دانایی و آگاهی از شرایط جهان و ضرورتاً از شرایط کنونی ایران با لحاظ توانایی های جسمی و سنی و مقبولیتی که حاصل تجربه سیاسی یا اقتصادی باشد گرچه شرط لازم برای ریاست جمهور ایران است اما سوابق دینی و مذهبی که محتوای نظام جمهوریت ایران را تعیین می کند مقوله مهمی است که می باید از صافی شورای نگهبان عبور کند.
تجربه اداری و تشکیلاتی و شناخت نیروهای کارآمدی که بتوانند دولتی را تشکیل دهند که به لحاظ تخصصی و فنی در ایفای وظایف محوله بدون ازمون و خطا ارائه خدمت نمایند خود مسئله مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
آنان که مدیریت یک خانه یا خانواده را تجربه کرده اند می باید بدانند که مدیریت یک اداره یا مدرسه یا سازمان با مدیریت کشوری مانند ایران متفاوت است. آن هم وقتی که همه افراد و همه چیز در جای خودش نیست و یا اگر هست در آزمون و خطاست.
سیستم نظام جمهوری اسلامی ایران هنوز هم نظام نوپایی است که با دیگر نظام های ریاستی و پارلمانی در جهان تفاوت بسیار دارد. زیرا نهادها، بنیادها و سازمان های فرهنگی و اقتصادی و بعضا سیاسی برآمده و جوشیده از انقلاب اسلامی که معمولا به صورت جزیره ای عمل می کنند و در امورات فرهنگی و سیاسی هم دخالت دارند کار هر مدیری را مشکل تر می کند مثلا وقتی دولت لایحه ای را به مجلس می دهد که روزهای شنبه به دلائل توجیه شده به جای پنجشنبه تعطیل شود تا بتوانیم با دنیا همانند دیگر کشورها تعاملات و روابط روزانه ارتباطات سیاسی یا اقتصادی داشته باشیم و مجلس هم در کمیسیون های مربوط به این نتیجه می رسد که این باید تصویب شود اقدام امام جمعه محترم تهران در مخالفت با آن هر چند توجیه مذهبی داشته باشد چه معنی دارد که افکار عمومی مردم را نسبت به آن تحت تأثیر قرارداد که چه بسا شورای نگهبان به هر دلیل آن را رد کند وقتی مجلس در رأس امور است و دولت ان را تشخیص داده و تقاضا کرده است؟
این موارد دخالت های مکرر در امور دولت و مجلس موضوع تفکیک قوا را مخدوش می کند و از اعتبار می اندازد.
پس ریاست جمهور در چنین شرایطی می باید از چنان قدرت نفوذ و ارتباطاتی برخوردار باشد که بتواند برای پیشبرد امور و رفع معضلات و مشکلات موجود اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی با مخالفت هایی مواجه نشود که کارها به سامان نرسد.
شهید رئیسی با سوابق و محبوبیتی که در بین مسئولان رده های بالای نظام داشت و ارتباطاتی که به شیوه سنتی اعمال می کرد توانست هم در تغییر موضع ایران در سیاست خارجی به شیوه روابط حسنه با همسایگان دیپلماسی خوبی را پیش ببرد و هم کمتر کسی جرأت می کرد با طرح ها و ایده های دولت وی مخالف کند زیرا از پشتیبانی به حق رهبری هم برخوردار بود و همین پشتیبانی ها او را در بسیاری از تحقق خواسته هایش موفق کرد تا آنجا که بعد از شهادتش اکثریت مردم ایران برایش دل سوزاندند و او را معزز و مکرم داشتند.
اینک بعد از وی چه کسانی باید جرأت کنند پای در این راه گذارند مگر آنکه خود را آماده و شایسته این مقام بدانند.
ایران امروز از یک اعتبار جهانی در حمایت از مردم رنج دیده و مظلوم فلسطین برخوردار است و چرخش افکار مردم جهان و بعضا دولت های اروپایی حامی اسرائیل بعد از نسل کشی وحشیانه رژیم صهیونیستی به نفع فلسطینیان را کراراً شاهدیم و عنقریب در آینده ای نه چندان دور دولت فلسطین و کشور مستقل آن ایجاد خواهد شد. حتی اگر اسرائیلی ها نخواهند و یا آمریکا نگذارد. این تحولات سیاسی و نظامی قطعاً حمایت های گذشته و حال ایران از فلسطینیان را تأیید می کند که باید این برگ برنده به خوبی برای بازی های سیاسی آینده حفظ شود. حال کدام نامزد انتخاباتی خود را شایسته چنین حمایتی می داند؟
نکته مهم تر از همه مسائل پیچیده اقتصادی ایران و خواسته های به حق مردم برای عدالت اقتصادی است. اقتصادی که زیر بار رانتخواری، رابطه بازی و توصیه طلبی و تورم ناشی از منفعت طلبی عده ای سرمایه دار با نفوذ در کشور است که هر تغییری آنها را به عکس العمل منفی و مخالفت وا می دارد.
رئیس جمهور آینده می باید با الهام از شهید رئیسی و دولت وی علاوه بر تکمیل طرح های اقتصادی نیمه تمام در سیاست خارجی هم به گونه ای عمل کند که از شعارزدگی و ابراز احساسات تحریک آمیز بپرهیزد تا انحراف از معیارهای سیاسی و اقتصادی گذشته تکرار نشود و با حفظ عزت و کرامت منافع ملی مردم ایران بیش از پیش حفظ و از محدودیت ها خلاصی یابد.
ما راهی جز تعامل با دنیا نداریم اما تعامل عزتمندانه ای که در حال عبور از موانع و پیچیدگی های گذشته است. این راه باید ادامه یابد.
رئیس جمهور آینده می باید به گونه ای از تأیید شورای نگهبان برخوردار گردد که اکثر مردم ایران آراء خود را به نفع او در صندوق های رأی بیاندازند تا از پشتوانه قوی مردمی برخوردار گردد بدون آنکه کسی زیر پرچم اصلاح طلبی یا اصول گرایی بخواهد جامعه را به سمت دوقطبی یا چندقطبی سوق دهد.
امروز بیش از هر زمان دیگری ما به وحدت، یکپارچگی، همراهی و همدلی نیاز داریم تا فرصتی برای مخالفان انقلاب و نظام پیش نیاید که بتوانند افکار عمومی مردم را به سمت و سوهای ناصواب بکشانند و این میسر نمی شود مگر با انتخاباتی آزاد، آرام و بدون چالش به طوری که شیرینی آن تلخی فقدان شهید رئیسی را خنثی نماید.
امید که چنین شود.
والسلام