سرمقاله 18 آذر 1403 اسماعیل عسلی دورنمای خداحافظی با اقتصاد بحران محور
اگر مروری هر چند گذرا بر مصوبات اقتصادی مجلس و دولت ظرف چند دهه گذشته داشته باشیم، رد پای تاثیر بحران ها برجابجایی استثناء و قاعده را مشاهده خواهیم کرد به طوری که همواره شاهد حرکت قطار اقتصاد در خارج از ریل بوده ایم که دستاوردی جز استهلاک قطار و تخریب مسیر حرکت آن نداشته است.
پوشیده نیست که فرصت طلب ها که امروزه معمولا در نقش واسطه و به صورت بی نام و نشان عرض اندام می کنند ، در شرایط غیر بحرانی قادر به رشد و بالیدن نبوده و نیستند به همین دلیل عده ای سودجو با تزریق بحران به جامعه برای ایجاد شرایط غیرمتعارف راه را برای هر گونه سوء استفاده ای هموار کرده اند به طوری که نه تنها تداوم بحران ها را به نفع خود می دانند بلکه گاهی برای عبور از هر بحرانی پیشنهاداتی مطرح می کنند که به ایجاد بحران های زنجیره ای می انجامد تا عده ای بتوانند از آب گل آلود ماهی بگیرند . میدان داری خصولتی ها ، تشکیل مافیاهای گوناگون از مافیای خودرو گرفته تا مافیای دارو ، مافیای مسکن ، مافیای چای ، مافیای سکه ، مافیای ارز ، مافیای سیگار ، مافیای فوتبال ، مافیای سینما، مافیای کنکور و صدها مافیای دیگر که مانند ویروس و میکروب در مزبله و شرایط غیر استاندارد رشد می کنند با بهره گیری از بحران های پلکانی خود را بالا کشیده و به مهمترین مانع هر گونه تغییر مثبتی در حوزه ی اقتصاد تبدیل شده اند . این که آقای پزشکیان در جمع دانشجویان می گوید به هر کجا دست می زنیم یک جا دردش می آید ، اشاره ی غیر مستقیم به همین مافیاهاست.
نه مافیای خودرو اجازه می دهد که تولیدات در این عرصه رقابتی و با کیفیت باشد و نه مافیای مسکن راه را برای صاحب خانه شدن بسیاری از اجاره نشین ها و جوانان هموار می کند ، مافیای سکه هم برای تاخت و تاز در این عرصه در آتش بحران ها می دمد ، مافیای دارو کار را به جایی رسانده که کمیاب ترین داروها را می توان با قیمت های نجومی در بازار آزاد تهیه کرد و مافیای فوتبال مانعی اساسی در راه مدیریت قراردادهای میلیاردی و عدم به کارگیری لژیونرهای بعضا بی خاصیت است ، مافیای سینما کاری کرده که انتخاب بازیگران نه بر اساس هنر و تسلط آنها بر نقش بلکه بر اساس تعداد فالوورهای آنها صورت می گیرد تا گیشه آسیب نبیند . اگر کسی حوصله داشته باشد می تواند در هر حوزه و موضوعی به دنبال مافیا بگردد . برای درک ملموس ترین حالت آن کافی است شما بخواهید به عنوان دستفروش در کنار یک خیابان پر تردد بساط خود را پهن کنید آنگاه سر و کله ی صاحب نفوذهای فعال در آن منطقه پیدا می شود . این که شما برای پیشبرد کارهای خود در هر زمینه ای نیازمند داشتن آشنا و صاحب نفوذ باشید یعنی مافیا . تصور این که بتوان با خیال آسوده تخلف کرد یعنی مافیا ! به راستی این همه مافیای در هم تنیده از جان فرهنگ و اقتصاد ما چه می خواهند و ما از کجا به این نقطه رسیده ایم ؟
در چنین شرایطی این پرسش پیش می آید که مافیا چگونه شکل می گیرد ؟ کار اصلی تشکیلات مافیایی مقابله با قوانین و یا دور زدن آن است . اصولا فعالیت های غیر قانونی که انجام آن در گرو راه اندازی تشکیلات زیرزمینی است به شکل گیری مافیا می انجامد .
متاسفانه به دلیل این که شبکه های غیرقانونی مافیایی تعاملاتی رسمی و شفاف با مردم و دولت ها ندارند ، دسترسی به آمار مربوط به پیامدهای منفی فعالیت آنها بسیار دشوار است .
از فعالیت شبکه های مافیایی پیرامون مواد مخدر ، مشروبات الکلی و فحشاء که بگذریم می رسیم به فعالیت شبکه های مافیایی که با تمرکز بر روی نیازهای اساسی مردم شکل گرفته اند.
برخی از شبکه های مافیایی پس از وقوع جنگ تحمیلی و برخی دیگر به دنبال اعمال تحریم های اقتصادی فعالیت خود را آغاز کردند و فعالیت در این عرصه برای چنین شبکه هایی به اندازه ای سودآور بوده که با نفوذ در وزارت خانه ها ، نهادها و ارگان های دولتی و خصولتی به اهرم فشاری در برابر تلاش هایی که در راستای رفع تحریم ها و خشونت زدایی از ادبیات سیاسی صورت می گیرد ، تبدیل شده اند . وقتی بچه مافیاهای انگل صفت از رهگذر فروش فیلتر شکن در شرایطی که دسترسی به پرمخاطب ترین شبکه های اجتماعی ناممکن گردیده توانسته اند میلیاردها تومان درآمد داشته باشند ، تکلیف سایر مافیاها روشن است!
تنوع هیات های تحقیق و تفحص ، ازدحام شاکیان مغبون شده در دادگاه ها ، آسیب پذیری خانواده ها، شاخ و برگ پیدا کردن نهادهای نظارتی به دنبال کشف مفاسد، گسترش نارضایتی ها و شیب تند کاهش قدرت خرید زیر خط فقری ها و ... محصول فعالیت غیرقانونی مافیاهای رنگارنگ است که قوای سه گانه را در امر قانونگذاری ، اجرا و بازرسی دچار سردرگمی کرده است .البته نمی توان منکر پیوند ناگزیر شکل گیری مافیاها با سوء مدیریت ها که سر درآبشخور ندانم کاری های ویرانگردارد، شد
در یک کلام می توان مدعی شد که در سایه ی تداوم شرایط بحرانی که شاهد دور زدن تحریم ها با ریسک پذیری بالا می شود ، منجر به ایجاد شرایطی هستیم که عده ای از این رهگذر خود را به نان و نوا رسانیده و بدون آن که تلاشی سودمند و عام المنفعه داشته باشند خود را بالا کشیده اند به طوری که می توان مدعی شد ، بازگشت اقتصاد کشور به وضعیت استاندارد و طبیعی و پیوستن ایران به شبکه های جهانی تجارت که در گرو جدی گرفتن استانداردهای اقتصادی است ، بنیان بسیاری از مافیاهای شکل گرفته ظرف چند دهه ی اخیر را زیر رو می کند و به همین دلیل دولت چهاردهم که با شعار مبارزه با فساد از مردم رای گرفته ، راهی بسیار دشوار و ناهموار پیش رو دارد . تقریبا تمامی افراد آگاه و در عین حال دلسوز به حال ملت به این نتیجه رسیده اند که دورنمای خداحافظی با اقتصاد بحران محور که آفت اداره امور کشور است چندان روشن نیست، آن هم در شرایطی که تاب آوری عمومی در پایین ترین سطح خود قرار دارد و بسیاری از مطالبات برجای مانده بازنشستگان ، جوانان و زنان بی پاسخ مانده و به نارضایتی ها دامن زده است.