روزنامه عصر مردم در سراسر جهان یک پورتال خبری آنلاین آنلاین و منبع برای محتوای فنی و دیجیتال برای مخاطبان با نفوذ خود در سراسر جهان است. شما می توانید از طریق ایمیل یا تلفن به ما بپیوندید.
+(98) 713-234 8010-13
ايرانيان از ديرباز به دليل زندگي در سرزميني که از يک سو بين شمال و جنوب و از سويي ديگر بين شرق و غرب قرار گرفته ضمن اين که همواره مورد هجوم و تاخت و تازهمسايگان از چهار طرف واقع مي شدند ظرف هزاران سال به کانون تبادل فرهنگ و دانش تبديل شدند و اين امر موجب تقويت هاضمه فرهنگي آنها براي غني کردن زبان و ايفاي نقش واسطه در فهم نگرش ها و ترجمه آثار علمي ساير ملل گرديد . راه ابريشم تنها يک گذرگاه تجاري نبود بلکه معبري براي تجارت دانش و فرهنگ نيز بود و زمينه هاي تعاملات نظري با چين و هند و يونان و روم و حتي مصر و ميانرودان را فراهم مي کرد . هر انديشه اي با ورود به ايران و پس از درآميختن با باورهاي ريشه دار و خرده فرهنگ ها و نگاهي که مردم اين سرزمين به جهان هستي و فلسفه ي وجودي پديده ها داشتند در قالب ديدگاهي پيراسته شده ، بازتاب مي يافت . طبقه متوسط در ايران به دليل فاصله اي که از طبقه حاکم درگير بازي قدرت و همچنين فاصله اي که از طبقات فرودست مبتلا به فقر فرهنگي داشتند ، منشاء زاينده گي فکري به حساب مي آمده اند . دهقانان و خرده مالکان و همچنين افسران جزء و پيشه وران را مي توان از مولفه هاي اصلي تشکيل دهنده طبقه متوسط به حساب آورد . ظهور مزدکيان و مانويان در ايران حاصل آميزش آيين مسيحيت و بودايي با زرتشتي گري و باورهاي ايراني بود. شايد بتوان گفت هيچ آييني پيش از آن که رنگ ايراني به خود بگيرد و در هاضمه فرهنگ ايراني تحليل شود و زمينه هاي سازگاري آن با مولفه هاي بنيادين اين سرزمين فراهم گردد ، امکان رواج نيافته است .
پذيرش اسلام توسط تعدادي از ايرانيان وابسته به طبقه متوسط پيش از حمله اعراب و جنگ قادسيه اتفاق افتاده است ، بر اساس روايات تاريخي ، باذان افسر ايراني که گماشته شده از سوي خسرو پرويز در يمن بود پس از آشنايي با تعليمات پيامبراکرم (ص) اسلام آورد و خود و همراهانش ، نقش پررنگي در گرايش اهالي يمن به اسلام ايفا کردند و تاثير قابل ملاحظه اي در تغيير معادلات به نفع نومسلمانان در شبه جزيره عربستان داشتند .
اطلاعاتي که پيرامون تعليمات و خلق و خوي پيامبر در آن زمان به گوش ايرانيان رسيده بود ، محمد (ص) را اين گونه معرفي مي کرد . دعوت کننده به يکتا پرستي ، معتقد به برابري همگان در حقوق انساني ، همنشيني او با بردگان و مردم عادي به صورت دايره اي شکل که بالا و پايين نداشته باشد ، امانتدار بودن پيامبر (ص) و راستگويي ، نفي بت ها و پرهيز دادن انسان ها از توسل به غير از خدا ، تشويق ثروتمندان به آزاد سازي بردگان ، تاييد آيين هاي پيشين مبتني بر يکتاپرستي ، محبت ورزيدن به همسايگان ، دعوت به علم آموزي و پرهيز از بيان سخنان بي دليل و منطق و ...
طبيعي بود که طبقات متوسط و پايين جامعه ايراني که زخم خورده از همدستي روحانيون زرتشتي و پادشاهان ساساني بودند و از طبقاتي بودن جامعه رنج مي بردند از چنين آموزه هايي استقبال کنند . مانع اصلي گرايش عموم ايرانيان به اسلام ذهنيتي بود که از خلق و خوي متعصبانه اعراب جاهلي داشتند که با تعليمات پيامبر (ص) اميد به اصلاح آن مي رفت کما اين که در قرآن نيز اعراب از اين منظر مورد نکوهش قرار گرفته اند .
استقبال ايرانيان از اسلامي که پيامبر از آن سخن مي گفت بر اساس گوهر شناسي آنها بود کما اين که بعدها در اعتراض به رفتار تبعيض آميز خلفاي اموي و عباسي نهضت شعوبيه در ايران نضج گرفت و ايرانيان حاضر نشدند هر رفتاري را به نام اسلام و به کام اعراب بپذيرند .
