وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    ایران را چگونه دوست بداریم؟  

    توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 26 ارديبهشت 1403 133 0
    سرمقاله 27 اردیبهشت 1403 محمد عسلی                 ایران را چگونه دوست بداریم؟
    ایران امروز، ریشه  ای عمیق و پهناور در گذشته  ای دارد که شکست و پیروزی  های بسیاری را تجربه کرده است، زیرا پیوسته جهانگشایان در طول تاریخ بر آن چشم داشته اند و هرگز از قابلیت  ها و توانمندی  های این خاک زرخیز غافل نبوده  اند. موقعیت جغرافیایی که ایران را از شمال و جنوب به دریا متصل می  کند، کوه  های بلند و غنی از منابع طبیعی و کانی، آفتاب باز و دشت  های زر و مردمانی هوشمند و سخت  کوش که سختی  های بسیاری را پشت سر گذاشته  اند و در کوره همیشه داغ تلاش چونان فولاد آبدیده شده  اند.
    این نعمت  ها با سوابق تاریخی تمدن  ساز در جهان امروز کمتر کشوری دارد و شاید هم هیچ کشوری نداشته باشد.
    ایران امروز توانست با انقلابی مردمی، توفنده و ساقط کننده، دوران 2500 ساله شاهنشاهی استبدادی را پشت سر گذارد و به امید رسیدن به استقلال سیاسی و آزادی از سلطه استعمار و استثمار غرب و شرق، شعار نه شرقی نه غربی سر دهد و بر آن اصرار ورزد اما حوادث تاریخی ناشی از تهاجم همه جانبه نظامی، سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی غرب به سرکردگی آمریکا که منافع خود را از دست داده و روند سیاست خاورمیانه  ای آمریکا و انگلیس را در خطر دیدند، لحظه  ای درنگ نکردند تا آرزو کنند مردم ایران را چنان از پای درآورند تا بدانند شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل و انگلیس چه بهایی دارد؟
    حاصل 45 سال مقاومت با گذر از جنگ 8 ساله تحمیلی، تحریم  های همه جانبه، تهدیدهای مستمر، جنگ  های رسانه  ای و نیابتی و غفلت از مسایل داخلی به علت گرفتاری  های خارجی، اقتصادی تورم  زا شد، پایین آمدن ارزش پول ملی، تعطیلی کارخانجات وابسته به مواد اولیه خارجی و مدیریت و سرمایه  گذاری داخلی ضعیف و نهایتا سری بزرگ روی تنی ضعیف آن هم در شرایطی که پیشرفت  های علمی، صنعتی و تکنولوژی، جهان را متحول کرد و بازار کار را از فعالیت های فیزیکی به استفاده از اندیشه  های نو و آموزش  های علمی ترغیب نمود. تا آنجا که توسعه همه جانبه تحت تأثیر کامیپوترها و هوش مصنوعی قرار گرفتند و باورهای دینی و مذهبی و سنت  های فرهنگی به مرور تحت تأثیر تهاجم فرهنگی رسانه  ها با جنگ روایت  ها کمرنگ شدند و به سایه رفتند.
    آنچه حاصل خون شهدای بسیار و حمایت  های مادی و معنوی مردم ایران انقلابی شد یک قدرت نظامی تمام عیار است که می تواند مدافع تهاجمات نظامی دشمنان شود این چنین قدرتی ظهور کرد و خود را به دنیا نشان داد اما در کنار این قدرت بازدارنده نظامی، ما در مسائل اقتصادی از قدرت مدیریت علمی برخوردار نشدیم زیرا معیارها و ملاک  های شغلی به سلیقه  ی مدیرانی گره خورد که شرط اولیه و نهایی استخدام و به کارگیری آنها وفاداری و تعهدات اسلامی بود که فقط ظاهر افراد و بعضا ریاکاری آنها می  توانست شاخص باشد و نه باطن آنها لذا و اقتصاد و سیاست و فرهنگ ما از این نوع انتخاب ضربه خورد هر چند توانستیم تحریم  ها را دور بزنیم، تهاجمات نظامی را پاسخ دهیم و قدرت بازدارندگی خود را در منطقه خاورمیانه به رخ دشمنان بکشیم. اما نتوانستیم در جنگ رسانه  ای و روایتی ترکیبی دشمنان پیروز شویم و اجازه ندهیم دشمنان جوانان تحصیلکرده و هوشمند ما را شکار کنند و خروج آنها را از کشور تسهیل نمایند زیرا توقعات برای درآمدهای اقتصادی به نسبت تحصیلات دانشگاهی را برای ایجاد اشتغال در خور شأن جوانان پاسخ ندادیم.
