وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    مسئولیت  های اجتماعی  

    توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 29 ارديبهشت 1403 141 0
      سرمقاله 30 اردیبهشت 1403 محمد عسلی               مسئولیت  های اجتماعی
    شهروندی را فرهنگی و عاداتی است که نظم اجتماعی را سبب می  شوند. هر فردی که در نظم اجتماعی خللی وارد کند یا ترک کارش موجب خلل گردد، خسارت ناشی از آن دامن دیگر اعضاء جامعه را می  گیرد.
    از اتومبیل دودزای در حال حرکت در خیابان گرفته تا فرد بی  مسئولیتی که از داخل اتومبیل آشغال را به بیرون پرتاب می  کند. یا کارمندی که در خدمات  رسانی اهمال کرده و ارباب رجوع را ناراضی می  کند.
    مادری که دست کودک خود را گرفته در طول و عرض خیابان بی  محابا حرکت می  کند علاوه بر آنکه سبب خطری برای خود و فرزندش می  شود به علت عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی در نظم اجتماعی مسئولیت  پذیر نیست.
    اینگونه حرکات و بی  نظمی  ها هیچ انگیزه سیاسی یا دهن  کجی به روند منظم امور ندارند بلکه عاداتی است که از کودکی در رفتار فرد نهادینه شده و جامعه با آن برخورد قاطعی نداشته است. زیرا یکی از مضرات مرکزگرایی این است که همه تصور کنند یا باور داشته باشند که پلیس و نیروی انتظامی می  باید جلو تخلفات و بی  نظمی  ها را بگیرد.
    در بسیاری از کشورهای پیشرفته، مردم پذیرفته و عادت کرده  اند که شخصا جلو بسیاری از ناهنجاری  ها را بگیرند و با آن برخورد کنند.
    یکی از آشنایان در سفری که به آلمان داشت می  گفت: «در خیابان راه می  رفتم به علت سرماخوردگی، آب ریزش بینی داشتم. بی  اختیار خلط دهانم را به سمت زمین پرتاب کردم و در یک لحظه پیرزنی که پشت سر من حرکت می  کرد عصایش را به پهلویم فشار داد و با اشاره به من حالی کرد که آن خلط را با دستمال کاغذی از روی زمین پیاده  رو پاک کنم و چون دستمال کاغذی همراه نداشتم برگه  ای از جیب پالتو درآورد و به من داد... درسی گرفتم که هیچ وقت به این کار مبادرت نکنم.
    فرهنگ و رفتار فرهنگی صرفا از درون کتاب  ها، اشعار و نوشته  ها بیرون نمی  آید. مدارس علاوه بر تدریس علوم، اساس کار را می  باید بر تربیت اجتماعی گذارند. هر بی  نظمی و ناهنجاری که از افراد مشاهده شود می  باید ریشه آن را در تربیت دانست. خانه و مدرسه، بنیان و اساس تربیت اجتماعی و فردی را ضامنند که اگر نباشند جامعه نظم  پذیر نمی  شود.
    راننده اتومبیلی که سعی دارد دور از چشم پلیس از چراغ قرمز عبور کند و یا با سرعت غیرمجاز مسافتی را طی نماید احساس مسئولیت اجتماعی ندارد.
    فروشنده  ای که سعی دارد جنس معیوب یا خرابی را به خریدار قالب نماید نیز از این صفت برخوردار است.
    مسئولانی که متهم به دیکتاتوری و یا سخت  گیری می  شوند بعضا راهی جز فشار و زور برای اجرای قانون نمی  بینند.
    به قول سعدی:
    «هر که در خُردی اش ادب نکنند
    در بزرگی فلاح از او برخاست
    چوب تر را چنان که خواهی پیچ
    نشود خشک جز به آتش راست...»
