وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    ترازویی دقیق  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 27 فروردين 1403 112 0
    سرمقاله 28 فروردین 1403 اسماعیل عسلی              ترازویی دقیق
    مهمترین دغدغه ی انسان ها برای تشکیل جامعه و زندگی اجتماعی چگونگی مدیریت رفع نیازهای متنوع آنها بر اساس عدالت است زیرا اصولا علت اصلی رویکرد انسان ها به زندگی اجتماعی و تن دادن به حکومت قانون این است که هیچ کس به تنهایی قادر به رفع نیازهای خود نیست . بنابراین همه تحت لوای قراردادی اجتماعی می پذیرند که هر کس فراخور توانایی هایش به کاری مشغول باشد و بهترین ها و مناسب ترین افراد نیز برای اداره ی جامعه انتخاب شوند که این امر مهم در کشورها با ساز و کارهای گوناگون دنبال می شود . وظیفه کسانی که مسئولیت اداره ی امور را بر عهده می گیرند این است که مجری عدالت باشند . تشخیص عادلانه بودن یک رفتار نیز این است که منفعت عمومی در اولویت باشد و در عین حال حق هیچ کسی هم ضایع نشود . این معیار کلی در هر نظام حکومتی می تواند مبنایی برای ارزیابی کم و کیف عملکرد مسئولین باشد . مردم و مسئولین نیز مسئولیتی متقابل در قبال یکدیگر دارند و چنین رابطه ای یک سویه نیست ! در واقع آنچه موجب می شود مردم در برابر حاکمان مطیع باشند ، عدالت ورزی آنها بر اساس قراردادهای اجتماعی مورد توافق است که در قانون اساسی منعکس گردیده است . عدالت ورزی موجب می شود که به تدریج شاهد برقراری رابطه ای عاطفی بین حاکمان و مردم باشیم و عکس آن نیز صادق است . در گذشته های دور وقتی چنین رابطه ای اوج می گرفت ، حاکمان در ذهن و زبان مردم قداست پیدا می کردند ولی اکنون در نظام های مردم سالار مسئولین درستکار وظیفه مند توصیف می شوند و شایستگی این را دارند که برای بار دیگر از سوی مردم عهده دار مسئولیت خطیر اداره جامعه باشند. با تامل در آموزه های دینی درمی یابیم که قدوسیت خداوند هم به عدالت ورزی او برمی گردد. قداست پیامبران هم ریشه در عدالت ورزی آنها دارد و اساسا رسالت و وظیفه ی اصلی آنها برقراری قسط و عدالت در بین مردم است و هیچ دلیل دیگری برای بعثت آنها وجود ندارد ! بنابراین فرمانروایان احترام و عزت خود را مرهون عدالت ورزی خود هستند
    در آیه 148 سوره نساء می خوانیم که :
    لایحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعا علیما
    یعنی خداوند دوست نمی دارد کسی به گفتار زشت صدایش را بلند کند مگر این که ظلمی به او رسیده باشد .همانا که خداوند شنوا و داناست .
    در این آیه مشخص گردیده که احترام و عزت اداره کنندگان جامعه رابطه ی مستقیمی با میزان عدالت ورزی آنها دارد به طوری که اگر عدالت نورزند با لحنی تند مورد اعتراض قرار می گیرند و در ادامه آمده است که خداوند هم سخنان زشت را می شنود و هم می داند که به چه دلیل بر زبان جاری شده است .
    تقدس پیشه و حرفه ی پزشکی از گذشته های دور تاکنون نیز به این دلیل بوده که آنها تعادل از دست رفته ی بدن را به آن بازمی گردانند و طبایع سرکش را با تشخیص و تجویز درست رام می کنند لذا بی گمان چنین قداستی ریشه در نتیجه ی عمل پزشک دارد که بدن خارج شده از تعادل را متعادل می کند که باز هم به مسئله ی عدالت بازمی گردد .
    قداست معلمی هم در ایجاد تعادل بین حواس و معلومات و رفتار است . معلم به شاگردان و دانشجویانش می آموزد که چگونه دانش خود را به کار گیرند و رفتاری متعادل و بر اساس دانش خود داشته باشند .
    مسلما کسانی که مسئولیت آنها متعادل سازی روح انسان در مواجهه با سختی ها و مشکلات و شادی هاست نیز شغل مقدسی دارند مشروط به این که به وظیفه ی خود به درستی عمل کنند!
    قداست مسجد نیز ریشه در قدرت متعادل سازی آن دارد به همین دلیل هر تغییر و اتفاقی که چنین خاصیتی را از مسجد بگیرد ، در واقع قداست را از مسجد گرفته است .
    در فضای قدسی است که روح انسان به تعادل و آرامش می رسد بنابراین هیچ چیزی قداست پیدا نمی کند مگر این که چنین خاصیتی را از خود بروز دهد . نیاز انسان به معنویت نیز به نیاز او به تعادل روانی باز می گردد . اگر پیامبر مسجد ضرار را تخریب می کند به همین دلیل است که در چنین مسجدی مومنین به آرامش و تعادل نمی رسند و اسباب تفرقه و گونه ای دکانداری است . بنابراین مسجد با در و دیوار وسقف و محراب و منار و ماذنه مسجد نمی شود . همانگونه که اگر شخصی بیسواد لباس پزشکان را بر تن کند قادر به تشخیص درد و تجویز دارو نیست ، مسجد هم نیازمند فضایی مناسب است که چنین فضایی را مومنین در آن ایجاد می کنند . از این رو پر واضح است که سنگ و آجر و در و آستانه و ساختمان و لباس قداست نمی آورد ، قداست پزشک و معلم را هم باید در نتیجه عمل آنها جستجو کرد .
    این که من آرزو داشته باشم معلم خوبی باشم برای من قداست نمی آورد بلکه خروجی کار من و شاگردانی که تربیت می کنم تکلیف مرا روشن خواهد کرد . حتی عناوینی که به افراد داده می شود و تداعی کننده گونه ای قداست برای کار و وفعالیت آنهاست نیز تابع چنین قاعده ای است . زیرا نام ها و عناوین نیز مانند در و دیوار و لباس به خودی خود قداست نمی آورند . اگر دین را به یک خیمه تشبیه کنیم ، ستونی که آن را سر پا نگه می دارد عدالت است به همین دلیل یکی از شرایط اصلی برای پیشنماز بودن و قضاوت ، داشتن عدالت است .
    عدالت ترازوی دقیقی است که تعیین کننده ی جایگاه افراد است و به خودی خود ایجاد نمی شود
    بلکه نیازمند دانش و مسئولیت پذیری به صورت همزمان است.
     
    شماره روزنامه:8019
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در دوشنبه, 27 فروردين 1403

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.