وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    درحاشیه فتح خرمشهر  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 05 خرداد 1403 52 0
    سرمقاله 6 خرداد 1403 اسماعیل عسلی                 درحاشیه فتح خرمشهر
    هیچ انقلابی در دنیا به ثبت نرسیده که زمینه های فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی آن به صورت یکدست و متوازن فراهم بوده باشد زیرا نیروی مورد نیاز برای ایجاد تغییرات ناگهانی ساختاری که انقلاب نامیده می شود نشات گرفته از برآیند دغدغه های مشترکی است که نارضایتی نسبت به فراوانی آن موتور محرکه مردم محسوب می شود ؛ از این رو عواملی که موجبات خیزشی ناگهانی را فراهم می آورد تمامی طبقات اجتماعی را در هر سطحی از دانش و تجربه برمی انگیزاند تا جایی که بستر آفرینی و ایجاد زیرساخت های فرهنگی و اجتماعی در سایه ی شور انقلابی به محاق می رود و در مقطعی از انقلاب بر اساس پیمانی نانوشته توافق بر سر بسیاری از جزئیات به پس از پیروزی انقلاب موکول می گردد که زمینه ساز برخی چالش های اجتناب ناپذیر خواهد بود که صد البته طرف مغلوب و منسوب به رژیم ساقط شده و همچنین بیگانگان می توانند روی چالش های ناشی از برخی اختلاف نظرها سرمایه گذاری کرده و اهداف خود را دنبال کنند . به همین دلیل بود که رهبری انقلاب از همان ابتدا ضمن اشاره به کاستی های برجای مانده از رژیم پهلوی اعلام کردند که کارهای فراوانی برای انجام دادن وجود دارد که بی تردید بخشی از این کارها روشن کردن اذهان مردم و آماده سازی آنها برای پذیرش تغییرات ضروری بود اما ناهمگونی دیدگاه شخصیت های دخیل در انقلاب و برخی مواضع مبتنی بر سهم خواهی از یک سو و وقوع جنگ تحمیلی از سوی دیگر سمت وسوی تلاش ها را از سازندگی تمام عیار به دفاع از موجودیت کشور تغییر داد و راه اندازی گفتمان ملی را به فرصتی دیگر موکول کرد . ناگفته نماند که اولین چالش در بحث اداره کشور پس ازانقلاب ، واگذاری مسئولیت به افراد واجد شرایط بود که آن هم به دلیل نبود برنامه ای از پیش تدوین شده برای کادر سازی و تربیت نیرو در تراز انقلاب و همچنین حاکمیت جو بی اعتمادی نسبت به مدیران منصوب شده از سوی رژیم پهلوی که در بلاتکلیفی به سر می بردند ، راهی جز بکارگیری نیروهای جوان و اغلب مخلص و در عین حال کم تجربه که معمولا رفتاری هیجانی از خود بروز می دادند ، وجود نداشت که بیشترآنها نیز چون پس از قبول مسئولیت در جریان چرایی انجام بسیاری از اقدامات عمرانی ، آموزشی ، نظامی و اقتصادی و هنری قرار نگرفتند ، اغلب با این تلقی که هر چه تاکنون صورت گرفته پیوندی با منافع ملی نداشته ، انگیزه ای برای تداوم و پیگیری آن نداشتند ، از این رو عمده نیروی انقلابیون در گام اول صرف بازپس گیری اموال عمومی و مصادره ی کارخانه ها و شرکت هایی شد که صاحبان آن اغلب از افراد وابسته به رژیم و یا فراری بودند و در گام دوم تلاش کردند تا همه را صاحب زمین و خانه کنند و اقداماتی حمایتی برای طبقات فرودست جامعه انجام دهند و در بعد فرهنگی هم عمدتا به دنبال اصلاحاتی بودند که تحقق آنها در گرو گذشت زمان و بستر سازی مناسب بود اما از آنجایی که شور انقلابی با شکیبایی میانه ای ندارد کسانی که به زعم خودشان به دنبال ترمیم کاستی های معنوی بودند در این راستا گام هایی برداشتند که واکنش نسبت به آنها می توانست تعبیرهای گوناگونی داشته باشد از این رو با آغاز جنگ تحمیلی به فرصت هایی در آینده موکول شد.
