وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    اگر در ايران انقلاب نمي شد؟  

    توسط محمد عسلی/ مدیر مسئول روزنامه عصرمردم 11 بهمن 1401 401 0
    عصرمردم 10 بهمن 1401         اگر در ايران انقلاب نمي شد؟
    بعد از گذشت 44 سال از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران هنوز عده اي هستند که سئوال مي کنند اگر در ايران انقلاب نمي شد ما در چه شرايطي بوديم؟
    اين اگرها در تاريخ بعد از وقوع رويدادهاي مهم مورد سئوال بسياري از تحليلگران بوده است و هر کدام از مفسرين نتايج خاصي عرضه کرده اند که همه ناشي از ذهنيت هاي موافق و يا مخالفي بوده که با واقعيت ها رابطه چنداني ندارد. زيرا هر آنچه در جهان کنوني اتفاق مي افتد بي دليل نيست و عوامل و عوارضي بر آن مترتب اند.
    نخست اينکه انقلاب امري دستوري و بخشنامه اي نيست هرچند اصلاحات و رفرم مي تواند براساس تصميم شخص پادشاه، نخست وزير يا رئيس جمهور و مجلس باشد و طي ضوابط و قوانين ابلاغ و اعلام گردد.
    انقلاب معمولا با يک قيام همگاني شروع مي شود که رگه ها و ريشه هاي آن در طول سالها بر دل و ذهن و زبان مردم رسوب مي کند و همانند يک کوه آتش فشان بر اثر يک نيروي انفجاري پرحرارت راه مي گشايد و چنان کوبنده و سيل وار چهره نشان مي دهد که هيچ نيرويي قادر به مقابله با آن نيست.
    انقلاب هم مخرب است و توفنده و گاه تر و خشک را با هم مي سوزاند و هم سازنده و تغيير دهنده ارزش ها، نمادها، سياست ها و برنامه ريزي هاي رژيم و نظام انقلاب زده و نهايتاً پس از فروکش کردن طوفان اعتراض اگر شرايط سازندگي فراهم باشد به سازندگي و تغيير روي مي آورد پس بي جهت نيست که انقلاب را تغييرات بنيادين در ساختار سياسي، اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي تعريف کرده اند.
    با اين وصف طرح اين سئوال جايگاه درستي نداردکه اگر انقلاب نمي شد ما در چه شرايطي بوديم زيرا انقلاب به هر دليل اتفاق افتاده که ناشي از نارضايتي عميق مردم نسبت به نظام پيشين بوده است.
    پروانه آبراهاميان نويسنده کتاب تاريخ مدرن ايران و ايران بين دو انقلاب در بخشي از تحليل تاريخي خود آورده است که: «فوران انقلاب صرفا به سبب اشتباهات لحظات آخر نبود. آتشفشان انقلاب ناشي از فشارهاي بيش از اندازه اي بود که دهه هاي متمادي در اعماق جامعه ايران انباشته شده بود. شاه در سال 1977، 1356، عملا روي چنين آتشفشاني قرار داشت و تقريبا با همه بخش هاي جامعه بيگانه بود...»
    اين بيگانگي ناشي از خوش باوري از حمايت آمريکا و کشورهاي غربي مي بود که وابستگي شديد غرب در تمامي ابعاد سياسي، اقتصادي، نظامي و فرهنگي را در پي داشت.
    شاه حکومت خودکامه اش را با مخالفت شديد روشنفکران و طبقه کارگر شهري آغاز کرد. اين مقاومت طي سال هاي متمادي تشديد و تقويت شد زيرا در عصر جمهوري خواهي او با سلطنت پادشاهي و پهلوي گرايي خودنمايي مي کرد و با آنها جلوه مي فروخت.
    عملکرد اصلاح طلبانه شاه با اعلام 6 اصل انقلاب سفيد روستائيان را روانه شهرها کرد و کشاورزي سنتي ارباب رعيتي را نابود ساخت و تا آنجا پيش رفت که چون کشاورزان نتوانستند اقساط وام هاي دريافتي را به بانک ها در زمان معين پرداخت کنند شرکت سهامي زراعي آريا مهر که در رأس آن شاپور عليرضا پهلوي برادر شاه بود زمين ها را از زارعين به ثمن بخس خريد تا روي آنها سرمايه گذاري با شيوه مکانيزه انجام شود که در واقع سهم چنداني نصيب کشاورزان نشد و نارضايتي را تا دورترين روستاها در ميان مردم تشديد کرد.
    محمدرضا پهلوي عليرغم اينکه مردم ايران اکثريت قريب به اتفاق مسلمان و شيعه بودند رويکردهاي غير متعهدانه و جهان سوم گرايي را به تمسخر مي گرفت و در مقابل خود را پيش (ژاندارم) آمريکا در خليج فارس مي دانست و در موضوعات حساسي همچون فلسطين ، آشکارا از آمريکا جانبداري مي کرد و با عوامفريبي از خدا و امام سخن مي گفت و خود را نذر کرده حضرت عباس مي دانست.
    مخالفت با نصايح آيت ا... خميني که 15 خرداد 42 را رقم زد و بناي انقلابي فراگير و بزرگ را براي 15 سال بعد فراهم نمود جامعه روحانيت را مصمم به مخالفت بي کم و کاست با شاه نمود و نتيجه آن شد که روشنفکران دانشگاهي و مذهبي و کارگران و کشاورزان ناراضي و احزاب ملي و روحانيون سنتي همه در يک اقدام به هدف مشترک رسيدند که شاه بايد برود و نظامي جديد جاي آن را بگيرد.
    با اين وصف طرح اين سئوال که اگر در ايران انقلاب نمي شد و شاه مي ماند چه وضعيت اقتصادي و سياسي را ملت ايران شاهد مي بودند سالبه به انتفاع موضوع است زيرا شرايط پيش آمده حضور شاه را در ايران نفي مي کرد و عليرغم تلاش هاي کارتر رئيس جمهور اسبق آمريکا براي اجراي اصلاحات سياسي توسط شاه در ايران بي نتيجه ماند و شاه حتي با اعلام پذيرش و شنيدن صداي انقلاب مردم ايران کاري از پيش نبرد جز آنکه اعلام فضاي باز سياسي بيشتر نقطه ضعف ها و اشتباهات او و طايفه هزار فاميل را در معرض قضاوت ملت قرار داد و برعکس آيت ا... خميني توانست با افشاگري ها و قاطعيتي که اعمال نمود از حمايت همه اقشار مردم حتي احزاب چپ، ليبرال و طبعا مذهبي ها با هر نام و نشاني برخوردار شود و انقلاب را به پيروزي برساند.
    والسلام 
     
    شماره روزنامه:7688
    این مورد را ارزیابی کنید
    (0 رای‌ها)
    آخرین ویرایش در سه شنبه, 11 بهمن 1401

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.