هنگامی که سخن از امنیت به میان می آید ناخوآگاه به یاد مرگ می افتیم اگر چه امنیت مصادیق و دامنه ی گسترده ای دارد . از امنیت جانی گرفته تا امنیت شغلی ، امنیت روانی و فکری و امنیت عاطفی همه در دایره ی تعریف امنیت جای می گیرند . اصلی ترین وظیفه ی نظام های حکومتی ایجاد امنیت فراگیر برای تمامی شهروندان است .
به غیر از مرگ در اثر کهولت و ابتلا به بیماری های خطرناک و لاعلاج ،عوامل دیگری هم به عنوان تهدید کننده ی حیات مطرح هستند . از رایج ترین این عوامل می توان به اعتیاد ، خودکشی ، غرق شدن ، گاز گرفتگی ، سانحه در حال کار ، تصادفات جاده ای و درون شهری و روستایی ، مصرف مواد الکلی و قتل اشاره کرد .
معاون حقوق عامه و پیشگیری از وقوع جرم دادستانی کشور در مورخه بیست و پنجم شهریورماه چهارصد و سه ضمن گفتگو با خبرنگار"عصر ایران" آمار تقریبی اقدام به خودکشی در کشور را 130 هزار مورد در سال اعلام می کند که حدودا 7000 مورد آن به مرگ ختم می شود . وی عوامل زیستی فردی ، خانوادگی، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی را در بروز خودکشی موثر می داند . نرخ خودکشی در ایران اندکی از میانگین جهانی بیشتر است که این امر می تواند شاخصه ی گذار از سنت به مدرنیسم و همچنین شرایط اقتصادی و مشکلات روانی باشد
غرق شدن در دریا و استخر هم از عوامل مرگ غیر عمدی به حساب می آید . آمار کل غرق شدگان در سال 1402 در ایران با رشد 8 درصدی نسبت به سال قبل از آن 815 نفر اعلام شده که خلیج فارس با 84 مورد و دریای خزر با 80مورد بیشترین میزان غرق شدگی را ثبت کرده اند .
مرگ و میر در اثر تصادف اعم از تصادفات جاده ای ، درون شهری و راه های روستایی در ایران تقریبا معادل مرگ و میر در اثر تصادف در کل قاره اروپاست هر چند ایران در مقایسه با برخی کشورهای آسیایی و آفریقایی به نسبت جمعیت هنوز وضعیت بهتری دارد.
آمارمربوط به مرگ نوزادان در اثر فقر و سوء تغذیه در ایران هم شفاف نیست اما اگر این آمار را در کنار آمار سقط جنین قرار دهیم در مجموع به حدود 350 هزار مورد می رسد که البته چون روزانه نزدیک به 10 هزار نفر مبادرت به سقط جنین می کنند چنین آماری می تواند کم یا زیاد شود هر چند خوشبختانه اخیرا با ارائه ی مشاوره های سودمند به بانوان جوان امید به کاهش آمار سقط جنین بیشتر شده است . شاید برخی سقط جنین را مرگ محسوب نکنند اما چون از طریق سقط جنین یک انسان بالقوه از جمعیت جهان کم می شود و تاثیرات فراوانی از خود بر جای می گذارد نمی توان آن را نادیده گرفت .
سالیانه نزدیک به 4000 نفر ایرانی در اثر عوارض ناشی از مصرف مواد مخدر می میرند که گویای سهم قابل توجه ایران در جهان است زیرا آمار جهانی حدود 3 میلیون نفر است که اگر جمعیت را مبنا قرار دهیم ما از این جهت وضعیت خوبی نداریم .
مرگ در حال کار هم اگر چه آمار آن در ایران پایین تر از میانگین جهانی است ولی از کنار مرگ حدود بین 700 تا 800 کارگر در سال نمی توان با بی خیالی عبور کرد خصوصا این که میانگین سنی افرادی که در حین کار جان خود را از دست می دهند بین 20 تا 45 سال است.
حساسیت نسبت به عوامل مرگ و میر در ایران از این جهت حائز اهمیت است که کشور ما با بحران جمعیت روبروست . در صورتی که آمار مهاجرت های بدون بازگشت را نیز در کنار آمارهای سالیانه مربوط به مرگ و میر بگذاریم به رقم قابل توجهی می رسیم که برای یک کشور در حال توسعه سم مهلک است زیرا با نبود هر انسان خصوصا اگر جوان باشد ، میزان سرمایه ای که خرج بالندگی و رشد و تحصیل و تجربه آموزی او شده است نیز از دست می رود .
در این یادداشت ما به سایر عوامل مرگ و میر از جمله قتل ، مفقود شدن ، از حیز انتفاع ساقط شدن به دلیل قطع عضو و مرگ در اثر مصرف الکل و...اشاره نکردیم که اگر چنین مواردی را هم به آنچه ذکر آن رفت بیفزاییم به آمار هشدار دهنده ای می رسیم.
تداوم یازده ساله کم زایی در ایران که دلایل مختلفی می توان برای آن در نظر گرفت خطر افتادن کشور به تله ی جمعیتی را افزایش داده و مسئولین را به تکاپو و چاره اندیشی واداشته است به طوری که گفته می شود با تداوم وضعیت کنونی جمعیت ایران در سال 1480 به زیر 50 میلیون می رسد که بخش قابل توجهی از این جمعیت را سالمندان تشکیل می دهند !
شایسته است مسئولین و کسانی که به دنبال جلوگیری از پیری جمعیت هستند نیم نگاهی هم به مرگ و میرهای غیر طبیعی که قابل پیشگیری هستند داشته باشند زیرا اگر سقط جنین و گریز از فرزند آوری از دید دغدغه مندان و اقتصاددانان امری مذموم و نکوهیده باشد ، درجه ی نکوهیدگی مرگ های قابل پیشگیری آن هم در مورد جوانان که در بهترین شرایط سنی برای انجام کار و خدمات رسانی هستند به مراتب بیشتر از سقط جنین است .تردیدی نیست که با اتخاذ راهکارهایی می توان از میزان مرگ و میرهای قابل پیشگیری کاست .
از این رو به نظر می رسد که کشور ما نیازمند عزم جدی برای مبارزه با تولید و توزیع انواع مواد مخدر ، خشونت زدایی از رفتارها ، برطرف کردن عوامل تصادفات جاده ای ، ارائه ی آموزش به موازات افزایش امکانات برای کاهش سوانح در حال کار ، گازگرفتگی ، غرق شدگی و از همه مهمتر خودکشی است .
احساس ارجمندی و با ارزش بودن مانعی جدی در مسیر ابتلا به مواد مخدر و دست یازیدن به خودکشی است. باید اذعان داشت که حراست از زنده ها اهمیتی به مراتب بیشتر از تشویق به زاد و ولد دارد.