سرمقاله 21 آبان 1404 محمد عسلی ایران امروز در کجای تاریخ ایستاده است؟
کدام دورههای تاریخی را سراغ داریم که نام و نشانی از ایران در آن نباشد؟ از یونان و روم که زمانی امپراطوریهای بزرگی در تاریخ بودهاند تا مصر و چین و هندوستان و امپراطوری عثمانی، نام ایران و شکست و پیروزیهای آن در تاریخشان میدرخشد و به یاد میآورند مردمی شجاع، سختکوش، هوشمند و آگاه که سهمی بزرگ از نبوغ و خلاقیت در پیشرفتهای علمی، فلسفی و عرفانی داشته و دارند. بخش قابل توجهی از کتابخانههای جهان به ویژه تا قبل از رنسانس مدیون تلاش دانشمندان ایرانی است.
گذشه ما را باید در تاریخ بسیاری از کشورها جستجو کرد و امروزِ ما، روایت هر شبانهروز رسانههاست که تسلیم دشمنان ناحقگو نشده و نمیشویم. ما سهم بزرگی در طول 50 سال گذشته در خبرسازی و تحولات نظامی و اقتصادی جهان داریم. جوانان و نوجوانان ما علیرغم شرایط سخت اقتصادی در میادین علمی و ورزشی چنان میدرخشند که گویی سنگ زیرین آسیایند.
ما خشکسالیهای بسیاری را در گذشتههای دور و نزدیک پشت سر گذاشتهایم و طاقتمان طاق نشده است چنانکه در کتیبههای تختجمشید آمده که خدایا ما را از خشکسالی و دروغ حفظ کن.
ایران امروز هم همانند گذشته درگیر جنگ نظامی و اقتصادی و رسانه ای با کشورهای پیشرفته غربی است هر چند قرنها از تهاجمات غربیها و شرقیها به ایران گذشته و ما والرین امپراطور روم را به اسارت گرفتهایم که در تنگ چوگان کازرون فارس نقش ابدی آن بر صخره خارای کوهستان، هنوزاهنوز پایبرجاست که والرین مقابل شاپور اول زانو زده است. امروز هم با دو بال دانش و قدرت نظامی بومی در جهان بیرحم غرب ، ترس بر دل قدرتمندترین کشور اقتصادی و نظامی دنیا افکندهایم. بسیاری از دانشمندان ما در ناسا و دیگر مراکز علمی و فرهنگی دنیا مطرحاند.
اگر آب سدهای ما و آبهای زیرزمینی رو به افول و کاهش گذاشتهاند و اگر باران نبارد و کفاف نیازهای روزانه را نخواهند داد اما صبوری، قناعت و چشم دلمان به سوی آسمان است و خداوند پیوسته حافظ و ناجی ما بوده است. و چونان گذشتگان که راهکارهایی از بدیع ترین معماری های زیرزمینی را برای آب رسانی به جای گذاشته اند خواهیم توانست بار دیگر به جبران کاهش نزولات آسمانی در آبرسانی به مردم عزیزمان اقدامات عاجلی انجام دهیم.
ایران امروز چنان دستمایههایی از قدرت مردمی دارد که علیرغم تمامی مشکلاتی که یکی از آنها میتواند هر کشوری و دولتی را از پای درآورد مقابل آمریکا، اروپا و هر دولتی که قصد تجاوز و تعدی به خاک و آب ما داشته باشد میایستد و ایستاده است.
کدام کشور را سراغ داریم که در چنین شرایطی جرأت کند به پایگاه نظامی آمریکا به تلافی حمله آنها به تأسیسات هستهای ما حمله کند و خسارتهای مالی بسیار به بار آورد.
راستی چرا از ما میترسند؟ چرا ایرانهراسی میکنند؟ مگر ما لولو هستیم؟ این ترس دو نشانه دارد یکی تاریخی و دیگری علمی.
نشانه تاریخی آن سابقه دیرین جنگندگی و تسلیمناپذیری است و نشانه دوم دانشی است که از گذشتههای دور تا به اینک میراثدار آن بودهایم و اسلامی که نیروی محرکه ماست.
