گرفته تا چنگیز و هولاکو و دیگر مهاجمان در قرون اخیر. وقتی کشف نفت و گاز به صنایع و فرآوری های ناشی از تکنولوژی جدید رونق و گسترش داد و عامل نوآوری های جدیدی شد زندگی بشر را از اصالت انداخت و او را از طبیعت و خدا به دور داشت. خاورمیانه نقطه برخورد نگاه نفوذ، تهاجم و جنگ افروزی امپریالیست های شرق و غرب بوده است.
هم اکنون نیز که آمریکا و کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان بهانه ای برای جنگ افروزی و دفاع از ظالم «اسرائیل» یافته اند به آرایش نظامی در مرزهای دریایی کشورهای اسلامی نفت خیز دست زده اند تا سهم خود را از آب گل آلود بگیرند لذا جنگ رسانه ای راه انداخته اند تا ایران را مقصر و جنگ افروز در افکار عمومی مردم جهان معرفی کنند و با این ترفند به چند هدف برسند.
نخست اینکه کشورهای مسلمان نفت خیز حوزه خلیج فارس را از اتحاد و نزدیکی با ایران بازدارند و به بهانه دفاع سیاسی، نظامی و اقتصادی آنها را تحت الحمایه قرار دهند و مراکز حساس نظامی خود را در این کشورها حفظ نمایند تا آنها نتوانند به استقلال برسند.
دو دیگر آنکه با تحریک، تهدید و تحریم، ایران را بر آن دارند که برای دفاع از خود دست به حمله ای بزند گرچه حق طبیعی و قانونی اوست اما فرصت و بهانه ای پیش آید تا آنها خاورمیانه را به میدان جنگی ناخواسته تبدیل کنند و به این طریق ذخائر ارزی و توان اقتصادی کشورهای منطقه را با فروش بیشتر سلاح های جنگی غارت کنند زیرا جنگ های نیابتی نتوانسته است آنها را به اهداف کامل برساند.
سه دیگر آنکه موقعیت استراتژیکی خلیج فارس برای صادرات نفت و گاز و واردات کالاهای مورد نیاز کشورهای منطقه نخست ناامن و سپس با حضور آنها امن گردد تا دولت های منطقه فهم کنند که بدون حمایت و کمک آنها قادر به ادامه زندگی و حفظ موقعیت خود نیستند.
دفاع از اسرائیل بهانه ای بیش نیست. هر تعداد از فلسطینیان یا صهیونیست ها هم کشته شوند برای دولت های تمامیت خواه آمریکا و اروپا مهم نیست زیرا آنچه از این دعواها و جنگ و گریزها برای آنها حاصل می شود مهم است.
حمایت های مالی و نظامی آمریکا به صهیونیست ها بذری است که در زمین بایری می کارند و از آن منفعت های بسیار خواهند برد. از نظر کشورهای غربی و آمریکا، اسرائیل باید بماند تا ترس از آن، کشورهای خاورمیانه را به تسلیم وا دارد.
در واقع فلسطینیان چه در غزه باشند یا در قدس و اورشلیم، وجه المصالحه جنگی نابرابرند حتی اگر تمام مردم دنیا در خیابان ها دست به اعتراض بزنند زیرا چماق حقوق بشر سوپاپ و بهانه ای برای تضعیف و فشار، بر کشورهای عقب مانده یا در حال پیشرفتی است که منافع آنها را تأمین نمی کنند. در این آشفته بازاری که کس، کس را نمی شناسد ما صرفاً مأمور به تکلیف نیستیم بلکه مسئول نتایجی که از این تکلیف حاصل می شود هم هستیم.
وقتی مسلمانان در صدر اسلام در حدیبیه اجتماع کردند و خود را به نزدیکی مکه رساندند سرکردگان نظامی کفار آنها را تحریک کردند تا دست به دفاعی بزنند که حاصل آن به نفع دشمنان تمام شود. اما پیامبر(ص) سفارش کردند که مسلمانان تحت تأثیر تحریک لفظی و فیزیکی آنها قرار نگیرند و فقط تقاضای صلح کنند. این تدبیر و روشی که پیامبر اسلام(ص) به کار گرفتند در نهایت به فتح مکه منجر شد و سران کفر به اسلام روی آوردند.