    نباید از نظر دور داشت که رواج تنوع دیدگاه ها در فضای انقلاب و فراوانی احزاب و گروه های سیاسی که بعضا پیشینه ی قابل دفاعی هم نداشتند اصلاحات ساختاری خصوصا در حوزه ی فرهنگی و اجتماعی را با چالش هایی مواجه کرد که عبور از آن جزبا بهره گیری از نفوذ معنوی و شخصیت کاریزماتیک رهبری انقلاب امکان پذیر نبود زیرا اکثریت مردم هیچ گونه پیش زمینه ی ذهنی از آزادی و تعامل فکری جز آنچه به صورت ناقص و شکست خورده در انقلاب مشروطه برای آنها به صورت جسته گریخته نقل شده بود ، نداشتند و از طرفی الگو برداری از دموکراسی به شیوه ی غربی آن هم در جامعه سنتی پاسخگو نبود ضمن این که بسیاری از انقلابیون هویتی غرب ستیزانه برای انقلاب قائل بودند که در واقع واکنشی طبیعی به سیاست های استعماری غرب بود .
    شاید بتوان گفت یکی از آثار مثبت جنگ در آن شرایط ، تمرکز توجه اکثریت مردم و مسئولین به دفاع از موجودیت کشور بود که به تعدیل فضای داخلی و نگاه یکدست به تجاوز و تجزیه طلبی انجامید زیرا تا پیش از آن برخی تلاش داشتند که کراهت و ناپسندی تجزیه طلبی را زیر نقاب خودمختاری وحکومت فدرالی پنهان سازند که بدون تردید از تحریکات بیرونی سرچشمه می گرفت همچنان که عضویت فرزندان برخی از شخصیت های متمول و سرمایه دار در گروه های چپ به این شائبه دامن می زد. پس از 31 شهریور 59 اغلب جوانانی که در خیابان ها زیر لوای جریانات گوناگون مطالبه گری می کردند با وقوع جنگ به طرف خوزستان شتافتند . به جرات می توان گفت نسلی که در بحرانی ترین مقطع تاریخی انواع فداکاری ها را در منظرگاه جهانیان به نمایش گذاشت ، از لحاظ درجه ی خلوص و صداقت بی نظیر توصیف می شدند به طوری که جای خالی آنها در این روزها که کشور نیازمند نسلی خستگی ناپذیر و پرتلاش و با انگیزه هست بیش از هر زمان دیگر احساس می شود .
    اگر بنا باشد همه ی سعی و تلاش مردم خصوصا جوانان معطوف به بازیابی هویت تاریخی و ملی باشد باید بپذیریم که ما برای جبران عقب ماندگی های تحمیلی بیش از هر چیز نیازمند از خودگذشتگی و پذیرش ریاضتی مقطعی هستیم که نهادینه کردن چنین نگرشی در گرو فاصله گرفتن مسئولین و منسوبان آنها از اشرافیگری و راحت طلبی است . فتح خرمشهر یک اتفاق نبود که بتوان آن را به تلاش تعدای انگشت شمار نسبت داد زیرا سهم جان باخته ها از بازمانده ها در این ماجرا بیشتر است و اگر گفته شد که خرمشهر را خدا آزاد کرد به این معنا بود که همگرایی و تعامل و از خودگذشتگی همگانی در واقع تجلی اراده ی خداوند بود تا کسانی نخواهند چنین اتفاق بزرگی را به خود نسبت دهند و جستجوی دلایل پیروزی را زمینه ساز اختلاف و سهم خواهی نمایند . به همین دلیل فتح قله های دیگر نیز اتفاقی نخواهد بود.
     
    شماره روزنامه:8051
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در شنبه, 05 خرداد 1403

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.