تاریخ را حرکتی است گاه در تعالی و گاه در تکرار با صورتی متفاوت از آنچه بر بشر گذشته است، گرچه عبرت آموز می باشد اما حرکت تاریخ پشتی به گذشته ندارد و با سرعتی که زمین را گردش چهارگانه ای است به جلو حرکت می کند.
قانونمندی خلقت، قانونمندی ثابتی است که روی به انعطاف ندارد اما هر علتی را معلولی است و هر معلولی را علتی است.
آنچه مهم می نماید و کمتر به آن توجه می شود عملکرد آدم ها در شرایط خاص است شرایطی که تاریخ را رقم می زند، قضاوت ها می باید با نگاه به شرایط زمانی باشد و اگر چنین نباشد بسیاری از اعمال شایسته و بایسته کوچک و حقیر به نظر می آیند. اگر امروز پیامبری ظهور کند و همان اعجاز و کرامات گذشتگان چند هزار ساله قبل را رقم زند انسان امروز چندان توجهی به آن ندارد زیرا علوم و تکنولوژی و صنعت به درجه ای از پیشرفت و توسعه رسیده اند که معیارهای قضاوت را تغییر می دهند.
امروز کسی دختران خود را زنده به گور نمی کند. برده داری به شیوه گذشتگان که خرید و فروش و استفاده ابزاری از آن معمول و مرسوم بوده است منسوخ شده و اسارت داوطلبانه برای کارهای سخت در شرایط سخت مرسوم است. امروز حق و حقوق مردان و زنان براساس تجربیات و مسائل روز روشن و آشکار است و نیاز نیست که پیغمبری بیاید و بگوید چه حق است و چه باطل حق از باطل کاملا مشخص است. دانش آموزی و دانش-اندوزی تقریبا برای همگان مقدور است و اسب و استر و الاغ و شتر جای خود را به اتومبیل و قطار و هواپیما و سایر خودروها داده اند.
اما اگر به گذشته هزار و اندی سال بازگردیم که پیامبر اسلام(ص) در میان قومی ظهور کرد که حتی آداب معاشرت نمی دانستند و حقوق یکدیگر را رعایت نمی کردند و زنان ابزاری برای اطفای شهوت و کار در خانه و صحرا بودند و مدام از جانب مردان مورد ستم قرار می گرفتند و یا برده ها به شکل های مختلف زجر و شکنجه می دیدند و به قتل می رسیدند و دادرسی و دادگاهی برای احقاق حق ستمدیده ای در برابر خودکامگان نمی بود آنگاه به قدرت معنوی پیامبران و زنانی که نسبتی با آنها داشتند و اسوه حسنه روزگار خود بودند پی می بردیم.
دختری که در کنار پیامبر اسلام از نعمت تربیت صحیح و خدایی برخوردار بوده و تمام ستم ها و محدودیت های زمان خود را با گوشت و پوست و استخوان لمس کرده و شاهد بسیاری از جنگ های قبیله ای و داخلی و خارجی بوده است با زنانی که از این رویدادها خلاصی داشته اند و در شرایط سخت جان فشانی نکرده اند بسیار متفاوت است و همین تفاوت مقامی و شهرتی بسزا به آن دخت پیامبر(ص) می دهد که می شود الگوی نیک روزگار زمان خود و بعد از آن.
حضرت فاطمه زهرا(س) که نام پربرکت وی چونان چراغی روشن در مقابل زنان و دختران ماست مادری است که افتخار مسلمانان به وجود مبارک اوست.
بزرگی سزاوار آن زن است که توانست تمامی شرایط سخت روزگار خود را با عفت و پاکدامنی و وفاداری و استقامت بی نظیری پشت سر گذارد و الگوی زن مسلمان شود اینک که بیش از 1400 سال از بعثت پیامبر اسلام(ص) می گذرد هنوزا هنوز نام فاطمه زهرا(س) زیبنده پاکدامنی و وفاداری و استقامت برای تحقق هر آنچه خداوند فرموده می باشد.
اگر از آنچه پیامبر اسلام(ص) در توصیف حضرت فاطمه(س) فرموده اند بگذریم که سخنانی ماندگار است. شخصیت و صفات نیک آن بانوی گرامی خود چونان خورشیدی است که می درخشد نه فقط در روزگار خود که روزگاری بسیار تلخ و شکننده بود بلکه برای روزگار ما که هوش مصنوعی رویی باز کرده در پهنه گیتی برای امر و نهی با وسیله ای نرم افزاری که بسیار محیرالعقول می نماید. اما اگر نام حضرت فاطمه و صفات نیک او را به هوش مصنوعی هم بدهیم برایمان شرحی از نیکی ها و خوبی ها خواهد داد هرچند مصنوعی باشد.
گزافه نیست که زنی چونان حضرت زهرای مرضیه به نسبت شرایط زمان خود بتواند چنان کند که شایسته دخت پیامبر اسلام باشد و شایسته مسلمانی که اگر چنین نمی بود تاریخ با حرکت رو به پیش خود نام وی را چونان زنان دیگر از حافظه خود می زدود.
زهرا، فاطمه، صدیقه، طاهره و هر نام بامسمای دیگری زیبنده زنان و دخترانی است که چونان وی به آن مقام برسند در پرهیزکاری و حفظ هویت با اصالت زن بودن.
خوبی و بدی گرچه امری قراردادی اند اما خوبی هایی که با فطرت آدمی سازگاری دارند را نمی توان منکر شد. متأسفانه امروز اکثر رسانه های جهان زنانی را الگو و اسوه نشان می دهند که وسیله ای برای شهرت یابی مردانند و زیبائی های طبیعی و مصنوعی آنان دستمایه نکبت و شهوت رانی است و چونان ابزار و کالایی در معرض قضاوت برای فروش و استفاده ابزاری اند نه مادرانی که بهترین فرزندان خود را به تاریخ حواله می دهند!
چه باید کرد در این مصاف خیر و شر که خِرد جای خود را به جهل مرکب داده است؟
و ارزش ها یکی پس از دیگری در آستانه سقوط اند؟
چه باید کرد در این بازار سودا و سود که همه ارزش ها با تقویم و برآورد مالی سنجیده می شوند؟
تاریخ، روزگارانی این چنین را در تکرار دارد. مانند سرگذشت قوم لوط که شباهتی به روند تاریخ کنونی غرب دارد هرچند هزاران سال از آن روزگار سپری شده است.
تربیت فرزندان دست از جان شسته ای که بتوانند تاریخ را دگرگون کنند چونان امام حسین(ع) که فاصله بین حق و باطل را به خوبی با رد خون خویش و یارانش به وضوح نشان داد، تنها یک هنر مادری است که ما او را هنوز به خوبی نشناخته ایم و آن زنی است برای تمام فصول، زنی به وسعت زهراء(س)
والسلام