امروز همان روز است. ایران مدام تحریک می شود که کی به اسرائیل حمله می کند. از طرفی آمریکا و انگلیس ناوگان های خود را به خلیج فارس و دریای مدیترانه گسیل کرده اند و سیل سلاح ها به این سمت ها روان است. آنها کوس جنگ می زنند علیرغم آنکه به دروغ می گویند تمام تلاششان بر این است که جنگی رخ ندهد و منطقه در آرامش باشد! سئوال! مگر آرامش و امنیت منطقه منافع آنها را تأمین می کند؟
ایرانیان از دیرباز تاکنون مرد جنگ بوده اند و هیچ گاه از جنگ و مرگ نهراسیده اند اما تاریخ گواه است که گاه بی تدبیری ها جنگ های ویرانگری را به مردم ایران تحمیل کرده است، ما حق داریم که از کشور، امنیت و حقوق خود دفاع کنیم اما نه در هر شرایطی و با هر بضاعتی، تدبیر و مدیریت رکن اولیه موفقیت در هر شرایطی است به ویژه شرایط فعلی که گرگ ها در کمین دنبه چرب خاورمیانه اند ما باید به واسطه عمل کنیم، همانگونه که آمریکا اسرائیل را واسطه خود قرار داده است، اگر آمریکا تیری به سوی ما انداخت ما دو تا تیر بیاندازیم و اگر جرأت نکرد یا به مصلحت ندید آن را تحریک نکنیم. نه به این دلیل که ضعف داریم، حتی در نهایت قوت هر جنگی که به پیروزی هم برسد شکست ها و خسارت هایی در پی دارد که تا سالیان دراز وبال گردن دولت و ملتند. صلح با عزت و پایدار، توسعه و قدرت ما را افزون می کند.
اگر امروز مسائل اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم به گره کوری تبدیل شده است که بازگشایی آن چندان آسان نیست ریشه در جنگ تحمیلی 8 ساله ای دارد که دو هزار میلیارد دلار فقط خسارت مادی و مالی را به بار آورد و اگر با پیری جمعیت و کاهش نرخ زاد و ولد مواجه شده ایم بخشی از آن به فقدان جوانان شهید و بزرگواری برمی گردد که در میان ما نیستند و همسران جوانشان بی شوی ماندند.
موشک ها با هر برد و قدرت مسلما بازدارنده اند اما وقتی شلیک شدند معلوم نیست در پاسخی که از آن طرف می آید چه اندازه بازدارنده اند!
قدرت صلح پذیری از قدرت جنگاوری قوی تر است مگر آنکه جنگی تحمیل شود که صلح و امنیت را تهدید کند.
امام علی(ع) می فرماید: «تاریخ از آن جهت مهم و مورد مطالعه است که از سرنوشت گذشتگان روایت می کند و از آیندگان خبر می دهد...» به تعبیر دیگر گذشته و حال کشتگاه حال و روز آینده اند. به آرایش نظامی گرگ ها، روباه ها، شغال ها در آن طرف مرزها نگاه کنیم و همسایگانی که امید حمایتی از آنها نمی رود.
ما از آنها قوی تریم اما می توانیم از این قوت به صلح برسیم که به صواب نزدیک تر است.
صلح نه با اسرائیل بلکه با آنان که می توانند در توسعه و رشد اقتصادی ما مؤثر باشند و آرامش منطقه را بهم بزنند، اسرائیل پیوسته منتظر است تیری به سمت آن شلیک شود تا مظلوم نمایی کند و انبارها را از اسلحه آمریکا پر کند و بر سر مردم بی دفاع غزه بریزد. پاسخ اسرائیل در رابطه با به شهادت رساندن اسماعیل هنیه رهبر حماس، هرچند می گوید کار ما نبوده به همان اندازه در فرصت مغتنم بهتر است. جنگ نباید کل منطقه را درگیر کند و مراکز نفتی و صنعتی را در تیررس بمباران ها قرار دهد زیرا از هر طرف که نگاه کنیم به نفع ما نیست آنچه مهم است تلافی عمل جنایتکارانه ی اسرائیل و حامیان آن است به طریق مطلوب و بازدارنده.
والسلام