وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    شهر پاک، شهر زیبا  

    توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 22 آبان 1403 65 0
      سرمقاله 23 آبان 1403 محمد عسلی                   شهر پاک، شهر زیبا
    در ساعات اولیه بامداد، پاکبانان همه مشغول به کارند. تمیزی خیابان‌های شهر از آشغال و زباله‌ها و جمع‌آوری ضایعات توسط اتومبیل‌های مکنده، هوای پاک و نسیمی که پائیز را هر چند دیر نوید می‌دهد و بوق نابهنگام راننده‌ای که سلام می‌کند و دست‌های پینه بسته کارگرانی که در کنار خیابان، اتومبیل‌های کم‌سرعت را به نگاهی از دور می‌پایند شاید همان باشد که آنها را به سر کار می‌برد و زن صورت پوشیده‌ای که آتش‌گردان را دور چهار چرخه‌های عجول می‌چرخاند تا رانندگان طعم و بوی اسفند را از یاد نبرند و دستی که شاید با احساس کمرنگی اسکناسی را از دریچه اتومبیل حواله دست نیازمندی کند و جوانان و نوجوانانی که در چهارراه‌ها دسته‌های پلاسیده گل‌های رز را مدام آب می‌زنند، شاید رنگی و بوئی که نه میلی برانگیزاند و پولی حواله شود و برگ‌ریزانی که از پس هر جارویی نقش بر زمین می‌شوند و تابلوهای عریض و طویلی که چهارراه‌ها را در محاصره دارند و مغازه‌های در بسته‌ای که در انتظار خواب‌زدگان دقیقه‌شماری می‌کنند خیلی وقت‌ها دیده نمی‌شوند چون عادت بسیاری از جلوه‌های خوب و بد زندگی روزمره را از یادمان می‌برد.
    از رنگ قرمز ممنوعیت‌ها همیشه در هراسیم و تحمل چند ثانیه‌ای پشت چراغ قرمز چهارراه‌ها آزار دهنده‌اند، هرچند فاصله‌های بسیاری از داشتن‌ها و نداشتن‌ها را تحمل می‌کنیم اما فاصله‌های ترافیکی را هرگز.
    چه ساعت‌ها و روزهای عزیز عمری که برای ساخت و سازها صرف می‌شوند و چه هزینه‌های هنگفتی که در این راه به مصرف می‌رسند و چه قلم‌هایی که به مزد برای نمایش چهره به چهره متولیان گام‌های صبورانه را رقم می‌زنند تا شهری در تراکم سازه‌ها و عبور نه چندان پرسرعت اتومبیل‌ها روز به روز گسترده‌تر شود تا آنجا که نه در کناره‌های خیابان‌ها و نه در پیاده‌روها فضای خالی برای پارک اتومبیل‌ها نباشد و اگر پارکینگ‌ها در ازدحام اتومبیل‌ها راه ورود و خروج را ببندند نگرانی نیست. زیرا بالابرها برای استفاده از فضای بالا و بالاتر هستند و پایه‌های آهنی نگهدارنده در هوا و فضای آلوده بالا نگه دارنده‌اند!
    شبکه‌های زیرزمینی لوله‌های آبرسان و کابل‌های برق و مخابرات در نزدیکی لوله‌های گاز که کمتر یکدیگر را در تراکم تحمل می‌کنند حکایتی دیگر از استفاده بالا و پائین زمینی دارد که شهر روی آن بنا شده است و ما که به عادت و اختیار شیر آب را باز می‌کنیم و کلید برق را می‌چرخانیم و چراغ گاز را روشن می‌کنیم و گوشی تلفن را همزمان برمی‌داریم هیچ فکر نمی‌کنیم که چگونه و با چه بهائی آب پاک در لوله‌ها جاری است و جریان برق فضای تاریک ما را روشن می‌کند و کابل‌های تلفن صداها را رد و بلد می‌کنند. راستی اگر روزی این خدمات به هر دلیل نباشند چه می‌شود؟
    آیا فکرش را کرده‌ایم که در طبقه یازدهم به ضرورت افراد سن بالایی نتوانند از آسانسور به علت قطع برق استفاده کنند چگونه خواهند توانست از پله‌ها پائین و بالا شوند؟
    شهرهایی که ما ساخته‌ایم در مواقع بحران بسیار آسیب‌پذیرند چه در جنگ، چه در زلزله، و چه در میانه باران‌های سیل‌آسا و چه خوب است که در کنار کوه‌های آتش‌فشان نیستیم که اگر بودیم به هر لرزشی و پرتابی مواد مذابی جهنمی پیش رو داشتیم. راستی کی، کجا و چگونه از توسعه شهرها پیشگیری می‌کنیم؟ کی و با چه تصمیمی به روز واقعه می‌اندیشیم.
    روزگاری که صنعت به جز با دست امکانپذیر نبود. خانه‌های خشتی و بام‌های گِلی هر چند در برابر زلزله آسیب‌پذیر بودند اما همه راهی به خانه همسایه داشتند و روابط عاطفی بر روابط تجاری و داد و ستدهای مادی می‌چربید.
    آدم‌ها با باورهای درست یا غلطشان آرامش داشتند. هوای پاک، سکوت و بی‌صدایی فضا که جز آواز پرندگان و شیهه اسبان صدایی به گوش نمی‌رسید و زمین میزبان کشیدگی قد زیبای گندمزارها بود زندگی لطفی و مهری دیگر داشت.
    همه چیز طبیعی به نظر می‌رسید. رابطه انسان با خدا و طبیعت. رابطه‌ای مستمر و بدون پرسش و پاسخ بود.
    زندگی پیچیدگی نداشت و حرص بیشتر داشتن با توجه به امکانات غیر ماشینی در اوج نبود تا دلهره‌آور باشد!
    پیشرفت‌های صنعتی تمدن‌ساز نشدند. شهرها پاک و زیبا به نظر نمی‌آیند. ما هنوز هم به میراث‌های گذشتگان افتخار می‌کنیم و شهرهای گمشده و خرابه‌های دوران کهن را به نمایش می‌گذاریم.
    ما یافته‌های زیرزمینی گذشتگان را بها می‌دهیم و به موزه‌ها می‌سپاریم. غافل از آنکه خودمان به موزه تبدیل شده‌ایم و انقطاع فرهنگ و رفتارهای انسانی را شاهدیم.
    چه بایدمان کرد با شهرهایی که گرچه پاک و زیبا می‌نمایند اما در آنها کمتر پاکی و زیبائی طبیعی را شاهدیم.
    ما به شدت وابسته و نیازمند دستآوردهای صنعتی شده‌ایم که جسم و روحمان را به تحلیل می‌برد و به جائی می‌رساند که انقطاع فرهنگی و انحراف از معیارهای انسانی را به هیچ می‌گیریم و با سرعت به ناکجاآبادی می‌رویم که انتهای آن قطعا به گسستگی پیوندهای عاطفی می‌انجامد هرچند دیر زمانی است انجامیده است.
    شهر پاک، شهر زیبا، شهر دوست داشتنی، شهر دلمان است اگر نیک بنگیریم، دلی که بازتاب آن را در زیباسازی‌ها می‌بینیم.
    والسلام
     
    شماره روزنامه:8187
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در سه شنبه, 22 آبان 1403

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.