خبرپراکنی یا شایعه از جمله پدیده های اجتماعی است که نمی توان برای آن خاستگاه منحصر به فردی در نظر گرفت زیرا دلایل متعددی می تواند داشته باشد از این رو در هر شرایطی نمی توان شایعات را به منبعی مشخص نسبت داد .از آنجایی که رواج شایعه نیازمند بستر مناسب است نوع شایعات با توجه به شرایط جامعه نیز یکسان نیست .
گاهی دهان به دهان شدن برخی گمانه زنی ها به شکل گیری شایعه می انجامد . اگر چنین گمانه زنی هایی از سوی اهل علم و خواص و صاحبنظران و دانشگاهیان صورت گیرد به زمان بیشتری برای فراگیری نیاز دارد ولی زمانی که فراگیر شد قابلیت تبدیل شدن به موج و گفتمان را دارد اما وقتی افراد عادی به گمانه زنی می پردازند پس از مدت کوتاهی با حذف و اضافه هایی دهان به دهان می چرخد و تدریجا با همان سرعتی که فراگیر شده از دهان می افتد و کم رمق می شود .
کسانی که اهل گشت و گذار در فضای مجازی هستند روزانه با گونه های متفاوتی از گمانه زنی ها که پتانسیل تبدیل شدن به شایعه را دارد مواجه می شوند . مسلما کسانی که رواج شایعه ای را به نفع خود می دانند یا سود و سودای خود را در وقوع آن جستجو می کنند ، اعم از این که دشمن باشند یا رقیب سیاسی ، تلاش بیشتری برای انتقال آن به خرج می دهند .
گاهی اتفاق می افتد کسانی که با برخی تصمیم گیری ها و اظهارات ضد و نقیض به رواج شایعات یاری می رسانند بیش از سایرین از تبعات آن زیان می بینند . برای نمونه اگر 10 روز پشت سر هم بر سر تعیین قیمت ارز نیمایی در محافل سیاسی و اقتصادی بحث و جدل راه بیفتد ، زمینه ای مناسب برای رواج این شایعه فراهم می شود که عده ای بگویند دلار ظرف روزهای آینده بالا خواهد رفت.
مردم اگر با کسی خرده حسابی داشته باشند بدشان نمی آید که گفته ها و رفتار او را بزرگنمایی کنند . فرضا اگر بشنوند کاسب گرانفروش محله با پسرش دعوا کرده شایعه به راه می اندازند که همه فرزندانش را کشته است و خوششان می آید که چنین شایعاتی به گوشش هم برسد .
از جمله ویژگی های شایعه این است که تر و خشک را با هم می سوزاند . گاهی سوء مدیریت یک یا چند نفر موجب مخدوش شدن چهره ی تمامی مدیران می شود. به قول سعدی :
"چو از قومی یکی بی دانشی کرد/ نه که را منزلت ماند نه مه را / نمی بینی که گاوی در علفزار/ بیالاید همه گاوان ده را "
یکی از عوامل تولید شایعه اعلام خبر ناقص است . برای نمونه وقتی یکی از وزرا در پاسخ به پرسش خبرنگاران پیرامون افزایش نرخ بنزین از اظهار نظر خودداری می کند ، زمینه برای این شایعه فراهم می شود که عده ای بگویند در آینده بنزین گران خواهد شد.
آسیب دیدن رسانه ها و شخصیت های مرجع نیز می تواند هموار کننده ی مسیر حرکت و رواج شایعه باشد . وقتی مردم اطمینان خود را به رسانه ها از دست می دهند و یا شخصیت های مورد اعتماد آنها به دلیل اشتباهات مکرر و ضد و نقیض گویی نمی توانند نقش یک منبع موثق را ایفا کنند ، جامعه مستعد پذیرش انواع شایعه می شود.
گاهی حوادث غیر مترقبه که مردم انتظار وقوع آن را ندارند موجب به راه افتادن موج شایعات می شود و امنیت روانی مردم را به مخاطره می اندازد . پس از فرو ریختن ساختمان پلاسکو و اعلام آمار ساختمان های ناایمن توسط شهرداری تهران ، شاهد به راه افتادن موجی از شایعات پیرامون تخلیه بسیاری از ساختمان های قدیمی بودیم که در کوتاه مدت حتی روی قیمت مغازه های واقع شده در برج ها و پاساژهای قدیمی تاثیر منفی گذاشت.
شایعه درجوامع موج پذیر که سواد رسانه ای در سطح پایینی قرار دارد بیش از سایر جوامع فرصت رشد پیدا می کند . وقتی شخصی پشت تربیون قرار می گیرد و با بر زبان آوردن سخنانی بی پایه شعور عمومی را به بازی می گیرد خودش به دست خودش زمینه ای فراهم می کند که مردم هر سخن بی پایه ای را به او نسبت دهند و بدین ترتیب شخصیتش را لجن مال کنند و بدین وسیله از او انتقام بگیرند .
نقش رسانه ها در جلوگیری از رواج شایعه حائز اهمیت فراوانی است اما ایفای چنین نقشی در هر شرایط امکان پذیر نیست . اگر رسانه ها در سایه ی آزادی بیان قادر به نقد سخنان مسئولین و طرح ها و لوایح باشند و با طرح پرسش هایی برای روشن شدن زوایای پنهان برخی مسائل جایی برای شک و شبه باقی نگذارند ، دیگر دستاویزی برای رواج شایعه باقی نمی ماند و این در حالی است که برخی مسئولین ترجیح می دهند رسانه ها به دنبال پرسشگری نباشند و سخنان آنها را به گونه ای بازتاب دهند که گویی هیچ شک و شبهه ای در آن نیست . درچنین حالتی رسانه ها به عنصری بی خاصیت تبدیل می شوند به طوری که کارکرد اثرگذار خود را در بحران های اجتماعی و بزنگاه های خاص از دست می دهند و قادر به مدیریت افکار عمومی در شرایط غیرعادی نخواهند بود .
رسانه باید بتواند به کانون ملاقات غیرحضوری مردم و مسئولین تبدیل شود یعنی همان گونه که سخن مسئولین را به گوش مردم می رساند ، سخن مردم را هم به گوش مسئولین برساند که اگر غیر از این باشد ، مردم راهی دیگر را برای رسانیدن حرف خود به گوش مسئولین برمی گزینند که خطر پذیری بالایی دارد و می تواند محملی برای انتقال انواع شایعات باشد . در دنیای سیاست بین بد بودن و بدگو داشتن فاصله ی زیادی نیست و چنین فاصله ای را می توان با مردم داری و احترام به شعور عمومی از بین برد.