سرمقاله 29 خرداد 1403 اسماعیل عسلی چالش متقاعد سازی افکار عمومی
برخی از مشکلات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی که دامنگیر کشور گردیده پیوندی معنادار با شیوه ی اداره ی امور دارد و لازم است مجلس و دولت با طرح ها و لوایحی همسو با منافع ملی برای عبور از باریکترین گذرگاه تاریخی تمامی همت خود را در این راستا به کار گیرند و از فرصت ایجاد شده جهت برگزاری انتخابات برای به نمایش گذاشتن قابلیت ها و پتانسیل های نهفته در قانون اساسی بهره برداری هدفمندی داشته باشند . ویژگی این دوره از مجلس دوازدهم همزمانی تقریبی فعالیت آن با فعالیت دولت چهاردهم است . از این منظرهمراهی مجلس با دولت نه به مفهوم یکدست سازی بلکه با هدف همگامی در راستای منافع ملی می تواند عملکردی متفاوت از این دو قوه را به نمایش بگذارد زیرا هم مردم و هم مسئولین علاقه ی چندانی به ادامه ی وضعیت کنونی خصوصا در بحث سیاست های اقتصادی ندارند و به نظر می رسد که در آینده ای نه چندان دور شاهد ترمیم برخی موضع گیری ها بدون آسیب رسیدن به سیاست های کلی باشیم زیرا آنگونه که از شعارهای انتخاباتی هر 6 نامزد فهمیده می شود قانون اساسی کماکان مبنای حرکت قوه ی مجریه خواهد بود و مصوبات مجلس نیز در همین چارچوب دنبال خواهد شد.
با توجه به سایه روشن این دوره از انتخابات ریاست جمهوری به نظر می رسد در صورتی که شاهد عدول از چارچوب های اعلام شده نباشیم، زمینه برای گفت و گو ها و چانه زنی های تعیین کننده در سطوح بالای تصمیم گیری فراهم باشد زیرا رسانیدن کشتی پربار و سنگینی که ناگزیر به حرکت در مسیری طوفانی و مواج است، نیازمند جانمایی مولفه های تاثیرگذار در جایگاهی فراخور توانایی هایشان در کشتی است.
ضرورت پاسخگویی به مطالبات مردمی خصوصا در بحث معیشت و رفاه و موقعیت ویژه ی ایران در منطقه و حرف هایی که در سطح جهانی می تواند برای گفتن داشته باشد نیازمند ایجاد موازنه بین ظرفیت ها و امکانات با ترسیم دورنمایی است که با درجه ی واقع بینی بالا ، دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده را فراهم سازد .
قابل کتمان نیست که مردم منتظر بروز نشانه هایی هستند که بیانگر همگرایی اراده ی جمعی مسئولین برای ایجاد تغییرات موثر باشد . شاید اکنون سخن گفتن از دگرگونی های ساختاری و یا اصلاحات ترمیمی و تجدید نظر بر سر برخی سیاست ها تا پیش از اعلام نتایج انتخابات رفتاری شتاب زده و چالش آفرین توصیف شود. بی گمان بر اساس تفسیری که از آرای ریخته شده در صندوق به عمل می آید خصوصا اگر انتخابات با مشارکت حداکثری برگزار شود جای پایی برای ورود به جزئیات آنچه باید اتفاق بیافتد ایجاد خواهد شد به هر حال در شرایط کنونی نامزدها به دلیل حساسیت هایی که وجود دارد قادر به ارائه ی برنامه ای که گویای نگاه آنها به آینده باشد نیستند چرا که گروه های سیاسی به دنبال وقوع حادثه ای غیرمنتظره وارد پروسه ی انتخابات شده اند از این رو کماکان با هدف رفع مشکلات و برطرف کردن نارسایی ها به میدان آمده اند و پایگاه اجتماعی جناح ها ی سیاسی هم در حدی نیست که بتوان از کارآیی شعارهای حزبی سخن گفت .
در این شرایط آنچه برای عموم مردم حائز اهمیت است رفع تنگناهای معیشتی ، بهبود شاخص های اقتصادی و ارتقاء پول ملی ، ساماندهی به وضعیت نابسامان جوانان در بحث کار و ازدواج و فرزندآوری ، معکوس کردن سمت وسوی مهاجرت ها ، مشارکت دادن مردم در امور اقتصادی ، حل مشکل اتباع بیگانه، جذب سرمایه گذاری خارجی ، فعال سازی ظرفیت ها برای تولید، رفع تحریم ها و تصمیمات اساسی برای فعالیت های فرهنگی همسو با جایگاه تمدنی ایران و مسایل بر زمین مانده ی فراوان است.
تمامی این موارد در مناظره ها و تبلیغات انتخاباتی نامزدها قابل رهگیری است.
کسانی که می توانند با پیگیری اظهارات نامزدها در خصوص توانایی آنها برای محقق ساختن آنچه می گویند اظهار نظر کنند ، خواص جامعه هستند که بیشتر آنها چهره ای دانشگاهی محسوب می شوند که برقراری ارتباط بین آنها و عموم مردم از مکانیزم واحدی پیروی نمی کند چرا که بخشی از صاحبنظران هنوز نگاهی خاکستری به انتخابات دارند و به میدان آوردن آنها به اهرمی قوی تر از آنچه تاکنون به کارگرفته شده نیاز دارد .
آنچه مسلم است سخن گفتن از مطالبات مردمی کار دشواری نیست و این روزها همه در جایگاه منتقد حرفی برای گفتن دارند . یعنی همه از دردها سخن می گویند اما تعداد کسانی که بتوانند منشاء درد را شناسایی کرده و سپس دارویی متناسب با آن تجویز کنند زیاد نیستند و از این تعداد اندک هم عده ای حاضر نیستند وارد میدان شوند چرا که به دنبال تضمینی برای حرف شنوی مخاطبان خود هستند ، ضمن این که راه حل هایی هم که ارائه می شود یکسان نیست .
رسانه ها نیز قادر به تبیین واقعیت ها در کوتاه مدت نیستند . در نتیجه شما وقتی فرصتی برای تشریح وضعیت موجود و ارائه ی راه حل نداشته باشی ناگزیر هستی منظور خود را در چند جمله خلاصه کنی که آن هم از حد شعار فراتر نمی رود که با توجه به کم اثر شدن شعارها به دلیل این که اغلب عملی نشده اند ، نامزدها اغلب با چالش متقاعد سازی افکار عمومی مواجه هستند.
به هر صورت امید است که مردم ما که بیش از چهار دهه در مسیر تمرین و مشق مردمسالاری گام برداشته اند بتوانند ذهن و زبان خود را به گزینه ای مناسب که پاسخگوی انتظاراتشان باشد نزدیک سازند.