روزنامه عصر مردم در سراسر جهان یک پورتال خبری آنلاین آنلاین و منبع برای محتوای فنی و دیجیتال برای مخاطبان با نفوذ خود در سراسر جهان است. شما می توانید از طریق ایمیل یا تلفن به ما بپیوندید.
+(98) 713-234 8010-13
شرايط عمومي کشور خصوصا در بحث اقتصادي به گونه اي است که تلاش براي مقصر يابي در مورد سوء مديريت ها جز اين که بخشي از وقت کارگزاران را بگيرد ، حاصلي نخواهد داشت و تاثيري هم بر ترميم افکار عمومي جريحه دار شده ندارد . چرا که رفت و آمد مسئولين در دايره اي بسته صورت گرفته و چهره هاي مسئول ظرف چند دهه ي گذشته عمدتا به دو جناح تعلق داشته و چانه زني ها بر سر قبول مسئوليت نيز در چارچوب رقابت هاي حزبي با تعريف استانداردي که از حزب وجود دارد را هم شاهد نبوده ايم . به هر حال هر دولتي اقتصاد و اجتماع و فرهنگ را با شاخص ها و شرايطي تحويل گرفته که حتما براي اصلاح و بهبود آن با برنامه وارد کارزار انتخاباتي شده است . اين که به قول رئيس کنوني مجلس اقتصاد به گل نشسته يا به قول رئيس قوه قضائيه انباشت پرونده ها در محاکم قضايي ايجاد تحول را زمانبر مي کند و اين که دولت معتقد است که خزانه خالي است و در عين حال شاهد تراکم مطالبات از سوي نيروهاي شاغل و بازنشسته هستيم و .... در واقع چيزي را عوض نمي کند . هم اکنون اجماع سران سه قوه و ساير مولفه هاي موثر در اداره کشور بر سر اين که رفع تحريم ها مي تواند چاره ي کار باشد ، اتفاق خوبي است چرا که تا پيش از اين از سرزنش کساني که بودجه را با مذاکرات گره مي زدند ، سخن مي رفت . اين که مردم و کارشناسان مستقل از سوء مديريت ها سخن بگويند و از واگذاري امور به افراد غير متخصص انتقاد کنند خيلي فرق مي کند تا اين که نيروهاي فعال در دايره قدرت يکديگر را به سوء مديريت متهم نمايند اين حق مردم است که منتقد باشند اما وقتي جناح ها يکديگر را به باد انتقاد مي گيرند يعني اين که با کنار رفتن يک جناح و بر سر کار آمدن جناح مخالف وضعيت کشور از اساس درست مي شود که تجارب چند ساله گوياي آن است که تا وضعيت آشفته اقتصاد درست نشود اتفاقي نخواهد افتاد. با پذيرش اين واقعيت دو گزينه بيشتر باقي نمي ماند يکي اين که همسويي قوا را يک فرصت براي پيشبرد امور تلقي کنيم و منتظر نتايج آن باشيم و ديگر اين که اگر از اين مسير هم به جايي نرسيديم به سراغ بر طرف کردن مشکلات ساختاري و قانوني برويم . مسئله اي که در اين ميان فشار زيادي بر حاکميت وارد مي کند پايين آمدن آستانه تحمل مردم به دليل نا ترازي خرج و دخلشان است . تراز کردن خرج و دخل مردم هم صرفا با افزايش حقوق متناسب با تورم امکان پذير نيست چرا که مهم ترين مشکل ، منبع تامين پولي است که قرار است بدون ايجاد تورم مضاعف به حقوق ها افزوده گردد . اگر قرار باشد دولت بدهکار بانک مرکزي نشود و به صندوق هاي بازنشستگي هم فشاري وارد نکند و شاهد افزايش قبوض آب و برق و گاز و بنزين و عوارض هم نباشيم تنها يک راه باقي مي ماند و آن ترميم مناسبات جهاني خصوصا با همسايگان و تزريق دلار به بدنه ي اقتصاد با به نتيجه رسانيدن مذاکرات است که صد البته با اما و اگرهاي زيادي مواجه است .
