وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    راهي به سوي آينده

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 09 آبان 1399 441 0
    سرمقاله سردبیر اسماعیل عسلی 10 آبان 1399راهي به سوي آينده

    غير از شاخص هاي جغرافيايي و مرزي ، پيشينه ي تمدني و فرهنگي ، قانون اساسي ، ويژگي هاي زباني و پوشش ظاهري ، آنچه مي تواند مفهوم ملت را در ذهن تداعي کند ، رفتارهاي هماهنگ و هدفمندي است که بيانگر احساس هم سرنوشتي معطوف به منافع مشترک است . چنين رفتارهايي گاه در قالب فداکاري ، بخشش و شرکت در اقدامات خيرخواهانه با محوريت نوعدوستي ، باورمندي به لزوم هم جهت کردن واکنش ها به يک رويداد واتخاذ مواضع مشترک در مواجهه با تحريکات خارجي ، خودنمايي مي کند . اوج گيري چنين رفتارهايي را مي توان در بحران هاي طبيعي ، بيماري هاي واگير دار و همچنين جنگ و تنش هاي اقتصادي و خشکسالي مشاهده کرد .
    از جمله حربه هاي موثري که استعمارگران ظرف صدها سال مطالعه روي رفتار کشورهاي هدف بدان دست يافته و به موقع از آن بهره گرفته و مي گيرند اين است که تلاش مي کنند با تبليغات ، تحريک عصبيت ها ، دامن زدن به اختلافات قومي و ديني و مذهبي و همچنين مرزبندي بين منافع مردم با دستاويز قرار دادن جايگاه طبقاتي و موقعيت اجتماعي آنها ، کاري کنند که مردم در مواجهه با رويدادهاي داخلي ، منطقه اي و بين المللي واکنش واحدي نداشته باشند تا نتوانند از همراستايي و تمرکز نيرو روي يک موضوع به نتايج ارزشمند و لذت بخشي برسند. لذتي که از يک کار جمعي حاصل مي شود به برانگيخته شدن غرور ملي مي انجامد به همين دليل است که سياستمداران زيرک ، هرگز اجازه نمي دهند که پيروزي هاي يک ملت در عرصه ي دانش ، رقابت هاي اقتصادي و همچنين نبردهاي نظامي به نام افرادي خاص ثبت شده و به گروه و طبقه ي خاصي نسبت داده شود زيرا مي دانند که بعدها عده اي طلبکار مي شوند و مي خواهند به دليل متمايز شدن از ديگران به دليل نقشي که براي آنها در جنگ ، رقابت اقتصادي و همچنين عرصه ي علمي در نظر گرفته شده ، امتياز بگيرند و خود را مستثني کنند تا بعدها از دل همين خط کشي ها و استثناء پذيري ها شاهد حاشيه نشين شدن نخبگان و افراد شايسته براي تصدي امور باشيم . زماني که اصحاب پيامبر از جنگي سخت و دشوار باز مي گشتند و هر کس بر سر نقش خود در پيروزي به ديگري فخر مي فروخت ، پيامبر آنها را جمع کرد و گفت : قدرتمندترين شما کسي است که بر نفس خود پيروز شود . زيرا ايشان نمي خواست امت خود را از لذت کار موفقيت آميز جمعي محروم کند . از اين رو زماني هم که کسي به دليل کار خارق العاده و موثري که انجام داده مورد تشويق قرار مي گيرد چنين تشويقي بايد پيوندي معنا دار با نقش او داشته باشد . فرضا اگر فردي نظامي است ارتقاء درجه بگيرد و اگر شخصيتي علمي است ، مسئوليتي بالاتردر همان حوزه علمي به او داده شود و اگر کارآفرين است ، امکانات بيشتري در اختيار او قرار گيرد و حسابرسي شود ؛ اما هرگز نبايد چنين امتيازاتي منجر به ايجاد تبعيض در جامعه و تسري اين امتيازات به کساني شود که از ظرفيت بالايي برخوردار نيستند . پديده ي آقازاده گي که سرمنشاء بسياري از مفاسد اقتصادي است از دل چنين نگرش غلطي سربرآورده است .چرا که برخي خواسته اند زحمات يک شخص را با ارتقاء بخشيدن به موقعيت فرزندان نالايقش جبران کنند . آيا اگر يک پزشک حاذق و فداکار در حين انجام وظيفه جان خود را از دست داد مي توان مسئوليت او را به فرزند غيرمتخصص او واگذار کرد و او را در اتاق عمل به کار گماشت ؟ در دنياي اقتصاد و سياست هم بايد چنين اصولي را رعايت کرد . عدول از اصول شايسته سالاري در دراز مدت به مفهوم مليت آسيب وارد مي کند . ابوذر خدمات زيادي به اسلام کرد اما پيامبر (ص) از يک سو ابوذر را آدمي راستگو و صادق و ايثارگر توصيف مي کرد و در جايي ديگر به او مي گفت : اي ابوذر تو نمي تواني حتي سه نفر را مديريت کني و هرگز کاري که مي دانست از تن ابوذر برنمي آيد به او واگذار نکرد اما در مورد سلمان اين گونه نبود . خالد ابن وليد که نقش تاثيرگذاري در شکست قواي مسلمين در جنگ احد داشت همين که اسلام آورد ، ماموريت هاي خطيري به او واگذار شد .
