وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    بمب هاي اتمي مدرسه اي  

    توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 27 آذر 1401 124 0
    سرمقاله "محمد عسلی" 27 آذر 1401         بمب هاي اتمي مدرسه اي

    کودکي که از تولد تا قدم گذاشتن به مدرسه آنچنان کوچک مي نمايد که جز توجهي از روي محبت يا ترحم او را نصيبي نيست با مرور زمان تبديل مي شود به اينشتين، گاندي، ناپلئون، چنگيز، ماري کوري، ابن سينا و يا جاهل بزن بهادري که مثل آب خوردن چاقو مي زند به سر و گردن يا شکم بي گناهي در يک دعواي ساختگي... و ما غافليم که اين نوزادان و کودکان چقدر مي توانند خطرناک يا انديشيمند و کاشف باشند.

    راستي ما کودکانمان را چگونه و با چه روشي تربيت مي کنيم؟

    به آنها چه نکات مهم آموزشي و تربيتي مي آموزيم؟

    در کدام مکان مناسب يا نامناسب به دست چه کساني مي سپاريم؟

    در شرايط فقر و غنا چگونه آنها را از يأس و نااميدي و آرزوهايي که هيچ گاه برآورده نمي شوند تربيت مي کنيم؟

    يکي از روانکاوان بر اين باور است که بلوغ از لجن بلند مي شود اما آيا در مورد همه بيچارگان و فرزندان اثر فقر يکسان است؟

    خوانده و شنيده ايم که افرادي مانند سعدي، کمال الملک، ژان ژاک روسو، ماکسيم گورکي و حتي پيامبراني چون موسي، عيسي و حضرت محمد(ص) از پس سالها رنج و آزار ديدن، در زندگي و حيات انسانها تأثيرگذار بوده اند و تاريخ نام و نشان و توانايي هاي آنان را به فراموشي نمي برد. اما بسيارند افراد باهوش و نابغه اي که محيط، شرايط و خانواده باعث شده اند از آن استعداد و تيزهوشي آنها بهره اي نصيب خود و جامعه شان نشود.

    پس مدرسه و خانه مي توانند سازنده زندان ها و ندامتگاه هايي باشند که اولياء دانش آموزان، مديران و معلمان و محيط هاي شهري و روستايي آن را مي سازند و چون ساخته شد دانش آموز محکوم به شرارت در آن زنداني مي شود.

    به راستي اگر نيک بنگريم والدين، معلمان، قضات، کسبه و هر انسان بالغي مي تواند در اثر رفتار نامناسب با فرزندان، زندان ساز شود و زنداني تربيت کند و برعکس آنها مي توانند انسان ارزشي و تعليم ديده و کارآمد و صالح تربيت کنند.

    بزرگان اخلاقمدار، دانشمندان و مخترعان، کاشفان و هنرمندان از يک سو و از ديگر سوي مجرمان، جنايتکاران، آدم کشان، سرباران جامعه، معتادان و ولگردها همه از پشت ميز مدرسه برخاسته اند؛ در شرايط خوب و يا بد، نمي توان گفت جنايتکار معروفي مانند آيشمن از هوش و نبوغ بالايي برخوردار نبوده و يا هنرمندي مانند چارلي چاپين استعدادي خارق العاده داشته است.

    مطالعات علمي حاکي از اين واقعيت است که اکثريت انسانها اعم از زن و مرد از استعدادي برخوردارند که گاه شکوفا شده و گاه ظهور و بروزي نداشته اند.

    وقتي به کودکي با قامت کوتاه و جثه اي ضعيف نگاه مي کنيم و به آينده چندان دوري که در انتظار اوست چشم مي دوزيم آيا نمي توانيم حدس بزنيم که او فردا بر کرسي کدام مقام مهمي مي نشيند و يا چه جايگاهي دارد؟

    اگر او را عقده اي، لجوج، سرکوفته و با سرزنش و نفرين تربيت کنيم بي شک فردي خطاکار، مجرم، جنايتکار و قاتل از آب درمي آيد و جز شر کاري از وي ساخته نيست.

