تلاش انسان ها در طول زندگی با محوریت دستیابی به خشنودی و شادابی صورت می گیرد . آنچه تحمل تشنگی را میسر می سازد لذتی است که از آب خوردن حاصل می شود و رنج و زحمت و کار و تلاش نیز با هدف راحتی و برخورداری از مواهب زندگی قابل تحمل است . دور بودن از ترس و اندوه آرزوی هر کسی است تا آنجا که بهشت توصیف شده در کتاب های آسمانی جایی است که ترس و اندوهی وجود نداشته باشد و اگر قرار است ما در این دنیا بهشت را بسازیم ، اندوه در چنین بهشتی جایگاه ندارد . اگر صداقت داشته باشیم می توانیم اعتراف کنیم حتی زمانی که ما در غم از دست رفتن یکی از دوستان و بستگان اندوهناک می شویم بخشی از این اندوه به محروم شدن خودمان از داشتن او و برخورداری از همصحبتی و فضایل و صفات نیکش برمی گردد . شادابی ، دستاورد خشنودی از کیفیت گذران زندگی است که تعیین مصادیق آن به نگاه افراد و تعریفی که از زندگی دارند برمی گردد. این که یکی از کفتر بازی روی پشت بام لذت ببرد یا دیگری از مطالعه در کتابخانه به برداشت آنها از زندگی بازمی گردد. در فرهنگ دینی لذات معنوی بالاتر از لذات مادی نظیر خوردن و آشامیدن قرار می گیرند . بخشش و نیکی به دیگران یا کشف و اختراع وسیله ای که به یاری انسان ها می آید ، لذتی معنوی برای ما به ارمغان می آورد. تاکنون هیچ کس با این هدف که برای خود اسباب گریه و اندوه را فراهم کند دست به هیچ کاری نزده است و در آموزه های دینی نیز اندوه ، حسرت و احساس ناامیدی نه تنها جایگاهی ندارد بلکه اگر چنین رفتارهایی ریشه در ناامیدی از عنایت و کرم خداوند داشته باشد مذموم و نکوهیده شمرده شده است . در تفاسیر عرفانی از سوره یوسف می خوانیم ( حضرت یعقوب تا زمانی که دست از گریه و زاری برنداشت و به آنچه رخ داده رضایت نداد به مقصود خود که دیدار یوسف بود نرسید )
در بهشتی که خداوند آن را به مومنین وعده داده هیچ برنامه ای برای گریه کردن و غصه خوردن وجود ندارد . بنابراین گریه کردن و اندوه خواری در صورتی که ناشی از ضعف ایمان و ناامیدی و موجب جسور شدن ظالم شود امری ناپسند است. خداوند گریستن و افسوس خوردن بر مرگ دیگران را نیز نهی کرده و توصیه نموده که باورمندان به خدا زمانی که مصیبتی بر آنها وارد می شود بگویند ما از خدا هستیم و به سوی خدا می رویم .
حتی پیامبران هم برای شاد کردن انسان ها مبعوث شده اند زیرا هدف از بعثت پیامبران بر اساس آموزه های قرآنی برقراری عدالت است که موجب شادی و نشاط همگانی می شود .
این که انسان به دلیل نارضایتی از رفتار خودش از خداوند پوزش بخواهد و گریه کند امری شخصی است و در قرآن هم توصیه شده که مومنان مطالبات خود از خداوند را به صورت نجوا به طوری که دیگران متوجه آن نشوند بر زبان بیاورند نه این که نعره بکشند ! زیرا خداوند به دنبال این نیست که انسان ها با بر زبان آوردن گناهان خود با صدای بلند در برابر دیگران تحقیر و انگشت نما شوند .
این که خداوند می فرماید : چه بسا رویدادهایی که شما را متاثر کند ولی به نفع شما باشد برای این است که متاثر نشویم و دلسرد و ناامید و غمگین نگردیم .
در آموزه های دینی روزی به نام روز عزا و گریه نداریم زیرا در روایت ها آمده که روز عید و شادروز روزی است که شما گناه نکرده باشید و چون خداوند نمی خواهد که ما را در هیچ روزی گریان و اندوهناک ببیند ما را از انجام هر گناهی پرهیز داده است تا همه ی روزهای ما عید باشد . وقتی گروهی از مومنان موفق به انجام فرامین الهی در بحث مناسک حج ( عید قربان ) و گرفتن روزه ( عید فطر ) می شوند جشن می گیرند و نماز شکر بر پا می کنند . از این رو عید بودن این دو روز ریشه در توفیق برای اجرای فرمان خداوند دارد . از این رو انسان در هر روزی که موفق به انجام کار خوب بشود و در برابر فرمان خداوند سرکشی نکرده باشد در آن روز شادی کردنش پاداشی است که به او داده می شود .
کسی که دروغ می گوید همواره نگران است که دروغش بر ملا شود و آبرویش برود . تمامی امر و نهی ها در خدمت شاد بودن است . مثل معروفی است که می گویند الخائن خائف یعنی کسی که خیانت کرده همواره ترسان و نگران است .
پیامبر هرگز نفرموده اند اگر کسی مسلمانان را به گریه بیندازد من و خدا را از خود خشنود کرده بلکه می فرمایند هر کس مسلمانی را شاد کند مرا شاد کرده و هر کس مرا شاد کند خداوند را شاد و خشنود ساخته است. *کسانی که به جای تسلی دادن مصیبت دیدگان و امیدوار کردن مردم به فضل خدا آنها را به گریستن تشویق می کنند ، از دین چیزی نفهمیده اند . در گذشته رسم بود که در مراسم یادبود درگذشتگان از اشعار عبرت انگیز شاعران بزرگ نظیر سعدی و مولوی و حافظ اشعاری می خواندند یا آیاتی از قرآن تلاوت می شد تا مصیبت دیدگان آرامش پیدا کنند . اما امروزه دیده می شود که برخی افراد به قصد گریاندن مصیبت دیدگان با بر زبان آوردن سخنان رقت انگیز آنها را از خود بیخود میکنند . و بسیار پیش آمده کسانی که از روی ساده لوحی به این سخنان واکنش نشان داده اند کارشان به اورژانس و بیمارستان کشیده و متاسفانه کسی هم نیست که به چنین افرادی بفهماند که تو اگر از دین چیزی فهمیده ای دین می گوید مردم باید در زمان دیدن مصیبت شکیبا باشند و این راهی است که همه باید بروند . تاکنون هیچ پیامبری نیامده که به امتش بگوید من آمده ام که شما را بگریانم .
بالاترین درجات توصیف شده برای مومنان رضایت و شادمانی از تقدیر الهی است نه اظهار گلایه و گریه و بی تابی . تغییرات ایجاد شده در نحوه ی برگزاری یادبود برای درگذشتگان بیانگر این است که مردم به دنبال درک واقع بینانه ای از زندگی شادی محور هستند که با فطرت و منطق انسانی هماهنگ باشد .
* حدیث نبوی