در تاریخ، روایتهای تلخ و زشتی از جنایات انسانها را به نقل درست یا غلط خوانده و نخواندهایم. از جنایات و جنگافروزیهای ناجوانمردانه و خیانتکارانه تا تجاوزات وحشیانه به زنان، کودکان و غیرنظامیان ستمدیده. از توحش هونها در اروپا، از کشورگشاییهای ناپلئون، هیتلر، اعراب، چنگیز، اسکندر، تیمور و هلاکو تا گسترش امپراطوری عثمانی در شرق اروپا و صدها جنگ خونین و تجاوزاتی دیگر که توسط آمریکائیها بر مردمان بومی آمریکا، کانادا و استرالیا رفته تا به اسارت گرفتن سیاهپوستان در آفریقا و توسعه منفعتطلبانه بردهداری اروپائیان و آمریکائیها و نهایتا در تاریخ معاصر جنگهای خونین و بیرحمانهای که در کشورهای ویتنام، کره، ژاپن، یمن، عراق، افغانستان رخ داده و جنگ جهانی اول و دوم که میلیونها انسان را به خاک و خون کشیده و به حمله اتمی آمریکا به ژاپن کشیده شده است. اما هیچ یک از این جنگها همانند جنایت رژیم صهیونیستی در غزه نبوده که به عمد کودکان، زنان و پیرمردان غیرنظامی را هدف قرار میدهند و حدود یک سال و نیم است نسلکشی در سرزمین فلسطین در برابر چشمان جهانیان در 24 ساعت شبانهروز ادامه دارد و اعتراض روزانه مردم جهان هم در خیابانها، در توقف این جنایات تأثیری ندارد زیرا آمریکا میخواهد اسرائیل غاصب را به عنوان نماینده یا وکیل در خاورمیانه مانند خاری در چشم مسلمانان در قدرت داشته باشد تا بتواند یا با جنگ مانند جنگ در عراق و سوریه و یا با نفوذ سیاسی و اقتصادی منابع و ثروت کشورهای نفتخیز مسلمان را غارت کند و چرخ کارخانجات سلاحهای نو به نو خود را بچرخاند و دست بالای قدرت نظامی را حفظ کند.
این مطالب را همه میدانند اما آنچه همگان به آن توجهی ندارند آثار مخرب اینگونه تجاوزها و وحشیگریهایی است که روز به روز و لحظه به لحظه در ریزش اعتبار آدمی به عنوان اشرف مخلوقات تمامی قوانین حقوق بشری را بیاعتبار کرده و اشک تمساح مدعیان انساندوستی را علنی نموده است که دیگر نه به دایههای دلسوزتر از مادر میتوان امیدی بست و نه کمکهای بشردوستانه بدون نیتهای سوء را...
در وصف آنچه در غزه مظلوم گذشته و هم اینک میگذرد، همان بس که هیچ آجر و دیوار فروریختهای نیست که خون کودکی و زنی بیپناه به آن آغشته نباشد.
تاریخ گرچه راوی چندان صادقی از جنایات و وحشیگریهای متجاوزان و جنگطلبان در طول تاریخ بشر نبوده است اما به قول امام علی(ع): «از آن جهت خواندنی و عزیز است که حال پیشینیان به تو باز گوید و از آیندگان تو را خبر دهد» تاریخ آینه عبرت است و دار مکافات را پیوسته پیش روی انسانها به نشانههای مختلف قرار داده است.
اینکه گفتهاند: «از مکافات عمل غافل مشو/ گندم از گندم بروید جو ز جو...» سخن منطقی و واقعبینانهای است. مثل معروفی است که گفتهاند: «چوب خدا صدا ندارد» آنچه امروز در لوسآنجلس میگذرد گرچه در آتش خشم باد بسیاری از مردم بیگناه بی سامان شده هستی و خاطراتشان به فنا رفته است اما چشمه کوچکی از نشانههای خشم خداست اگر باور داشته باشیم که ضرری زدی ضرر بزرگتری خواهی دید!
از این گونه وقایع در تاریخ به مثل کوچک و بزرگ، بسیار بوده است. چنانکه در فارسی کلاس سوم ابتدایی خواندیم چوپانی که آب در شیر میکرد سیل آمد و گوسفندانش را برد.
هیتلر که سودای جهانگشایی در سر میپروراند وطن خود را به خرابه تبدیل کرد و از دست داد. چه ظلمها و ستمهایی که امپراطوریهای بزرگ بر مردمان ضعیف روا داشتند و حالا کجا هستند؟ به قول خیام:
«مرغی دیدم نشسته در باره طوس
در پیش نهاده کله کیکاووس
با کله همی گفت که افسوس افسوس
کو بانگ جرسها و کجا ناله کوس...»
و یا این رباعی لطیف حکمت شعاری که خیام به زیبایی تمام سروده است:
«آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و رو به آرام گرفت
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت.»
زود باشد که مدعیان قدرت سیاسی و اقتصادی در خشم خدا و طبیعت به روز چه کنم گرفتار شوند و آثاری از آنان باقی نماند حتی اگر به روزی که جای آبها و خشکیها عوض شود چونان که در گذشتههای دور چنین شده است.
والسلام