وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    اندر حکايت مديريت بحران  

    توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 28 تیر 1400 352 0
    سرمقاله "محمد عسلی" 28 تیر 1400          اندر حکايت مديريت بحران

    تغيير شرايط در کشوري مانند ايران که هنوز موتور محرکه انقلاب در اعمال سياست هاي داخلي و خارجي روشن است و راه رفته را بازگشتي متصور نيست بدون حضور و همکاري همه جانبه مردم اصلاح پذير نيست.
    جنگ اعم از نظامي و رسانه اي مي تواند بحران ساز باشد. خشکسالي و کم آبي بويژه عدم تأمين آب آشاميدني نيز بحران آفرين است، تورم مستمر و رو به افزايش و گراني هاي لحظه اي و کاهش ارزش پول ملي اقتصاد را در سراشيبي سقوط قرار مي دهد.
    جمهوري اسلامي از ابتداي پيروزي انقلاب تاکنون پيوسته با بحران ها و تغيير شرايط زندگي مردم مواجه بوده و کم و بيش توانسته از آن بيرون آيد، نهايت اينکه هزينه هاي سنگين آن را نيز پرداخته است. علت اصلي خروج از بحران هاي مختلف چه طبيعي مانند سيل ها و زلزله هاي ويرانگر و چه ناشي از عوامل خارجي و ضعف مديريت هاي داخلي صرفا حمايت و حضور مردم انقلابي ايران بوده است.
    به قول ژنرال دوگل در سفري که قبل از انقلاب به ايران داشت، مي توان مردم را براي استقبال به خيابانها آورد و دانش آموزان را به پشت نرده ها پرچم به دست نگه داشت، اما نمي توان آنها را خنداند و يا به گريه وا داشت.
    خودجوشي مردم ايران براي مقابله با مصاف هاي مختلفي که ناشي از تغيير وضعيت بوده دولت را به مقابله با عوامل تخريب کننده خارجي و بعضا داخلي اميدوار نموده است.
    اگر دولتي با تمام قدرت نظامي و اقتصادي بدون حضور و حمايت مردم بخواهد با کم آبي و بي آبي و يا خشکسالي و جنگ هاي تحميلي و اقتصاد بيمار و تحريم هاي کمرشکن مقابله کند يا تسليم مي شود و يا ناتوان و مستأصل.
    خشکسالي، زلزله، آتشفشان، رانش زمين، سيل هاي ويرانگر و آتش سوزي هاي وسيع جنگل ها و مراتع قابل پيشگيري و پيش بيني نيستند اما مي توان به گونه اي برنامه ريزي و سازماندهي کرد که اثرات تخريبي آنها کاهش يابد.
    چه کسي تصور مي کرد سيل ويرانگر اخير در کشورهاي آلمان و بلژيک و حتي ژاپن و آمريکا به اين وسعت خرابي و تلفات جاني داشته باشد؟
    اما مي توان حضور مرم براي پاکسازي و ترميم خرابي ها و حمايت هاي پولي و مردم اين کشورها را به مصيبت زدگان و فاجعه ديدگان درسي براي ديگر کشورها قلمداد نمود که نشانه اي از بالا بودن احساس مسئوليت همگاني و فرهنگ ياري رساني است. نمونه هايي از اين دست در سيل گلستان و خوزستان در سالهاي گذشته نيز داشته ايم.
    امروز انعکاس اعتراض مردم خوزستان را براي کم آبي و بحران خشکسالي در شبکه هاي تلويزيوني دشمنان انقلاب اسلامي و تحليل هاي مغرضانه آنها شاهديم. هرچند مي توان اين ادعا را پذيرفت که مي شد براي پيشگيري از بحران آب و خشکسالي در طول ساليان اقداماتي انجام داد اما اين نکته را نبايد فراموش کرد که هر اصلاح و بازسازي و احداث زيرساخت هاي آبرسان را نمي توان با ايجاد بحران ديگري حل نمود.
    مديريت بحران، همت، شجاعت، فداکاري و مردم ياري مي طلبد، گاه لازم است دلجويي کنيم، گاه بايد از تقصيرها و کاهلي ها و ندانم کاري ها، عذرخواهي کرد، گاه بايد ريشه هاي فتنه سازي و بهانه جويي را شناخت و بهانه به دست دشمنان و ناآگاهان نداد. در هر صورت، آب، نان، مسکن، بهداشت و آموزش نياز اوليه هر خانواده اي است که در عصر ما مي خواهد زنده بماند و زندگي کند. وقتي قلب کشور که مردمند کند بزند نبايد به معالجه سردرد و دردهاي حاشيه اي پرداخت. بلکه اول بايد قلب را به حالت طبيعي برگرداند و سپس به معالجه بيماران حاشيه اي پرداخت.
    دواي درد مردم ما در شرايط فعلي تأمين نيازمندي هاي ضروري توسط خودشان است. براي تحقق چنين خواسته اي دولت موظف به برنامه ريزي واقع بينانه اي جهت ايجاد اشتغال و امنيت با رفع موانع پيش رو است.
    وقتي سيل اختلافات و چالش ها کشور را محاصره کند و از زمين و آسمان تير به سوي دولت و ملت روانه شود ¬و دشمني هاي همسايگان و ترغيب کنندگان و تحريک کنندگان آنها افزون گردد بي شک بخش عمده اي از انديشه هاي خلاقانه و توجه به تصميم هاي کارساز متوجه مقابله با دشمنان مي شود چنانکه ممکن است خزانه را از دارايي ها تهي کند. پس تدبير اول تلاش براي صلح پايدار و ايجاد امنيت خاطر است تا بتوان تمامي توان را صرف ايجاد اشتغال، رفع بيکاري و مقابله با معضلات اجتماعي ناشي از فقر نمود وگرنه نتيجه اي جز آن به بار نخواهد آورد که به قول قديمي ها: غلام رفت آب بياورد، آب غلام را برد.
    بدون حضور گسترده مردم و حمايت هاي همه جانبه آنان چنانکه در 8 سال جنگ تحميلي شاهد بوديم نمي توان هيچ مشکلي را حل کرد يا گرهي را گشود.
    اختلاف سليقه ها را کنار گذاريم و از وضعيت کشورهايي مانند عراق، سوريه، ليبي، يمن، لبنان و افغانستان درس بگيريم. اگر سيل آب به سوي مناطق بحران زده روانه گردد بدون امنيت و اتحاد و يکپارچگي نمي توان زلال آن را به گلوهاي خشکيده رساند.
    کاري نکنيم که موقعيت هاي حياتي را فداي خواسته هايي کنيم که گرچه حق اند و نياز مبرم اما حفظ هر آنچه داريم براي تحقق خواسته هاي ديگر يک ضرورت است و آن امنيتي و وحدتي که دشمنان از آن هراس دارند و همه سعي شان اين است که آن را به هم بريزند و از آب گل آلود ماهي بگيرند.
    هيچ معجزه اي توسط برهم زنندگان نظام کشور براي بهتر شدن اوضاع اتفاق نمي افتد. معجزه بکارگيري عقلانيت و تدبير براي حفظ هر آنچه داريم و کسب هر آنچه نداريم است. در چنين شرايطي از بحران هاي خشکسالي و اقتصادي عبور خواهيم کرد.
    والسلام

    شماره روزنامه:7246
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در دوشنبه, 28 تیر 1400

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.