وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    هنرکارآفرینی  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 15 آذر 1402 111 0
    سرمقاله 15 آذر 1402 اسماعیل عسلی               هنرکارآفرینی
    کار آفرینی اگرچه یک ترکیب فارسی و همه فهم است اما سابقه ی به کارگیری فراوان آن در سخنرانی ها و نشست های سیاسی و انتخاباتی و جلسات رسمی به بیست سال هم نمی رسد زیرا به نظر می رسد که از پدیده های کشف شده ظرف همین مدت باشد . نه این که قبلا کسی اهل کارآفرینی نبوده باشد بلکه چون طی چند دهه ی اخیر جامعه ی بحران زده ی ما با آمار بالای بیکاری مواجه بوده و عده ای با همین دستاویز به خارج از کشور رفته اند یا در کنار خیابان بساط خرده فروشی پهن می کنند و عده ای دیگربه اعتیاد و کیف قاپی و در بدبینانه ترین حالت به خیابان گردی روی می آورند ، کسانی که بر اساس فلسفه ی وجودی خود همواره باید به دنبال خیر و صلاح مردم باشند پس از سالها تفکر و دوراندیشی به این نتیجه رسیدند که تا اشخاصی از جان گذشته و کارآفرین وجود نداشته باشند که فکر و سرمایه و ملک و زمین خود را به هم گره بزنند و کارگاه یا کارخانه ای راه بیندازند، نمی توان عده ای را سرکار گذاشت. به همین دلیل ، کارآفرینی کم کم پیش از آن که عملا به چشم دیده شود و رویت گردد ، سر زبان ها افتاد . البته ما در تداول عامیانه دو گونه سرکارگذاری داریم که نمونه ی خرده شیشه دار آن به معنای کاردرست کردن و خسارت به بار آوردن و عده ای را دنبال نخود سیاه فرستادن است و نمونه ی در خور تقدیر آن ایجاد زمینه ی انجام کار و تولید است که نقطه ی مقابل بیکاری است و حقوق و مزایا و بیمه و حق تاهل و فرزندآوری و مسکن و خیلی چیزهای خوب دیگر را نیز با خود به ارمغان می آورد .
    در مورد نمونه ی اول استادان فراوانی داریم که نه تنها مردم شهر و دیار خود بلکه می توانند دنیا را با گنده گویی سرکار بگذارند و هزینه تراشی کنند که چون در این زمینه خودکفا هستیم می توانیم با صدور کارآفرینانی از این دست، انتقام خود را از دشمنان غدار نمک نشناس بگیریم. البته ناگفته نماند که گونه ای دیگر از سرکارگذاشتن هم داریم که مخصوص حکما و فلاسفه و دانشمندان و پیشگویان است و موجب شهرت و به به و چه چه می شود و پیشینه ی آن به هزاران سال پیش برمی گردد شاید از زمان آدم و حوا که نه تنها تاکنون هیچ ایرادی به آن وارد نشده بلکه موجب عاقبت بخیری هم می شود . برای نمونه جناب آقای اینشتین نزدیک به صد سال است که با طرح نظریه نسبیت عام تمامی فلاسفه و دانشمندان و فیزیکدانان و منجمین را سر کار گذاشته و فضایی دوقطبی ایجاد کرده و عده ای را به عنوان مخالف و موافق مانند لشکر سلم و تور و ایرج رو در روی هم قرار داده و روزی نیست که منجمان با رصد برخی ستارگان که در فاصله ی چند میلیون سال نوری از زمین هستند در راستای اثبات ادعای آقای اینشتین چیزی کشف نکنند و روز بعد از آن دانشمندی دیگر مدعی نشود که توانسته نظریه نسبیت را با چالش جدی مواجه کند .
    همین حافظ خودمان به عنوان یکی از ان بزرگ با غزلیات بی همتایی که سروده دوستدارانی در سراسر جهان و در داخل ایران پیدا کرده که چشم دیدن یکدیگر را ندارند و هر کدام با انتشار تفسیر و نسخه ای از حافظ دیگری را به نافهمی و کژتابی و بیسوادی متهم کرده و تفسیرهای ارائه شده توسط رقبای خود پیرامون اشعار حافظ را گونه ای هذیان گویی بیمارگونه توصیف می کنند . عده ای هم که چشم دیدن بزرگتر از خودشان را نداشته و ندارند در اولین روزهای میدان داری ، دنیا و آخرت این شاعر قرن هشتمی را به هم گره زده و او را به انجام انواع معاصی متهم کردند اما در ادامه وقتی دیدند که مردم دست از سر حافظ برنمی دارند گفتند که حافظ از جنس خودمان است و تفاسیر جدیدی هم به تفسیرهایی که دیگران نوشته بودند افزودند و همه ی این رویدادها بیانگر این واقعیت انکار ناپذیر است که کارآفرینی حضرت حافظ کارساز بوده و عده ی زیادی را به خود مشغول کرده است . زیرا از کسی که فال حافظ می فروشد تا تخمه فروش پیرامونی آرامگاه و بلیت فروش میراث فرهنگی گرفته تا ناشران و نویسندگان و شاعران زیادی که ریزه خوار خوان گسترده حافظ هستند در واقع محصول درخت کارآفرینی حافظ را می چینند . حتی من شنیده ام که قرار بوده سازمان یونسکو به خاطر ریش سفید حافظ چندین سال قبل مبالغی را برای احداث شبکه فاضلاب شیراز اختصاص دهد که البته شاید این مبلغ کافی نبوده زیرا بعدا اداره آب و فاضلاب شروع به دریافت حق انشعاب فاضلاب کرد و این قصه هنوز هم ادامه دارد . در واقع کارآفرینی حافظ به کجاها که نکشیده به طوری که همین الان کسانی هستند که حاضرند چند میلیارد تومان خرج کنند تا جسد بیجان آنها را در محوطه آرامگاه حافظ دفن کنند تا آیندگان تصور کنند که او نیز اهل بخیه بوده و دستی از دور و نزدیک بر آتش هنر و ادب داشته است. از حق نمی شود گذشت که سازندگان تخت جمشید هم کارآفرینان برجسته ای بوده اند که هرگز از آنها تجلیل نشده و کسی حتی نام آنها را هم نمی داند اما تعداد شرکت ها و ادارات و سازمان هایی که از رهگذر آمد و شد گردشگران و بازدیدکنندگان این اثر جهانی نان می خورند هم از عمر دوهزار و چندصد ساله این بنای باشکوه بیشتر است . بنایی که تاکنون چندین هزار زلزله و سیل و آتشفشانی از حقد و حسد را به چشم خود دیده و همچنان استوار ایستاده است.
    در این زمانه وقتی برخی کارآفرینی ها را با برخی دیگر مقایسه می کنیم به این نتیجه می رسیم که هنر کارآفرینانی به دوست می ماند که کهنه اش خوب است تا چه رسد به باستانی اش
    ما کار آفرینانی داریم که با تولید خودرو بی کیفیت برای صافکار و قبرکن و قاری و مداح کار ایجاد می کنند یا کسانی هستند که با ایجاد زمینه ی ارتکاب جرم دادگاه ها را شلوغ می کنند و بهانه به دست ستون نویس های روزنامه می دهند.
    حالا باید دید بودجه ها و برنامه ها و زمان و نیروی انسانی صرف کدام نوع از کارآفرینی ها می شود که فرجامی خوش داشته باشد.
     
    شماره روزنامه:7925
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در چهارشنبه, 15 آذر 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3