    نتیجه آن شد که مدیریت افکار عمومی توسط رسانه  های دشمن در دفعات، بخشی از مردم ناراضی را به خیابان  ها کشاند و دستاویز دیگری برای سران خارج  نشین گروهک های اجیر شده فراهم کرد تا با فریب بتوانند از ایران انقلابی، تصویری زشت، فقرزده و دربند نشان دهند بدون آنکه تصویر روشنی از آینده یا نظامی نشان دهند که تمامی اقشار مردم از آن پیروی کنند و نام اینگونه عملکردهای مخالف و براندازی نظام اجتماعی و سیاسی را دوست داشتن ایران گذاشتند غافل از آنکه بیش از نیمی از مهاجران به کشورهای غربی و بعضا شرقی درآمدهای مالی  شان از طریق ایران تأمین می  شود.
    فروش ملک، اجاره ملک، پس  اندازهای تبدیل شده به ارز و پول  هایی که بعضا پدران و اولیاء آنان برایشان می  فرستند و اگر دکتر، مهندس و یا عنوان دانشگاهی دیگری دارند بسیاری از آنها برای گذران زندگی به مشاغل پایین  تری پذیرفته می  شوند به جز تعداد محدود کسانی که مدت  های مدید توانسته  اند با کسب تابعیت دوگانه در تخصص  های علمی خدمت  رسان به کشورهای بیگانه باشند.
    اینک این سئوال در اذهان عمومی مطرح است که بدون شعار و شعر و وصف این کوه و دره و آب و آدم  های شاخص، به واقع چگونه ایران را دوست بداریم که این دوستی چراغ تمامی خانه  های ایرانیان داخل را روشن نگاه دارد و به آنان امید زندگی دهد تا اسارت داوطلبانه در خارج را به شرافت ماندن در ایران ترجیح ندهند و اگر خدمتی از آنان برمی آید در وطن و زادگاه خود خدمات  رسان شوند؟
    نخست اینکه با قبول و پذیرش بعضی محدودیت  های سلیقه  ای کنار بیایند و آن را چماق نکنند که خانه خالی شود و بیگانگان در آن سکنی گزینند زیرا وقتی قحط  الرجال شود نتیجه معلوم است.
    مطلق  گرایی و تمامیت  خواهی بدون توجه به سلایق انسانها و فرهنگ  های قومی، فقط استبدادهای فردی، اجتماعی و دولتی را تقویت می  کند. باید بپذیریم که در چه شرایطی هستیم. هوشمندی مردم ما همین بس که در شرایط بسیار سخت، خودساخته و خودکفا می  شوند. ایران را با امیدافزایی، کار و تلاش بیشتر، تولیدات با کیفیت دوست بداریم و یکدیگر را تضعیف نکنیم. دست همنوعان ضعیف و ناتوان را بگیریم. امنیت را حفظ کنیم و از آنچه داریم لذت ببریم.
    سراب کشورهای دیگر را آب ندانیم و تصور نکنیم دشمنان این آب و خاک در خارج برای ما فرش قرمز پهن کرده  اند و بی مَنّ و اذی شغل و درآمد برایمان ایجاد می  کنند. ایران را آنگونه که شایسته است دوست بداریم و چراغمان را در خانه پدری روشن نگاه داریم. همین رمز پیروزی است هرچند بعضی مسئولان نخواهند از روش  های ناراضی  تراشی دست بردارند. یعنی وقتی زورمان برای اصلاحات و بهبودی اوضاع نمی  رسد، میدان را خالی نکنیم!
    والسلام
     
    شماره روزنامه:8044
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.