آمریکا و اتحادیه اروپا که در جهت تضعیف ایران امروز از هیچ کوششی دریغ نکردهاند به خوبی میدانند که اگر ایران در منطقه خاورمیانه از چنان قدرت نظامی، اقتصادی و علمی و سیاسی برخوردار شود دیگر جایی برای ترکتازیهای آنان و غارت منابع نفتی کشورهای حوزه خلیج فارس نخواهد بود و مقابل قدرتی مانند ایران توان ایستادگی به بهای اندکی نخواهند داشت.
آنان به خوبی دریافتهاند که ایران امروز از پس تحریمهای سخت و جانکاه اقتصادی، نظامی و علمی برآمده و بسیاری از دانشها را از جمله دانش انرژی هستهای بومی کرده است و توانسته جوانانی اندیشمند چنان پرورش دهد که در المپیادهای علمی جهان بر سینه ستبرشان مدال طلا بدرخشد.
راستی ما از چه جنسی هستیم که به این حد طاقت آوردهایم؟ جهان امروز در اخلاق و تربیت چه دارد که به رخ ما بکشد. با کدام سابقه انساندوستی و نوعدوستی تاریخ غرب رقم خورده است؟ اگر قدرت، توجیهگر کشتار و بیرحمی و خانمانسوزی و جنایت است دست غربیها تا مرفق به آن آلوده است و بعد از آن همه کشتار بیرحمانه در جنگ جهانی اول و دوم هنوز نه ترسی از نابودی زمین در دل دولتمردان غربی است و نه منشور حقوق بشرشان توانسته راهگشای عقلانیتی باشد که صلح برای بشریت به همراه آورد زیرا مدعیان و تصویبکنندگان آن منشور، خود بیش از دیگران در جنگطلبی و تضییع حقوق انسانها مجرم و متهم هستند.
ما ایستادهایم و پرچم ما بر فراز بلندترین قلههای دانش و عرفان با چنان سابقه تاریخی در اهتزاز است. چرا ناامید باشیم؟
ما که با واسطه و بیواسطه با آمریکا و نایبهای بیخرد آنان جنگیدیم و حتی یک وجب از خاک خوب میهن عزیزمان را به دشمن ندادیم. هرچند در آغاز جنگ تحمیلی ناجوانمردانه ارتش دشمن بعثی مرزهای جنوبی و غربی ما را درنوردید اما نتوانست آن را حفظ کند. مگر آمریکا و اسرائیل در جنگ 12 روزه پس از اصابت موشکهای قدر قدرت ما به مراکز نظامی و علمیشان تقاضای آتشبس نکردند؟ هر چند به قول خودشان مراکز هستهای ما را بمباران کردند. اینک در سر حساب هر آنچه بر ما و آنان گذشته است به کدام یک از اهداف خود رسیدند وقتی دانش هستهای ما در حافظه جوانان دانشمندمان نهادینه شده است؟
علیرغم ضعفهای مدیریتی و خیانت بعضی جاسوسان دنیاپرست بیوطن و علیرغم سوءاستفاده بعضی رجال سیاسی کلیدی از موقعیتهای شغلی که به ویروسهای اقتصادی بدخیم شبیهاند، هنوزاهنوز سرپا ایستادهایم. با قامتی استوار و پرچمی که در اهتزاز است و استقلال تسلیمناپذیری که جز تکیه بر مردمی فهیم، شجاع و هوشمند ندارد. امید که بمانیم و با توکل به خدا میمانیم با قدرت، بیواهمه، حتی اگر قطرهای آب نباشد و نوری از کابلهای برق تاریکیها را روشن نکند. قلبمان روشن است و نور ایمانمان هنوز میدرخشد این سخنان شعار نیست. حقیقت 47 سال جهاد و ایثار مردمی است که هر روز تنی چند از جوانان غیورشان را بر دوش گرفته و تشییع کردند اما از پای ننشستند. چشم جهانیان کدام سو را مینگرد. این واقعیتها را یا آن سخنان بیهوده از سر مستی و خودشیفتگی ترامپ و نتانیاهوی جنایتکار را؟
ترس آنان از ایستادگی ما در قلب تاریخ است. همین برای حسرت و حرص خوردن آنان کافی است.
والسلام