روزنامه عصر مردم در سراسر جهان یک پورتال خبری آنلاین آنلاین و منبع برای محتوای فنی و دیجیتال برای مخاطبان با نفوذ خود در سراسر جهان است. شما می توانید از طریق ایمیل یا تلفن به ما بپیوندید.
+(98) 713-234 8010-13
خاتم سلسله پيامبران کتبخانه هفت ملت را شست*1 ديني آورد که در آن تبعيض نژادي نباشد، حقوق زن و مرد را معين کرد، بساط جاهلان و بت پرستان را برچيد و انسانها را اشرف مخلوقات ناميد و پيوند آنها را به خدا نزديک تر از رگ گردن گفت. زنجير عبوديت و بندگي را از دست و پاي بردگان باز کرد و همه انسانها را از سفيد و سياه و زرد و سرخ در برابر خداوند يکسان شمرد و دريچه اي از نور و معرفت را به روي بشريت گشود.
حضرت محمد(ص) در مديريت انسان هاي مظلوم و ستمديده، چنان هوشمندي و خلاقيت به خرج داد که ويرژيل گئورگيور نويسنده لهستاني در اهميت هوشمندي و مديريت وي کتابي نوشت به نام "محمد پيغمبري که از نو بايد شناخت."
بزرگ ترين اعجاز پيامبر اسلام(ص) قرآن کتاب آسماني است که در آن راه رستگاري و صراط مستقيم براي تمام انسان هاي حق طلب تعريف شده و عشق به زندگي سالم در آن تصوير شده است.
مسلمانان با تکيه بر قواعد و قوانين اسلام و روح متعالي متجلي در آن که همان روح الله است توانسته اند منشاء بسياري از افکار و اعمال نيک باشند و با جهاد و شهادت بسياري از ستمگران و استعمارگران قهار و با قدرت را سر جاي خود بنشانند.
اينک از پس گذشت 1400 سال در ايران، انقلابي به نام اسلام به ظهور پيوسته و از آن نظامي پا گرفته به نام جمهوري اسلامي، در قانون اساسي آمده که جمهوري شکل حکومت و اسلامي محتواي آن است.
يکي از موارد مهمي که در قانونگذاري به آن توجه شده است دميدن روح اسلام در کالبد قوانين جزايي و حقوق عمومي است. اما تحولات و تغييرات ناشي از پژوهش هاي علمي و فنآوري هاي جديد موجب شده که در قانون تجارت، قانون کار و مواردي از آئين هاي دادرسي کماکان از قوانين برآمده از پژوهش هاي حقوقي و قضايي کشورهاي ديگر استفاده شود که بعضا با روح اسلام و خواسته علماي ديني همخواني ندارد. مانند سود بانکي (ربا) و امثالهم.
آنچه امروز در تعاملات اجتماعي و بعضا در سيستم هاي اجرائي و اداري ديده مي شود با روح عدالت خواهي و راستي و درستي و پاکدستي همخواني ندارد.
پيامبر اعظم آمد تا به ما بگويد: دروغ نگوئيد، کج دستي و دزدي نکنيد، يکديگر را فريب ندهيد، حقوق يکديگر را پاس داريد، يتيمان را بنوازيد، از پا افتادگان را دست گيريد، در راه ماندگان را ياري رسانيد، بدگوئي ديگران و هرزه زباني نداشته باشيد و خمس و زکات را براي کمک رساني و حمايت از پاافتادگان به هر سال پرداخت کنيد تا جامعه شما از فقر دور بماند.
پيامبر اعظم(ص) بارها فرمودند "کادالفقر اَن يکون کفرا" [همانا که فقر به کفر و انکار خدا مي انجامد]
اگر در فرهنگ و انديشه و رفتار مسلمانان خواسته هاي اسلام که با فرمان خدا رقم خورده است نهادينه شده باشد ما نبايد شاهد اين همه نابساماني، فقر، بي عدالتي، تبعيض، رانتخواري و دشواري هاي زندگي باشيم.
کار و تلاش براي رفع نيازهاي خانواده امري ستودني است که حلال را از حرام جدا مي کند و دسترنج آدمي را قوت زندگي توأم با امنيت و آرامش مي سازد. عبادت که موجب پاکدستي، پاک چشمي و پاک نيتي مي شود وسيله اي براي تقرب است.
هزاران بل ميليون ها کتاب و بيشتر سخنراني ها، موعظه ها و سفارشات پژوهشگران اسلامي براي آن است که يک اسلام شفاف و پوست کنده به جهان معرفي شود و مسلمانان وظايف خود را در برابر ديني که پذيرفته اند بدانند و آگاه گردند. اما متأسفانه چنين نيست. همه ساله هزاران پرونده حاکي از تجاوز به حقوق ديگران و مال و ناموس و جسم آنان در محاکم دادگستري براي صدور حکم ارجاع و تقاضا مي شوند.
هزاران نفر به زندان محکوم مي شوند و يا برايشان حکم تعزيراتي صادر مي شود. هزاران نفر ناشناخته و ناپديد شده با بار سنگيني از گناهان از ديد قانون و قانونگذاران پنهان مي مانند.
چه بي عدالتي هايي که از مسلماني بر مسلماني ديگر روا نمي شود؟ چه فريبکاري هايي که در حال به اصطلاح خدمت براي دست درازي به بيت المال اعمال نمي شود؟ با اين وصف جاي يک سئوال باقي است و آن اينکه ما تا چه ميزان مسلمانيم؟ چقدر حقوق اسلامي را در حق خود و ديگران رعايت مي کنيم؟
آيا مي توان گفت که ضمانت اجراي دينداري ترس از پليس و قاضي و زندان است؟ پس باور اسلامي چه مي شود؟ اعتقاد به خدا، پيامبر و روز جزا چه دستاوردي دارد؟ آيا زمانه با دينداري سازگار نيست و يا دينداري با زمانه؟
آيا مسلماني با نام ها، شناسنامه ها، ريش و تسبيح ها و ظاهرآرايي ها مشخص مي شود؟ هرچند اسلام حکم به ظاهر دارد و باطن را به خدا مي سپارد اما ظاهري که در آن باور نباشد به پوست خشکي مي ماند که خون در آن جاري نيست و سلول هاي آن مرده اند.
روح متعالي اسلام تکيه گاه امنيت و آرامش است، بسياري از بيماري هاي روحي و رواني ناشي از بي تفاوتي به شرايط دينداري و وظيفه مسلماني است.
به قول حافظ:
"گر مسلماني همين است که حافظ دارد
واي اگر از پي امروز بود فردايي... *2
اعتقاد به روز بازپسين و ترس از عقوبت خداوندي، باوري اسست که ضمانت اجرائي اعمال ماست و در چنين شرايطي است که مي توان به اسلامي بودن خود افتخار کرد و مبعث پيامبر اعظم(ص) را نويد دلشادي و دلجوئي قلبي داد.
اميد که بيدار شويم و کساني را در سرنوشت خود دخيل کنيم که مسلماني را از خانه و مدرسه و دانشگاه تمرين کرده باشند.
والسلام
منبع: 1 و 2 ديوان حافظ
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.