شکوه حضور مردم ایران در چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری علی رغم سم پاشی ها و فشارهای دشمنانه ی مخالفان و نظام بار دیگر نویدبخش اتحاد و همبستگی ملی است. هر چند ایرانِ چشم انتظار، از پس 45 سال آزمون و خطاهای انقلابیون و وعده وعیدهای اقتصادی تحقق نیافته بار دیگر حضور مسئولانه را به نمایش گذاشت تا به دور از جنجال های خبری و تهاجم ناسزاهای مخالفان و دشمنان انقلاب و نقد و افشاگری ها، به امید بهبودی اوضاع اقتصادی بار دیگر دریچه ای از امید و توکل را به روی خود بگشاید. نه به آن جهت که معجزه ای رخ دهد و یک شبه تمام موانع داخلی و خارجی کنار روند و وعده های نامزدها عملی شود، بل به امید اینکه سازهای ناکوک دشمنان به گوش قاطبه مردم خوش نیاید و بار دیگر در دامن امپریالیسم نیفتد و شکوه حضور انقلابی حفظ گردد و کِشته ها به بار نشیند و کُشته ها افزون از پار و پیرار نگردند.
هرچند اقتصاد و دستآوردهای آن به تعبیر عام، نیاز اولین رفع گرسنگی و نیرودهنده جسم آدمی است برای آنکه بتوان راه رفت و کار کرد و اندیشید اما راه و رسمی دارد و تجربیاتی که انسان در طول هزاران سال، بل از آغاز آفرینش به آن نیاز پی برده و برای رفع آن چه تلاش ها و جدال ها که نکرده است!
اگر نمی توان به تمام وعده های نامزدها امید تحقق داشت، حداقل می توان باور کرد که صداهای مخالف و اعتراضات شنیده شده و همه پذیرفته ایم که راه رفته را تکرار نکنیم و از اسب غرور و جهالت و خودبینی پیاده شویم و به صراط مستقیم وارد گردیم و به قولی کار را به کاردان بسپاریم.
مردم فهیم، هوشمند و صبور ما که جهان پرچالش و جنگ زده را در آینه ذهن تاریخی خود مدام مرور می کنند و ترفندهای امپریالیست ها را در طول تاریخ شناسایی و تجربه کرده اند به خوبی می دانند که در نظام طبیعت ضعیف پامال است و قدرت اعم از قدرت مادی و معنوی ضامن بقا و پیشرفت هر مردم و جامعه ای است که توانسته باشند به خوبی و کارشناسانه از آن استفاده مفید نمایند و به دور از ظلم و تعدی به دیگران، آرامش مطلوب یک زندگی شرافتمندانه را رقم زنند. با این وصف پیوسته این اندیشه آزاردهنده در اذهان عموم مردم، اعم از عامی و نامی تداعی می شود که جهانخواران و دشمنان انسانیت با قدرت اسلحه و زور اقتصادی در کمین اند تا به حیله و ترفند و عوام فریبی به سبک جنگ های رسانه ای و با ایجاد تفرقه، قدرت و توان ما را محدود نمایند و از آب گل آلود ماهی های درشت صید کنند و این مقصود در شرایطی برای دشمنان و متجاوزان مقدور است که یا ما به لحاظ اقتصادی ضعیف بنیه باشیم و یا از رشد علمی و سیاسی بی بهره و یا روح معنوی ما دستخوش آسیب های مخرب شده باشد.
مسلم است که تکیه به حمایت از خارج و دلبستگی به وعده های زرورقی ما را از مسیر استقلال و خودکفایی بازمی دارد اما ایجاد روابط حسنه با حفظ عزت و مصلحت روند اقتصاد ما را آسان می کند زیرا سرعت تعاملات و ارتباطات در قرن حال از دریچه ها و درهای بسته هم عبور می کنند و نمی توان جزیره ای عمل کرد و به خودکفایی رسید زیرا خودکفایی تعاریف مختلفی دارد و صرفاً اقتصادی نیست.
بلکه خودکفایی فرهنگی و معنوی هم پشتوانه اقتصاد و سیاستی است که می باید اعمال نماییم. نمی توان مردم را از ذخائر معنوی تهی کرد و وعده اقتصاد سالم به آنها داد چون به هر میزان به لحاظ امکانات مادی و مالی توانمند شویم ولی ندانیم و نتوانیم که چگونه با آن زندگی سالمی داشته باشیم گرفتار ابتذال و اصراف می شویم و نظام اخلاقی ما از هم می پاشد چنانکه بسیاری از کشورهای ثروتمند به این مصیبت گرفتار شده اند. کسی که از پس تلاش ها و وعده ها توانسته باشد سکان ریاست جمهوری ایران امروز را در دست گیرد می باید به خوبی آگاه باشد که بدون یک نظام اخلاقمند و قانونمدار نمی توان جامعه ای سالم را ایجاد نمود. کم نیستند ثروتمندانی که در جامعه ما سیری ناپذیر می نمایند و ذره ای خیرشان به هموطنانشان نمی رسد و به جز سودآوری فکری نمی کنند و بیش از دیگران ناراضی هم هستند.
نارضایتی کسانی که به نان شب محتاجند را می توان با اندک حمایتی مادی خنثی نمود. اما نارضایتی سرمایه داران و پول پرستانی که برای هزینه کرد پول، محدودیت های اخلاقی را پیش روی دارند نمی توان به رضایت تبدیل کرد. رئیس جمهور و هیأت دولت آینده هر کس و هرچه باشند اگر به این مهمات نیاندیشند در کنار معدن طلا هم نتوانند به وعده های خود عمل کنند زیرا به قول مولانا «آب در کشتی هلاک کشتی است/ آب اندر زیر کشتی پشتی است» چگونگی استفاده از منابع و سرمایه هم مهمند نه صرف سرمایه اندوزی. ما به یک تحول بزرگ فرهنگی نیاز داریم تا فهم کنیم که برای داشته هایمان باید شکرگزار باشیم و برای نداشته های مشروع و قانونی مان باید تلاش کنیم....
به اطرافمان نگاه کنیم. همسایه های مسلمان فقیر و ناتوان و برعکس همسایه های مسلمان ثروتمند و توانا که هر کدام مدعی مسلمانی اند. یکی فریب خورده و رها شده و دیگری وابسته و دلبسته حمایت خارجی و نیازمند حفظ امنیت و آرامش از غیر، علیرغم دارایی ها و نشستن در کاخ های شیشه ای. ما می خواهیم کدام یک از دو باشیم؟ بعد از انتخابات رئیس جمهور مردمی که توانسته است از مردم آراء را کسب نماید می خواهد کشور را به کدام سمت ببرد؟
به بهشت موعود یا برزخ موجود
والسلام