وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

     توفیق در میدان تعلیم و تربیت  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 24 مرداد 1403 168 0
      سرمقاله 25 مرداد 1403 اسماعیل عسلی                    توفیق در میدان تعلیم و تربیت
     
    آلودگی جامعه به نفاق گونه ای بیماری است که تاوانش را همه می پردازند . در زبان عربی نفاق به معنی حفره و چاله است از این رو اگر کسی رفتارش مانند چاله ای باشد که روی آن را پوشانیده اند تا داخل آن مشخص نباشد و اشخاص را به دام بیندازد به چنین شخصی می گویند منافق . انفاق هم که در آموزه های دینی مورد سفارش قرار گرفته به معنی پر کردن چاله هایی است که فقر ایجاد کرده و اتفاقا فقر هم به معنای کنده کاری است که موجب ایجاد ناهمواری و اختلاف طبقاتی در جامعه می شود و به همین دلیل به شمشیر حضرت علی هم می گفتند ذوالفقار یعنی دارای کنده کاری که برخی به اشتباه تصور می کنند شمشیری که ایشان غنیمت گرفته بود دارای دو سر بوده است . بگذریم
    تمامی تلاش نظریه پردازان در حوزه ی اخلاق معطوف به این نکته است که ما خودمان باشیم و نشانی غلط ندهیم . خودمان بدون نقاب و روتوش و آرایش ، به طوری که تکلیف مان برای همه روشن باشد و نترسیم از این که دیدگاه خود پیرامون موضوعات گوناگون را بر زبان آوریم و هراس نداشته باشیم از این که اگر قادر به درک و فهم و هضم مطلبی نیستیم صراحتا بگوییم چنین چیزی با منطق و علم و دانش ما جور درنمی آید یا از گوینده بخواهیم برای حرفی که می زند دلیل و مدرک بیاورد ! شاید این موضوع بسیار ساده به نظر برسد اما در عمل آنچه ما را به سمت دوروریی می کشاند همین سهل انگاری ها در صراحت به خرج دادن است . این خصلت ناپسند در قالب رفتار از بزرگترها به کودکان و جوانان سرایت می کند و نه گفتن در برابرپیشنهادات وسوسه انگیز را برای آنها دشوار می سازد . البته نمی توان از مردمی که در جامعه ای بیمار زندگی می کنند و حتی قادر به مکالمه ای صادقانه با قوم و خویش و دوست و آشنا نیستند انتظار داشت که در برابر خواسته و مطالبات غیرعقلانی اطرافیان دچار دودلی و تعارف و تکلف نشوند ! چرا که آموزش راستگویی باید در متن زندگی صورت گیرد . وقتی پدر و مادر فرزند خود را به همرنگ شدن با جماعت دعوت می کنند و او را از مخالفت با چیزی که درست نیست می ترسانند و مضرات دورویی را به آنها گوشزد نمی نمایند نتیجه همین می شود که می بینیم . در چنین شرایطی است که پیشوایان دینی دست نایافتنی جلوه می کنند و حتی برخی از سخنرانان با اصرار تاکید می کنند که ما حتی قادر به درک و فهم بزرگان دین هم نیستیم چه رسد به این که بخواهیم همانند آنها رفتار کنیم و همین که ما خود را دوستدار آنها بدانیم تضمین کننده ی سعادت و رستگاری ما در دنیا و آخرت است و باید به افتخار غلامی و کنیزی آنها بسنده کنیم و این در حالی است که بزرگان دین آمده اند تا زنجیر بردگی و غلامی را از دست و پای انسان ها باز کنند و پیروان خود را به تعقل وادارند به طوری که بارها در قرآن تاکید گردیده که از آنچه نسبت به آن آگاهی نداری پیروی نکن. حتی خدا با آن همه عظمت و کبریایی می گوید اگر در برابر سخنان خدا دلیلی دارید بیاورید ولی کو گوش شنوا ؟  
    دلخوش بودن به عدد و رقم و تعداد آدمهایی که با انگیزه های  گوناگون و گاه متناقض دور ما جمع می شوند موجب تهی شدن دلها از اخلاص و بی توجهی به کیفیت می شود . اظهار مسلمانی به شرط کسب امتیاز و رتبه و غنیمت و دستیابی به مقام بود که واقعه ی دهم محرم سال 60 هجری را رقم زد .آیا در شرایطی که اسرائیل هر روز غزه را بمباران می کند می توان گفت جمعیت مسلمانان نزدیک به 8/1 میلیارد نفر است .
    وقتی شرایطی ایجاد می شود که افراد قادر به نشان دادن شخصیت واقعی خود نیستند و تظاهر به دینداری امتیاز دارد اغلب افراد از بروز شخصیت واقعی خود امتناع می کنند گاهی تعریف و تمجیدهای عامه پسند پدر و مادر از دخترشان به عامل خودکشی او تبدیل می شود وقتی که در مراسم خواستگاری به اندازه ای از شرم حضور فرزندشان و این که چشم و گوش بسته است و رویش را آفتاب هم ندیده سخن می گویند و با تکرار مزخرفاتی از این دست هندوانه زیر بغل دختر خود می گذارند تا با زیر پا گذاشتن احساس و سلیقه ی خود پای سفره ی عقد بنشیند و دو ماه بعد از عروسی به دلیل این که خود را همنشین کسی می بیند که هیچ احساسی نسبت به او ندارد با خوردن سم خودکشی کند . در حالی که دختر پیغمبر هم به چندین خواستگار نه گفت تا نهایتا با کسی که او را برای خود مناسب می دید ازدواج کرد ! 
    جامعه ی ما برای این که در بزنگاه های تاریخی بتواند از بحران های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی عبوری موفقیت آمیز داشته باشد نیازمند برخورداری از شهروندانی با شخصیت های شفاف است. دوران کرونا که نظارت را در آموزشگاه ها کاهش داد مشخص کرد نسلی که ما برای فردا تربیت کرده ایم تا چه اندازه مستعد نفاق و تقلب است زیرا نمره هایی که در آزمون های مجازی گرفتند واقعی نبود و نتایج امتحانات نهایی که پس از پایان همه گیری و با حضور دانش آموزان برگزار شد نشان داد که نمره های قبلی تا چه اندازه با تقلب به دست آمده
     
    و پدر و مادرها هم از این وضعیت بی اطلاع نبوده اند . جامعه و خانواده و مدرسه هر سه عرصه ی تعلیم و تربیت است . عرصه ی تعلیم و تربیت باید از دروغ و دورویی  به دور باشد تا بتوانیم نسلی را تربیت کنیم که خودشان باشند.
     
    شماره روزنامه:8115
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در چهارشنبه, 24 مرداد 1403

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.