    هر چند در دوران صنعت الکترونیک تمام جوامع بشری اجبارا از یک نظم ماشینی و سیستمی تبعیت می  کنند که اگر نکنند حتی نمی  توانند از عابر بانک پولی دریافت نمایند و یا اتومبیلی در خیابان برانند اما عمل بدون اجبار را تربیتی به عادت می  باید و فرهنگی خدشه  ناپذیر که هر کس پذیرفته باشد اجرای قوانین برای حفظ نظم و امنیت یک ضرورت است و نیاز به گذران دوران تحصیل در دانشگاه یا حوزه  های علمیه هم ندارد. زیرا یقه سفیدها و تحصیلکرده  ها هم بعضا جرائمی مرتکب می  شوند و یا بی  نظمی  هایی از آنها دیده می  شود که ریشه در تربیت دوران کودکی و نوجوانی دارد.
    ممکن است فردی تحصیلکرده به مقامات عالی از جمله وزارت و نخست  وزیری یا ریاست  جمهوری هم برسد اما تربیت خانوادگی و مدرسه  ای را به درستی نیاموخته باشد و قبلا نپذیرفته باشد که رعایت حقوق دیگران و حفظ حرمت بزرگان یک اصل تربیتی است. آن وقت است که می  بینیم از داخل چنین دولت  هایی اختلاسگر، ریاکار، خائن و دروغگو بیرون می  آیند. در چنین شرایطی است که بعضی  ها احساس غبن و ضرر می  کنند که چرا رفتارشان پسندیده و به حق بوده است. پس طلبکار، بدبین و پرخاشگر می  شوند به گونه  ای که نظم اجتماعی توسط انحراف از معیارها خلل  پذیر می  گردد.
    بسیاری از سنت  های گذشته که متأسفانه امروز از آنها چندان خبری نیست عامل و موجد مهر اجتماعی می  شده  اند و تسلای دل دردمندانی بوده  اند که احساس تنهایی نمی  کرده  اند. روابط همه  سویه همسایگی  ها، رفت و آمدهای فامیلی، همنوعدوستی و کمک  های پنهانی و دور از شعار به آبروداران ناتوان، پختن آش نذری و کاسه کاسه دادن به همسایگان، استمالت و دلجوئی داغدیدگان، همراه شدن با غم ستمدیدگان، کمک به راه ماندگان و مسافران و خسارت دیده  گان. حرمت نگه داشتن معلمان و روحانیان و بزرگان دین و دانش و بسیار رفتارهای نیک که متأسفانه بعضا یا کلا به فراموشی رفته  اند همه به نحوی نظم محبت  آمیز اجتماعی را به خطر انداخته  اند و به نظر می  رسد در بعضی موارد تبعیت از قوانین صرفا به علت ترس از مجازات است و کمتر ناشی از باور مسلمانی یا باور شهروندی است.
    ناگفته پیداست که از ازل تا ابد انسانها در معرض نافرمانی، مخالفت، جرم  زایی و ایجاد ضرر و خسارت به یکدیگر بوده  اند و من  بعد هم چنین خواهد بود اما روند تربیت و آموزش  های تمدن  ساز و فرهنگ  ساز آدمی را به تبعیت و باور به قوانین فردی و اجتماعی عادت داده  اند.
    مسائل و مشکلات اقتصادی به هر شکل می  تواند یکی از دلایل عصیانگری و مجرم-سازی باشد. معلمان کم  سواد ناراضی، محیط  های آموزشی نامناسب، اختلاف و شکاف عمیق طبقاتی، رانت  خواری و پارتی  بازی، فامیل  گرایی و رابطه  های ناصواب همه در عدم پذیرش مسئولیت اجتماعی نقش دارند.
    امنیت جامعه سالم مرهون همراهی و همگامی تمامی افراد و شهروندان است وگرنه صرفا با نیروی انتظامی و پلیس نمی  توان مسئولیت  های اجتماعی را نهادینه کرد.
    والسلام
     
    شماره روزنامه:8046
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در شنبه, 29 ارديبهشت 1403

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.