علاقه ايرانيان به علي (ع) نيز بر پايه گوهر شناسي آنها استوار بود . از منظز ايرانيان علي (ع) تربيت يافته دامان پيامبر بود، بدون آن که اثري از خلق و خوي اعراب جاهلي در رفتار و گفتارش نمودي داشته باشد . اين که آن حضرت با مساوي قرار دادن حقوق غير اعراب با اعراب از بيت المال خود را در برابر سران قبايل عربي قرار داد براي ايرانيان بسيار ارزشمند بود . شنيده بودند حضرت علي (ع) زماني که به دنبال اختلاف با فردي يهودي در برابر قاضي قرار مي گيرد و قاضي به او احترام ويژه مي گذارد به قاضي اعتراض مي کند و خواستار برخوردي يکسان مي شود . علي (ع) کسي بود که وقتي زني در مسجد به رفتار يکي از والياني که علي (ع) تعيين کرده ، اعتراض مي کند آن حضرت قبل از اقامه نماز به خواسته ي آن زن رسيدگي مي کند و والي خلافکار را برکنار مي نمايد .تاريخ فراموش نخواهد کرد که آن حضرت در ميدان جنگ وقتي که با ترديد يکي از نيروهايش مواجه مي شود که از ايشان مي پرسد ما چگونه مي توانيم حق را تشخيص دهيم در صورتي که شما پسر عمو و صحابي پيامبر هستيد و آنها که روبروي ما ايستاده اند نيز صحابي پيامبر هستند ؟ ايشان در پاسخ مي فرمايد حق را با افراد نسنجيد ؛ بلکه افراد را با حق بسنجيد ! شنيده بودند که آن حضرت در برابر منتقدانش با منطق قرآن پاسخ مي دهد و به مخالفانش نهيب نمي زند و آنها را نمي ترساند بلکه حق مردم مي داند که به او مشورت بدهند و سخن خود را بي پرده در ميان بگذارند . زماني که ايرانيان اهل مداين پشت اسب حضرت علي به رسم احترام پياده مي دويدند آن حضرت به آنان فرمود : اين کار موجب خواري شما مي شود . زماني که به آن حضرت خبر مي رسد عده اي ماجراجو خلخالي را در حوزه فرمانروايي اش از پاي دختربچه اي يهودي ربوده اند ، برآشفته مي شود و مي گويد اگر کسي با شنيدن اين خبر از شرمساري بميرد نبايد سرزنش شود . آن حضرت زماني که پيرمردي غير مسلمان را در حال گدايي مي بيند با اين استدلال که او در زمان جواني به جامعه خدمت کرده برايش از بيت المال مقرري تعيين مي کند . بديهي است که رفتار ايشان به دليل جايگاهي که داشته بازتاب پيدا مي کرده و هر آزاده اي را مجذوب او مي نموده است .
نهج البلاغه که در برگيرنده ي نامه ها و خطبه ها و پاسخ به پرسش ها و کلمات قصار آن حضرت است معياري براي ارزيابي شخصيت ها و حکومت هاست. آن حضرت زماني که مي شنود دخترش به اعتبار اين که فرزند علي است از مسئول بيت المال گردنبندي به امانت گرفته تا در عروسي به گردن آويزد ، هم به دخترش خشم مي گيرد و هم مسئول بيت المال را مواخذه مي کند تا ديگر از اين شيرين کاري ها نکند و اموال مردم را به دختر خليفه پيامبر امانت ندهد !
زماني که به منزل يکي از دخترانش مي رود و متوجه مي شود که دخترش مقداري از عسل بيت المال را براي پذيرايي برداشته خشمگين مي شود و در حالي که از اندوه مي گريد عسل را به جاي خودش برمي گرداند . و زماني که مي بيند چند کودک از بستگانش با ترنج هايي که بايد به بيت المال تحويل داده شود و بين مردم تقسيم گردد مشغول بازي کردن هستند از بي توجهي بزرگترها گلايه مي کند !
علي (ع) کسي است که وقتي متوجه مي شود زن بيوه اي توانايي سير کردن شکم فرزندش را ندارد به خانه او مي رود وبرايش آرد مي برد و آتش روشن مي کند و صورت خودش را کنار آتش مي گيرد و با خود زمزمه مي کند که علي بچش مزه آتش دنيايي را و خود را سرزنش مي کند که چرا از اين وضعيت بي اطلاع بوده است . علي (ع) در حالي که مي دانست با اغماض و چشم پوشي از بي انصافي برخي از کارگزاران حکومتي مي تواند بدون دردسر حکمراني کند ولي قاطعانه بر اجراي عدالت پافشاري مي کند و در حالي که يکي از بستگان بسيارنزديکش به دليل رعايت رابطه خويشاوندي حاضر نمي شود مجرمي را شلاق بزند ، خودش شلاق به دست مي گيرد و حکم خدا را اجرا مي کند .
علي (ع) هرگز به اين دليل که پسر عموي پيامبر (ص) و همسر دختر پيامبر و پيشگام در مبارزه بر عليه کفر و نقاق بود ، سهم خواهي نکرد و اگر از حق خود سخن گفت بر اساس اصل شايسته سالاري بود که رقبايش نيز بدان اذعان داشتند هرچند در عين حال براي حفظ انسجام امت اسلامي از همين حق نيز چشم پوشي کرد تا تعصب عربي و قبيله اي موجب آشفتگي و سوء استفاده دشمنان و بازگشت مردم به دوران جاهليت نشود .
نامگذاري روز پدر به مناسبت سالروز تولد آن حضرت با توجه به فرزندان خوش آوازه اي که تربيت کرده و نقشي که به عنوان همسري وفادار داشته از دلبستگي ايرانيان به او حکايت دارد .
و اکنون نيز اگر نام علي در ايران زينت بخش شناسنامه فرزندان ماست ريشه در همين رفتارها و جايگاه او در چشم و دل ايرانيان دارد . نام و ياد و سيره اش جاودانه باد !
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.