وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    پيرامون هوش مصنوعي  

    توسط محمد عسلی/ مدیر مسئول روزنامه عصرمردم 24 تیر 1402 281 0
    سرمقاله "محمد عسلی" 24 تیر 1402        پيرامون هوش مصنوعي  
    اگر خداوند را اولين معلم بدانيم که به آدم تمامي اسماء را بياموخت و قدرت هوشمندي بخشيد تا به درک قوانين طبيعت نائل گردد و خوب و بد را تميز دهد و خير و شر را بشناسد و به همراه دانش، روش و منش تربيتي و نحوه استفاده صحيح از علوم، کسب تجربه کند و برسد به مقام و منزلتي که حتي فرشتگان را پشت سر گذارد و با اراده اي آزاد چنين و چنان کند که هم به تعبير فرشتگان ، خونريز و ستمگر شود و هم اين که به اعلي عليين برسد و از اين انسان ها کساني رسالت پيامبري دريافت کنند و جامه هدايت حق بپوشند و يا با مدد عقل راه هايي روند که ديگران نرفته اند تا ممتاز شوند در کسب علوم و معاني و تربيت و تعليم چنانکه ارسطو، فارابي، ابن سينا و ديگراني چند که شمار و ذکر نامشان در اين مختصر نگنجد آمدند و رفتند.
    و اما بعد:
    امروز با گذشت چند هزار سال از تاريخ و تفحص در احوال انسانها دريافته ايم که علم و دانش وسيله اي و حربه اي شده که از آن خير و شر ساطع شده اند. علم بدون پشتوانه تربيتي و بدون اعتقاد عالم به خدا و روز جزا و حرمت آدميان علمي است که اگر چه در جهت رفع برخي از ضروريات زندگي نافع بوده و وسيله ساخت اسبابي و آلاتي شده که زندگي را آسان تر و کم زحمت تر کرده اما در اهداف نظامي و سياسي و اقتصادي و حتي فرهنگي چنان به کار گرفته شده که جز فريب، جنگ و دغل کاري و عوام فريبي حاصلي نداشته است.
    چنانکه يکي از شعرا و عرفاي بزرگ گويد:
    «علم و مال و منصب و جاه گران
    فتنه آرد در کف بد گوهران
    حرف حکمت بر زبان ناحکيم
    حُله هاي عاريت دان اي سليم
    بدگهر را علم و فن آموختن
    دادن تيغ است دست راهزن»
    اگر هوش مصنوعي را صرفا دانش و فن آوري بدانيم که براساس داده ها برون داد دارد و تحليل وي از مرز علت ها و معلوليت ها فراتر نمي رود به وسيله اي تبديل مي شود که در آن روح تربيتي و عطوفت و مهر انساني جايگاه ندارد و نمي داند و نمي تواند خلاف هر آنچه به وي داده شده تصميمي بگيرد و عکس العملي انجام دهد. لذا هوش مصنوعي را با دين باوري و دينداري و اخلاق کاري نيست.
    اگر هوش مصنوعي به صورت خودکار هواپيمائي را در اثر نقص فني بر زمين زند و تمامي سرنشينان را محکوم به مرگ نمايد گوشي براي شنيدن آه و ناله مسافران که ناشي از ترس از مرگ است وجود ندارد.
    اما اگر خلباني تعليم ديده چنين هواپيمايي را که دچار نقص فني شده هدايت کند، تمامي تلاش خود را براي حفظ جان مسافران به کار مي گيرد و تا دم مرگ با مسافرانش همراه خواهد بود. اين است فرق بين انسان هوشمند با وسيله هوشمند که ما آن را ناشي از سيستمي مي دانيم که هوش مصنوعي محرک و هدايت گر آن است.
    در هوش مصنوعي نه دعا کارساز است نه خدا و نه آدمي که بتواند شرايط را تغيير دهد هرچند هوش مصنوعي کارخانجاتي را بگرداند يا وسيله اي شود براي توليد بهتر و محيرالعقول تر.
    اين سخنان به معناي رد فنآوري هوش مصنوعي نيست بلکه به اين معني است که همانگونه که ماشين توانسته در زندگي انسان تحول و تغييري ايجاد کند که سرعت حرف اول باشد اما همين سرعت آدمي را از آرامش خيال و لذت بردن از طبيعت و زيبائي هاي آن بازداشته و جدا کرده است و ديگر در خانه اي به جز خانه هاي سنتي باقيمانده از قرون قبل هيچ حياطي نيست که حوضي و فواره آبي و ماهي در حال شنايي روح آدمي را نوازش دهد و از انديشه داشتن ها و نداشتن ها برهاند و دمي به خود آيد که جهان را به گونه ديگري نقد کند و از اينکه نسبت به ديگر جانداران امتيازي دارد خوشحال باشد.
    ماشين از اعماق زمين تا ماوراء فضا ما را مي برد و نشانمان مي دهد که آفرينش تا چه ميزان سئوال انگيز و ناشناخته است. اما همين ماشين که از هوش مصنوعي هم بهره مند است بيکاري ميليون ها نفر را رقم مي زند و به فقر و نداري مي کشاند و حرص و نيازهاي برآورده نشده آدمي را افزون مي کند و او را از طبع لطيف و طبيعت نجيب باز مي دارد تا فقط بدود و نايستد!
    آيا فلسفه زندگي و آفرينش آدمي بر چنين اهدافي استوار بوده است که قدرت مافوق از آسمان به زمين منتقل شود و تنها ملجاء و پناهگاه آدمي دانش و فنآوري خامي باشد که مقصدي نامعلوم را طي مي کند و مي خواهد بگويد که تا چه اندازه مي فهمد. فهمي که با آن مي توان شهرهايي را به خاک سياه نشاند و ميليونها نفر را آواره بيابانها و درياها کرد تا خود را از شرايط بد جنگ برهانند و شاعري پيدا شود که بسرايد:
    «فغان ز جغد جنگ و مرغواي او
    که تا ابد بريده باد ناي او...»
    اما اين شعر هيچ شنونده با قدرتي نداشته باشد.
    آري هيچ کس نمي تواند منکر دستاوردهاي دانش و فنآوري هاي جديد باشد. هوش مصنوعي هم در پي کسب دانش ها و تجربه ها به ميدان آمده است و اين مسير بازگشتني نيست.
    اما سئوال اين است: ما به کجا مي رويم؟
    والسلام
     
    شماره روزنامه:7807
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در شنبه, 24 تیر 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.