    پس براي پيشگيري از چنين آينده تلخي که در انتظار بسياري از کودکانمان هست و هزينه هايي که امروز به خاطر بي توجهي مسئولان آموزشي و تربيتي مجبوريم صرف ساخت زندان ها و دادگاه ها نمائيم در آموزش و پرورش هزينه کنيم. مدرسه خوب بسازيم، معلم خوب تربيت کنيم، خانواده ها را توان بخشيم و به جاي پليس در خيابان ها وجدان هاي بيدار، رفتار شايسته، باورهاي عقلاني و دانش زندگي را به فرزندانمان هديه کنيم.

    زيرا خشونت زائيده خشونت است و صلح و دوستي و مهرباني دستاورد آموزش و تربيت به قول سعدي:

    «وجود تو شهري است پر نيک و بد

    تو سلطان و دُستور دانا خرد...»

    بمب هاي اتمي خطرناک از دل مدرسه ها بيرون مي آيند که بمب هاي اتمي دست ساز بشر قادر به مقابله با آنها نيستند.

    هر دانش آموز مدرسه بالقوه مي تواند شر باشد يا خير. خوب تربيت شود يا بد. به صرف دانش بالا و حتي دانشمند شدن کسي آدم درستکاري نمي شود. زيرا چه بسا دانشمندان و تحصيلکردگاني که براي بشريت سم قاتل هستند و چه انسان هاي کم سوادي که صالح و نجات بخشند.

    مدرسه مي تواند زندان کوچکي باشد که بعدها به زندان بزرگ تري تبديل شود اگر نتواند روح ناآرام دانش آموزي را آرام کند و استعدادهاي او را به کار گيرد.

    به مدرسه ها بيانديشم و حاصل آنها.

    به دانشگاه ها توجه کنيم و دانش آموخته هاي آنها، به دست پرورده هايمان در بازار، اداره، سازمان در ساختار دولت، به آمد و رفت هاي خياباني، به همسايگان و به خيلي کسان و چيزها. همه اينها دست پرورده هاي ما هستند. ما که معلم بوده ايم يا قاضي. يا پزشک يا کارمند و يا کاسب.

    اگر شرايط را مطلوب مي دانيم. ما خوب کار کرده ايم و بايد افتخار کنيم و اگر غفلت کرده ايم مستحقق سرزنش هستيم و بازگشت به رفتاري که ضامن امنيت، استقلال و آزادي باشد. آزادي و استقلال نه بخشنامه اي است و نه اهدايي است. آزادي و استقلال دستاورد آموزش، تربيت و نهايتاً فرهنگي است که با آن بزرگ شده ايم و زندگي کرده ايم. با جنگ، کودتا، پليس امنيت، برخورد قهرآميز نه آزادي به دست مي آيد و نه استقلال حفظ مي شود و نه زندگي شيرين مي شود هرچند همه کشورها و ملت ها پليس دارند، نيروي انتظامي دارند، زندان و کلانتري و بگير و ببند دارند. اما حضورشان نسبي است يکي بيشتر و ديگري کمتر.

    فرهنگ متعالي، باور قلبي به خدا، تربيت اوليه و آموزش است که از حضور پليس و نيروي انتظامي در خيابان ها و کوچه ها مي کاهد هرچند مطلقا وجودشان را نفي نمي کند. در مرکز روسيه کمونيستي هم گلدسته هاي سر به فلک کشيده کليساها خودنمايي مي کنند و در آمريکا نيز و در اروپا و جاهاي ديگر و در کشورهاي اسلامي نيز مساجد و مکان هاي مذهبي به زيباترين شکل ساخته و پرداخته شده اند که اگر وجودشان آنچنان مفيد مي بود که از مدرسه در تربيت و آموزش پيشي مي گرفتند جهان شاهد اين همه فقر، تبعيض، جنگ و سياست هاي مزدورانه و دروغين نمي بود. آمريکا بسيار بيشتر از بمب هاي اتمي انبار شده بمب هاي اتمي مدرسه اي تربيت کرده که خطرناک تر از بمب اتمي اند و در کشورهاي ديگر نيز به نسبت کمتر داريم. و ما نيز بري از اين بمب هاي خطرناک نيستيم.

    والسلام

    شماره روزنامه:7652
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در یکشنبه, 27 آذر 1401

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.