    حضرت علي (ع) وقتي متوجه شد که يکي از فرزندان عمويش عباس کار خلافي به عنوان والي يک شهر انجام داده به او نامه نوشت و گفت من نبايد تو را به اين کار مي گماردم . حضرت علي زماني که متوجه شد يکي از دخترانش به اعتبار فرزند خليفه ي مسلمين بودن گردنبندي از خزينه دار بيت المال براي شرکت در يک عروسي به عاريت گرفته ، هم مامور بيت المال را مواخذه کرد و هم با عتاب و تشر با فرزندش سخن گفت . آن حضرت زماني که خليفه ي مسلمين بود و با يک فرد عادي بر سر مالکيت يک لباس نظامي اختلاف پيدا کرد در يک دادگاه عادي و نه ويژه حاضر شد و حتي اجازه نداد قاضي حضرت علي را با کنيه و عنوان صدا بزند و آن فرد عادي را بدون کنيه صدا بزند و دست آخر هم قاضي حق را به طرف مقابل ايشان داد زيرا آن حضرت شاهدي براي اثبات ادعاي خود نداشت . اگر ما امروز از آن حضرت به خوبي ياد مي کنيم و از حکومت علوي سخن مي گوييم بايد بدانيم که جايگاه تاريخي علي (ع)هيچ ارتباطي با نسبت خويشاوندي او با حضرت محمد (ص) ندارد . بلکه به همين فضائل اخلاقي برمي گردد !
    اصولا نگاه تبعيض آميز به مردم به مفهوم مليت آسيب وارد مي کند و بازخورد چنين آسيب هايي در برخي بزنگاه ها خود را نشان مي دهد . گاهي اين سو و آن سو مي شنويم که چرا مردم نسبت به سرنوشت يکديگر بي تفاوت شده و مانند ابتداي انقلاب و زمان جنگ شاهد انواع فداکاري ها نيستيم ؟ دليل آن کاملا روشن است زيرا ظرف اين چند دهه عده اي راه خود را کاملا از راه مردم جدا کرده و روي امتيازات گوناگون خيمه زده و ميدان را از ديگران گرفته اند . طبيعي است که مردم نيز در زمان وقوع رويدادها و هجوم بحران انتظار دارند همان کساني که امتياز گرفته و به جاي نخبگان و شايسته گان نشسته اند مشکلات کشور را حل کنند . لذا ديگر شاهد آن نيستيم که مردم با يک بيانيه و توصيه ، رفتاري واحد از خود بروز دهند و گاه اين لجاجت ها حتي به زيان خودشان هم تمام مي شود !
    گاهي مسئولين نيازمند اين هستند که براي درک رفتار مردم ، غور و تاملي در رفتار گذشته خود داشته باشند تا معلوم شود چه کاشته اند و به دنبال درو کردن چه چيزي هستند . اگر يک مسئول به گونه اي سخن بگويد که عده اي محدود احساس کنند که جزو ملت به حساب مي آيند و عده ي زيادي احساس کنند به حساب نيامده اند ، آن مسئول بايد منتظر روزي باشد که بخشي از مردم هيچ واکنش مثبتي به هشدارها و توصيه هاي او نداشته باشند . وقتي ما از ملت سخن ميگوييم بايد بدانيم که پيرو مذهبي خاص بودن ، وابستگي به فلان قوم و قبيله ، لباس خاصي پوشيدن و شغل خاصي داشتن ، ثروت و موقعيت اجتماعي نه امتياز تلقي مي شود و نه نقطه ضعف بلکه آنچه در چارچوب قانون اساسي براي مردم ايجاد حق مي کند ايراني بودن است . هر چتر ديگري غير از مليت قادر به زير سايه گرفتن همه مردم نيست .
    از جمله آسيب هايي که پس از تحولات اجتماعي و جابجايي قدرت يک ملت را تهديد مي کند تلاش براي تسري اخلاق طبقه اي خاص به تمامي طبقات اجتماعي است. اگر کسي که روزانه 12 ساعت مطالعه مي کند به حکومت برسد و از مردم انتظار داشته باشد که مانند او باشند به جايي نخواهد رسيد . اخلاق حوزوي ، عادات رايج در فضاهاي علمي و دانشگاهي ، تکيه رفتارهاي طبقاتي هر کدام به اقتضاي ظرفيت هاي فردي و قراردادهاي گروهي به رسميت شناخته مي شوند و تسري دادن آنها به عموم مردم امکان پذير نيست . تاريخ به ما مي گويد اشتباهات گذشتگان را تکرار نکنيد. مقابله با خرده فرهنگ ها و تلاش براي يکسان سازي پوشش و لباس و نهادينه کردن برخي عادات طبقاتي در جامعه نه تنها هرگز راه به جايي نخواهد برد بلکه نتيجه ي معکوس خواهد داد .
    مسئولين بايد بيشتر هم و غم خود را به انجام وظايف اصلي معطوف کنند ، همان وظايف و رفتارهايي که در عرف جهاني از اداره کنندگان جوامع انتظار مي رود . پاي بندي به وعده هاي انتخاباتي در نظام هاي مردم سالار موجب مقبوليت گردانندگان کشور و احزاب مي شود و آنها تنها در سايه چنين مقبوليتي مي توانند توجه مردم را به خود جلب کنند و به معرفي الگوهاي رفتاري بپردازند . با اتصال نقاط کليدي که هر کدام حاوي اصول کشورداري است ، راهي ترسيم مي شود که امکان حرکت در آن تا رسيدن به هدف مشترک فراهم مي گردد . راهي به سوي آينده .

    شماره روزنامه:7043
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در جمعه, 09 آبان 1399

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.