دولت سيزدهم از يک سو خود را موظف نموده که ساليانه حداقل يک ميليون خانه بسازد و به خانواده هاي فاقد مسکن تحويل دهد و از سويي ديگر نيازمند اصلاح قوانين مالياتي است . دولت آرزو دارد که بتواند زير پاي سرمايه گذاران خارجي فرش قرمز پهن کند ولي جذب سرمايه خارجي نيازمند بستر آفريني است زيرا هيچ کشوري بدون دريافت تضمين ريسک سرمايه گذاري در کشوري که ثبات پولي ندارد و با چالش هاي منطقه اي و جهاني روبرو است ، پا به چنين عرصه اي نمي گذارد . در عصر ارتباطات ، برقراري رابطه تجاري سودآور با کشورهاي همسايه و جهان مستلزم پذيرش استانداردهاي بانکي و رعايت قوانين مبادله کالاست . ما زماني که نفت خود را در شرايط عادي و از کانال هاي متعارف مي فروشيم ، سود بيشتري مي بريم زيرا پول حاصل از فروش نفت ضمن اين که ذخاير ارزي ما را افزايش مي دهد ، نقش پشتيباني مطمئن براي واردات انواع کالاهاي مورد نياز ما را ايفا مي کند . وارد کردن کالاهاي مورد نياز کشور از طريق دور زدن تحريم ها براي دولتي که با قاچاق کالا مبارزه مي کند قابل توجيه نيست و تجربه هم نشان داده است که عده اي در اين ميان از رهگذر تداوم تحريم ها به دنبال سود و سوداي خود هستند . مشکل اساسي ايران براي مقابله با تحريم ها اين است که همسايگان ما از ايجاد محدوديت براي اقتصاد ايران سود مي برند . چين و روسيه به عنوان دوکشور قدرتمند که ظاهرا بهترين مناسبات سياسي را با ايران دارند ، در سايه تحريم ها هم نفت مورد نياز خود را ارزان مي خرند و هم نفت خود را گران مي فروشند ضمن اين که ما با اغلب همسايگان خود بر سر موضوعات گوناگون مناقشه داريم . کشورهاي حاشيه خليج فارس ترانزيت هوايي و فرصت گردشگري و فرصت ايجاد مناطق آزاد را از ما گرفته اند و هم اکنون نيز به دنبال تبديل شدن به قطب پزشکي خاورميانه با جذب پزشکان و پرستاراني هستند که با دولت بر سر حقوق و شرايط کاري خود چانه زني مي کنند . کشورهاي قرار گرفته در آسياي ميانه و آذربايجان و ترکيه به دنبال گرفتن امتياز خطوط انتقال انرژي و کالا و همچنين تغيير مسير جاده ابريشم هستند . ترکيه ظرف چند دهه ي اخير چندين بار مشکلات اقتصادي خود را با استفاده از شرايط ايران و ايجاد زمينه براي سرمايه گذاري ايرانيان و هم انتقال مسافران ايراني به اروپا و آمريکا و برگزاري کنسرت و پذيرش گردشکر و ... حل کرده است . عراق نه تنها خسارتي بابت جنگ به ما نپرداخت بلکه با استخراج نفت از منابع مشترک راه خود را مي رود ، همان کاري که قطر با منابع مشترک گازي کرد . امارات و قطر با برگزاري نمايشگاه هاي هنري و تاسيس ورزشگاه هاي مدرن فرصت هاي زيادي را از ايران گرفتند و ما که عمدتا با دغدغه هاي فرهنگي خود را از امتيازات مربوط به حوزه گردشگري محروم کرديم اکنون از لحاظ فرهنگي هم در جايگاهي که براي همسايگانمان حسادت برانگيز باشد قرار نداريم و گاهي نيز خلأهاي ناشي از کمبود نيروي مورد نياز براي ايجاد جذابيت هاي توريستي کشورهاي همسايه را پر مي کنيم !
انتظار از يک کشور اسلامي اين است که مردم پس از چهار دهه به گونه اي باليده و رشد معنوي پيدا کرده باشند که براي حراست از اموال خود ناگزير به ايجاد حصارهاي چند لايه ي فلزي و نصب دوربين و استخدام نگهبان براي احساس آرامش در محل زندگي خود نباشند . اعتقاد به معاد مسئله اي نيست که تنها در شب اول قبر پاسخگوي آن باشيم . اعتقاد به معاد به عنوان يک نيروي بازدارنده دروني مي تواند سالانه موجب صرفه جويي ميلياردها دلار باشد .شاخص هاي فرهنگ ناب اسلامي را بايد در مناسبات اجتماعي و اقتصادي و آمارهاي واقعي جستجو کرد نه صرفا در ظاهر سازي ها . اگر روزي مردم در سايه حاکميت ارزش هاي ديني به درجه اي از رشد معنوي برسند که در صورت ارتکاب گناه خواستار مجازات خود باشند و شاهد قاچاق و ماليات گريزي و سرکشي مدني نباشيم و فاصله طبقاتي مشمئزکننده اي نداشته باشيم آن گاه مي توانيم بگوييم که در کشوري اسلامي زندگي مي کنيم . عموم مردم با ذهنيتي که از حکومت عدل علي (ع) داشتند انقلاب کردند ، لذا نبايد نااميد شوند . از اين منظر شايد لازم باشد ما ناگزير به تعريف پروسه اي دراز مدت براي دسترسي به استقلال که از استقلال اقتصادي آغاز مي شود باشيم زيرا ادعاي برخورداري از استقلال سياسي و فرهنگي بدون استقلال اقتصادي مانند جنگيدن با دست هاي خالي است . کشورهايي که هم اکنون ما را در تنگنا قرارداده اند ، به اقتصادي قوي متکي هستند . لذا ما بايد به تعريفي جامع و مانع از استقلال برسيم و بيشتر با رفتارمان مردم را به نيکي دعوت کنيم زيرا به اندازه ي کافي از زبان براي دعوت مردم به درستکاري بهره گرفته ايم و به جايي هم نرسيده ايم . از آنچه گذشته و تجارب تلخ و شيريني که اندوخته ايم بايد نردباني براي رشد بسازيم نه چماقي براي بر سر يکديگر کوبيدن ! ميخ هايي که تخته پاره ها را به هم متصل مي کند و از آن نردبان مي سازد تسليم در برابر واقعيت ها و پذيرش تک تک خطاهاست .هوشيار باشيم .
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.