سرمقاله 27 فروردین 1404 محمد عسلی به بهانه روز پهلوانی فرهنگ پهلوانی
بیشک شاهنامه به تنهایی فرهنگ ماندگار پهلوانی است زیرا حماسهسراییهای فردوسی و وصف پهلوانیها نه به آن جهت که زور و نیرومندی ایرانیان را به رخ میکشد بلکه از آن جهت که ویژگیهای شخصیتی پهلوانی را با مهارت و صلابت چنان در وصف آورده که گویی خود پهلوانی با تمامی خصوصیات قهرمانان بوده است.
کافی است به ارجمندی یل مورد وصف فردوسی در این لف و نشر زیبا توجه کنیم:
«به روز نبرد آن یل ارجمند/ به شمشیر و خنجر به گرز و کمند/ برید و درید و شکست و ببست/ یلان را سر و سینه و پا و دست»
از دیدگاه فردوسی پهلوان دارای اوصافی است که از توانایی و زورمندی قهرمانان برای دیده شدن شروع میشود اما صرفا موفقیت در نبرد شرط پهلوانی نیست، بلکه جوانمردی، میهنپرستی، تواضع، مردمداری و عدالتمحوری برای مقابله و مبارزه با ظالم و متجاوزان به آب و خاک و دستگیری محرومان نیز ملاک پهلوانی است.
ذکر نسب و اهمیت خاندانی از جمله اوصافی است که فردوسی برای پهلوانان نامی در شاهنامه به آن پرداخته است: «نبینی که با گرز سام آمده است/ جوان است و جویای نام آمده است...»
این فرهنگ از دیرزمانی حماسهساز بوده است و موجد ظهور و رشد پهلوانان نامی ایران گردیده که نمونههایی از پهلوانان معاصر را میتوان نام برد از جمله زندهیاد غلامرضا تختی که نه فقط مدالهای رنگارنگ کشتی قهرمانی جهان بر سینه ستبر او میدرخشد، بلکه رفتار و کردار و تواضع او در یاریرسانی به بیچارگان زبانزد است. گذشته از آن، مبارزه با ستم و ستمگران حتی اگر شاه باشند نیز از اوصاف پهلوانی است که مرحوم غلامرضا تختی به خوبی از آن برخوردار بود.
قهرمانی که برای رفاه بیشتر به کشور دیگری پناهنده میشود و با برادر یا خواهر هممیهن خود در روی تشک با پرچم کشور دیگری به مبارزه میپردازد پهلوان نیست بلکه زورمندی است که از خصیصه پهلوانی برخوردار نمیباشد. متأسفانه در این سالها به هر دلیل نمونههایی از آن را در خاطره تلخ به یادگار داریم.
رشد و پرورش اوصاف پهلوانی در فرزندان ایران میباید از دوره ابتدایی شروع و تا پایان تحصیلات دانشگاهی در میادین ورزشی مطمحنظر اولیاء و مربیان باشد و ارزش آن به گونهای تسری یابد که هر فرد ایرانی که خود را برای مبارزه و مقابله با دشمنان و متجاوزان آماده میکند خواه در ارتش باشد خواه در سپاه به تجربه و آموزش، اوصاف پهلوانی را در اخلاق و رفتار و اندیشه خود نهادینه کند.
در شخصیتپردازی نباید هیچ کودکی را کوچک شمرد زیرا بالقوه میتواند پهلوانی نامی و یا دانشمندی صاحب سبک و با درجات علمی باشد. آنچه در پرورش پهلوانان مهم و اصولی است اخلاق و اوصاف پهلوانی است که نباید از آن غافل ماند.
از دیدگاه فردوسی خردورزی، روشندلی، نهراسیدن و پاکیزگی از ویژگیهای پهلوانی است.
فرهنگ پهلوانی از هزاران سال پیش تاکنون در نسل اندر نسل ایرانیان زنده و پویا به ارث رسیده و فرزندان ایران از آن به نیکی نگهداری کردهاند و از زمانی که به دین مبین اسلام گرویدهاند از آن کوثر پاک و شیرین نیز به خوبی نوشیده و در تلاقی فرهنگ اسلامی با ایرانی، پهلوانی با خدامحوری و یزدانپرستی همراه وهمراز بوده است.
اینک که در عصر الکترونیک و هوش مصنوعی، بسیاری از صفات پهلوانی به سایه رفته است باز هم کم و بیش میبینیم قهرمانانی از این خطه برخاستهاند که به زیور پهلوانی آراستهاند امید که این فرهنگ بماند و بماناد تا روز بازپسین.
والسلام