این که دست اندرکاران امور بپذیرند جامعه نیاز به اصلاحات دارد نقطه عطفی برای همگرایی است زیرا تا پیش از این جامعه به دو. قطب طرفدار اصلاحات و مخالف با هرگونه بازنگری در سیاست داخلی و خارجی تقسیم می شد اخیرا چهره هایی شاخص و تعیین کننده از جناح اصولگرا تلویحا بر ضرورت تغییر نوع نگاه به مسائل عمده ی کشور اشاره کرده اند هر چند تا پیش از این نیز اصولگراهای معتدل با انتقاد از برخی سیاست ها به نوعی در این مسیر قدم گذاشته بودند.
آنچه موجب شد تا شاهد بیان چنین اظهاراتی باشیم گذشته از واکنش های منفی مردم در چند دوره از انتخابات و همچنین اثبات ناکارآمدی برخی سیاست های نخ نما شده ، همگرایی عمومی با محوریت دفاع از تمامیت ارضی کشور در جریان هجوم آمریکا و اسرائیل به ایران بود که با هدف براندازی و تجزیه کشور صورت گرفت و واکنش آگاهانه ی منتقدان داخلی و خارجی را به دنبال داشت تا جایی که انسجام ملی را موجب گردید.
پر واضح است که اصلاحات کار یک روز و دو روز نیست و الگوی ثابتی هم ندارد زیرا اصلاحات ابتدا از خواستن و اتفاق نظر بر سر ضرورت آن آغاز می شود و مفهوم آن نیز منها شدن یک جناح تحت عنوان اصولگرا و غیره نیست زیرا پذیرش ضرورت اصلاحات از سوی دو جناح خود به خود به گونه ای همگرایی می انجامد اما از هم اکنون مشخص است که ما ابتدا باید بدانیم اشکال کار کجاست زیرا باید مشخص شود که قرار است چه چیزی یا چه چیزهایی اصلاح شود.
ناگفته نماند که بخشی از اصلاحات عملا توسط مردم صورت گرفته و اغلب از برخی محدودیت ها و خطوط پررنگ عبور کرده اند هر چند چنین اصلاحاتی هنوز در قامت قانون عرض اندام نکرده است.
موضوعاتی که می توانند از هم اکنون در صدر فهرست نیازمندی به اصلاحات قرار گیرند نیاز به تبیین
آنچنانی ندارند.
اولین مسئله که همواره ظرف این چند دهه مورد تاکید بوده بحث شایسته سالاری است که دامنه ی وسیعی دارد و تنها به کیفیت صدور احکام برای مسئولین و مدیران محدود نمی شود ظاهرا کسانی که از طریق انتخابات از سوی مردم حکم می گیرند مشمول این قضیه نمی شوند مشروط به این که شیوه ی برگزاری انتخابات به گونه ای باشد که منجر به حذف افراد شایسته و حاشیه نشینی منتقدین نشود که البته بحثی دراز دامن دارد و نیازمند تغییر قوانین مربوط به انتخابات است تردیدی نیست که با انتخاب افراد شایسته از سوی مردم زمینه برای اصلاحات گسترده فراهم خواهد شد بنابراین تغییر برخی از قوانین بازدارنده و دست و پا گیر انتخاباتی منجر به افراشته شدن پرچم اصلاحات بر فراز تمامی نهادها و ادارات دولتی و حتی غیر دولتی خواهد شد.
مسلما کسانی که با آرای بالای مردمی به نهادهای مشورتی راه پیدا می کنند ناگزیر به پای بندی به شعارهای انتخاباتی خود خواهند بود زیرا انتظار این است که رسانه ها نیز بتوانند به شایستگی میدان داری کنند که صد البته با وجود رسانه های قوی که مدافع حقوق مردم هستند تخطی از قانون برای هر کسی دشوار می شود
راستش را بخواهید من ابتدا به دنبال تهیه ی سیاهه ای
از مسائلی که می توانند موضوع اصلاح و بازنگری باشند بودم ولی در این بخش از مطلب احساس کردم که بدون تردید با شایسته سالاری که در گرو برگزاری انتخابات بدون دست انداز و فارغ از قوانین دست و پا گیر است، کسانی در راس امور قرار خواهند گرفت که کار خود را بلد هستند و می دانند چه باید بکنند زیرا فلسفه ی وجودی آنها جلب رضایت مردم است که مشروعیت خود را مدیون رای آنها هستند به قول معروف:
در خانه اگر کس است یک حرف بس است.