آگاهان از روند دگرگونی های بنیانی در حوزه ی فناوری های نوین بر این باورند که هوش مصنوعی همین که گام های نخستین را برای جایگیر شدن بردارد هوشمندی اش به اندازه ای افزوده خواهد شد که مهار ناپذیر خواهد بود . ناگفته پیداست که وقتی هوش مصنوعی حتی می تواند شعر هم که حاصل ظریف ترین فعل و انفعالات ذهنی و خیال اندیشی است بسراید و نقاشی هم بکشد و مجسمه سازی هم بکند بی گمان از پس بسیاری کارهای دیگر نیز برخواهد آمد و دور و دیر نخواهد بود که یکه تاز میدان زندگی شود .

تاکنون چالش های برآمده از عملکرد رایانه ها برتافتنی و قابل تحمل بوده است چرا که همگان از شتاب بخشیدن و دقت بالا که دو ویژگی کار با رایانه ها است، گله ای ندارند اما نباید از یاد برد که کسانی برای هوش مصنوعی برنامه ریزی می کنند و اطلاعات پایه ای را به این سیستم می خورانند که به فرهنگی دیگرگونه وابستگی دارند که با سلطه ی کامل هوش مصنوعی بر تمامی جنبه های زندگی دیگر موضوع " گفتگوی تمدن ها "که زاییده ی ذهنی صلح طلب و تعامل گراست و نقطه ی مقابل آن "برخورد تمدن ها" که نشات گرفته از رسوبات برجای مانده از نگاه تهاجمی است حاشیه نشین خواهد شد و پس از بهره گیری مشترک انسان ها از هوش مصنوعی ناگزیر باید از هم آغوشی تمدن ها سخن به میان آوریم. آن یک هم آغوشی به زعم محافظه کاران سنتی، کراهت آمیز ، چرا که از روی میل و رغبت نیست و خطبه ای مبتنی بر تفاهم و همداستانی هم زنگ چنین ازدواج و نزدیکی را به صدا درنیاورده است.

حالا شما حساب کنید که ما از مرحله ی مقاومت در برابر خوردن گوجه فرنگی از هول تناسخ فرهنگی که صد البته سالهاست از آن عبور کرده ایم و اکنون با لحنی طنز آمیز از آن یاد می کنیم به روزی بیافتیم که باید با رقبای فرهنگی خود دست در یک کاسه داشته باشیم آن هم در حالی که هنوز هم کسانی تعطیلی شنبه ها را برنمی تابند !

نعوذبالله شاید هوش مصنوعی که تنها بر اساس داده های مبتنی بر علوم تجربی تجهیز گردیده حکم صادر فرمود که انسان ها برای پیشگیری از مواجهه با افرادی که ناتوان به دنیا می آیند ، آنها را در نطفه خفه کنند یا در راستای جانمایی ظهور نسلی هوشمند ، بلندقد و یا قدرتمند از انعقاد نطفه توسط زوج های متعلق به نژادهای ناتوان در بارآوری چنین انسانهایی جلوگیری شود.

این موارد می تواند دستاویزی قابل اعتنا برای اعتراض به سرسپردگی در برابر هوش مصنوعی باشد که از هم اکنون زنگ هشدار آن به صدا درآمده است .

خوش باوران امیدوارند هوش مصنوعی به درجه ای از توانایی برسد که بتواند با بررسی رویدادهای تاریخی و کشف تناقض ها و یافتن فرمول های حاکم بر تحولات اجتماعی بسیاری از افسانه های واقعی پنداشته شده و ثبت گردیده در تاریخ را زیر سئوال ببرد و از حیز انتفاع ساقط کند و هزاران دکان دو نبش ساخته شده در مسیر زندگی انسان های ساده لوح و حرف گوش کن را از بیخ و بن تعطیل کرده و همه را به آیینی استوار بر پایه ی ارزش های مشترک انسانی فرا بخواند و با ریشه سوز کردن دستاویزهایی که آتش منازعات فرقه ای را شعله ور می کنند طرحی نو دراندازد و راه را از چاه بازنماید و آخرالزمانی متفاوت از آنچه بسیاری از پیروان ادیان انتظارش را دارند به منصه ی ظهور برساند .

تا هم اکنون نیز هوش مصنوعی بدون آن که ادعای پیغمبری داشته باشد معجزات فراوانی را برای خیره کردن چشمها و از سر پراندن هوش ها به نمایش گذاشته است .

دور نیست که گروهی سربرآورند و فریاد وا انسانا سر دهند و بگویند چه ماری در آستین پروردیم که می تواند شفافیت را به مرتبه ای برساند که بیرون و اندرون خود را از یکدیگر باز نشناسیم که اگر چنین شود سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.

اخیرا عنوان گردیده که با جاسازی تراشه ای در مغز می توان کاری کرد که فردی هزاران رمان و داستان ناخوانده را خوانده باشد و به علوم گوناگون آشنایی پیدا کرده و دیگر نیازمند طی مقدمات و موخرات نباشد که اگر چنین شود دیگر قوز بالا قوز است و هزاران دکان دیگر نیز بسته خواهد شد و اگر چنین روندی بدون برخورد با موانع ایذایی همچنان مداومت داشته باشد ، نیاز به نیروی انسانی هم به افسانه ها خواهد پیوست و دست آخر دو نفر شبیه آدم و حوا می مانند و بهشتی که هوش مصنوعی تدارک دیده است.

ظاهرا این که جناب حافظ 700 سال پیش فرموده "عالمی از نو بباید ساخت وز نو آدمی " منظورش همین آدم مصنوعی بوده که هوشی فراتر از هوش تمامی انسان ها دارد . هوش مصنوعی می تواند یک باکتری سرگردان را در پیچ و خم روده بزرگ ردیابی کرده و با ارسال ماموری مخفی که از باکتری هم کوچکتر است او را از پای درآورد در حالی که ما گاهی اوقات یک دکل نفتی را گم می کنیم . تردیدی نیست که با این وضع هوش مصنوعی کم هزینه تر و قابل اطمینان تر است .

ایکاش هوش مصنوعی زودتر بیاید تا ما اقتصادمان را دو دستی تقدیمش کنیم و تمامی منابع زیرزمینی را هم برایش فهرست نماییم و عدد جمعیت ناقابل و در معرض تهدید خود را نیز ضمیمه نماییم و از او بخواهیم که بیا تا یکهزارم حقوقی که به یک عده به اصطلاح اقتصاددان می دهیم را خرج تو و خرج تراشه های تو کنیم و تو هم به جای آن ما را از این وضعیت فلاکت آمیز رها کنی .

هوش مصنوعی هم بدون این که نیاز داشته باشد قسم جلاله بخورد یا تعهدی بدهد یا اموال و دارایی اش را از قبل اعلام کند ، کاری می کند کارستان که بیا و ببین . هوش مصنوعی تنها یک شرط دارد و آن این که مسئولین به او اعتماد کنند. باور کنید یا نه به هر حال به نظر می رسد که این طنز در حال جدی شدن است . از ما گفتن بود.