وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    جای خالی هم افزایی اندیشه ها

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 18 اسفند 1403 94 0
    سرمقاله 19 اسفند 1403 اسماعیل عسلی                      جای خالی هم افزایی اندیشه ها
    آدمیان از زمانی که به فهم رفتار طبیعت نائل آمدند دو رویکرد متفاوت را دنبال کردند . از یک سو تسلیم شدن در برابر طبیعت که آنها را به رقابت با سایر موجودات برای بقا و دسترسی به غذا ترغیب کرده و از سوی دیگر تلاش برای درک قوانین حاکم بر طبیعت و بهره گیری از مواهب طبیعی که به ممیزه آنها نسبت به سایر حیوانات تبدیل شد و به شکل گیری اجتماعات انسانی بر مبنای خانواده و قانونگذاری و حاکمیت منطقی منجر گردید که زمینه ساز پیدایی فرهنگ و تمدن شد . انسان ها در رویکرد دوم به جای تسلیم محض بودن در برابر واقعیتی که طبیعت بر آنها تحمیل می کرد به مهار طبیعت و کیفیت بخشی به زندگی روی خوش نشان دادند .
    خشونت نهادینه شده در طبیعت بر اساس تنازع بقا تنظیم گردیده به طوری که دراین نظام ، ضعیف پایمال می شود . گاهی می بینیم که حیوانی حتی فرزند خود را می خورد . فوران آتشفشان ، جنگل ها را به نابودی می کشاند و باران های سیل آسا خیلی چیزها را با خود می برد و در چنین نظامی همه یکدیگر را می خورند تا جایی که حتی حیوانات قوی نیز پس از مرگ خوراک لاشخورها و موریانه ها می شوند .
    در نظام طبیعی جمعیت حیوانات با همین خورده شدن ها توسط یکدیگر تنظیم می شود . در چنین نظامی شر و خیر در هم تنیده شده به طوری که همان آتشفشان سوزان و ویرانگر در جای خود فوایدی برای زمین و جانداران دارد و به دنبال هر ویرانی و ریزشی ، آبادانی و رویش اتفاق می افتد .
    انسان ها با بهره گیری از عقل و دانش و تجربه تلاش کردند در حد توان خود حاشیه ی امنی در محیط خشونت بار کره زمین برای خود ایجاد کنند و در برابر حکمرانی طبیعت تسلیم محض نباشند .
    تشکیل خانواده و قوم و قبیله و ملت و برپایی سکونت گاه های موقت و دائمی و ساخت روستاها و شهرها در کنار رودها و جنگل ها و ایجاد تمدن و گسترش فرهنگ و پای بندی به لوازم آن تنها در سایه ی قانونگذاری امکان پذیر بود که ظرف هزاران سال محقق گردید اما با همه ی اینها همواره آتش نهفته در وجود انسان ها که تعارض منافع آن را شعله ور می سازد آنها را به طبیعت حیوانی باز می گرداند تا بی اعتنا به قراردادهای اجتماعی و مقاوله نامه های بین المللی و تعهدات اخلاقی از زور و قدرت برای تصاحب حق دیگران استفاده کنند .
    این روند سالیان سال ادامه داشته و بر اساس روایت های تاریخی به نمونه هایی از این دو رویکرد برمی خوریم که البته گاهی رویکرد انسانی بر رویکرد حیوانی غلبه داشته و گاهی نیز انسان ها در منازعات و جنگ ها ، خصلت های حیوانی از خود بروز داده اند .
    جستجوگری ، تفکر ، خلاقیت ، ملت سازی ، مدنیت و فرهنگ و هنر پیوند معناداری با رویکردهای انسانی و تعقل دارد و تلاش برای زنده ماندن و آسودگی بدون توجه به قراردادهای اجتماعی و تعهدات اخلاقی یادآور گونه ای از زندگی حیوانی است . اگرچه خط و زبان و باورهای درونی و ارزش های اخلاقی وقتی در کنار برداشت های سازنده ای که از خانواده و قوم و ملیت قرار می گیرد به زایش های تمدنی و فرهنگی می انجامد اما همین مفاهیم و مرزها و خط کشی ها می توانند به دستاویزی برای منازعات بی پایان تبدیل شوند و گفت و گوی تمدن ها که بوی انسانیت می دهد را به جنگ تمدن ها مبدل سازند .
    امروزه که تکنولوژی زمینه ای مناسب را برای گفتگو بین انسان ها فراهم نموده عده ای به دنبال گفتگوی تمدن ها هستند و عده ای دیگر بر طبل جنگ تمدن ها می کوبند. عده ای نیز بی اعتنا به ارزش های مشترک بین ادیان و مکاتب اخلاقی ، برای اثبات حقانیت خود به نفی دیگران می پردازند . بدیهی است که اگر دانش به یاری جنگ تمدن ها بیاید ، دیگر فرصتی برای گفت و گو باقی نمی ماند و این در حالی است که اغلب انسان ها به لحاظ زیستن در جغرافیایی خاص ناگزیر باید در جریان این رودررویی های کورکورانه جانب یک طرف را بگیرند و هزینه ی آن را نیز بپردازند. در هر دو طرف صدای عدالت خواهی بلند است و هر دو طرف سعادت انسان ها را در روش و منش خود جستجو می کنند ولی وقتی محصول عملکرد هر یک از طرفین را نگاه می کنیم می بینیم که از خوشبختی ، عدالت ، تقسیم فرصت ها و شادی خودجوش و آرامش و رفاه همگانی خبری نیست و نکته ی در خور توجه این که نظریه پردازان مدافع هر یک از طرفین دعوا ، عملکرد طرف مقابل را علت تمامی بی عدالتی ها توصیف می کنند . هر چند همواره یک طرف دعوا به حق نزدیکتر است.
    جان های عزیزی که فدا می شود ، هزینه هایی که صرف می شود ، عمری که به هدر می رود و ... جز این که عده ای را پروار کند و عده ی زیاد دیگری را به فلاکت بنشاند ، نتیجه ی دیگری ندارد . مگر می شود این همه صالح و درستکار و راستگو داشته باشیم اما هیچ مصلحی جرات عرض اندام نداشته باشد . آیا در این شرایط وانسفا دیگر جایی برای هم افزایی اندیشه ها باقی می ماند.
     
    شماره روزنامه:8282
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در شنبه, 18 اسفند 1403

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3