آنچه از انسان برمی آید از هیچ موجودی برنمی آید. زیرا انسان می تواند شرایط را به نفع و خواسته خود تغییر دهد. آدمی در مسیر تاریخ از گذشته های دور تاکنون تغییردهنده و تغییرپذیرنده بوده است. زمین را و آب را و گیاه و حتی حیوان را به گونه ای تغییر داده است. برای تغییر، قدرت لازم است. قدرت مادی و قدرت معنوی. ساختار حیات آدم و حیوان و گیاه از این دو قدرت برخوردارند اما به نسبت ظرفیت و نیاز، تفکر، احساس، حرکت، هوش و انگیزه حاصل فعل و انفعالات در کالبد آدمی است، یعنی انسان در رابطه ای مستقیم با خود، قدرت را فهم می کند و از آن بهره می برد.
سعدی بر این باور است که:
«وجود تو شهری است پر نیک و بد
تو سلطان و دُستور1 دانا خرد...»
نیکی و بدی نیروهای متضادی اند که با آدمی ظهور و بروز دارند و تنها خرد است که این را از هم تفکیک کرده و یکی را بر دیگری ترجیح می دهد تا اراده آزاد آن را به نمایش درآورد.
جامعه انسان ها نیز جمع این دو قدرتند. قدرت بدی که با فطرت آدمی سازگاری ندارد و قدرت خوبی و نیکی که سازگار با فطرت است هرچند قراردادهای اجتماعی، سنت ها، فرهنگ و تمدن، توسعه و پیشرفت اعم از مادی و معنوی در بروز رفتار و گفتار و کردار تأثیر دارند و از آن تأثیر می پذیرند.
پیشرفت های علمی و فنآوری های نوین، بسیاری از رفتارهای بد را خوب و خوب را بد جلوه داده اند و معیارهای اخلاقی و رفتاری گذشتگان را اعم از باورهای دینی و مذهبی و یا سنت ها و فرهنگ ها را به سایه برده اند و خود مولود شرایط و وضعیت ناپایداری شده اند تا آنجا که احساسات، انگیزه ها و اراده ها بیشتر مادی پسند و مادی گرا شده اند و خوشبختی را در درآمد و پول بیشتر برای خوشگذرانی و رفاه فهم می کنند. غلبه قدرت مادی بر قدرت معنوی در طول تاریخ چنان بوده است که جنگ های خونینی را رقم زده و خسارت های مادی و جانی بسیاری را سبب شده است.
اسکندر مقدونی، خشایارشاه، چنگیزخان مغول، هلاکوخان، آتیلا، هیتلر، ترامپ و نتانیاهو، نمونه های قدرت مادی اند که جنگ و خونریزی وسیله ای برای ارضای زیاده خواهی های مادی آنان بوده است.
پیامبران و صلحا و بسیاری از رهبران دینی با هر عقیده و دستاوردی از یک قدرت معنوی برخوردار بوده اند که توانسته اند قدرت های مادی را مهار کنند و یا آنها را شکست دهند.
تجربه تاریخی انسان ها در طول تاریخ بیانگر موازنه قدرت مادی و قدرت معنوی است که اگر یکی از این دو ضعیف شود و نتواند پا به پای دیگری حرکت کند هر دو از حرکت بازمی مانند.
پیامبر اسلام(ص) با قدرت معنوی روح مسلمان ها را تسخیر کرد اما برای دفاع در برابر کافران آنها را به قدرت نظامی هم تجهیز نمود. وعده بهشت و پذیرش آن نشانه ای از قدرت معنوی بود و تقسیم غنایم جنگی در صورت پیروزی تأمین قدرت مادی.
امروز هم مسلمانان و یا هر ملت و مذهبی برای ماندن و پیروزی در تنازع به دو قدرت مادی و معنوی نیازمندند.
فلسطینی ها وقتی نتوانستند با تیر و کمان مقابل رژیم صهیونیستی بایستند هر چند از نیروی مذهبی قوی برخوردار بودند مجهز به موشک و دیگر سلاح های بازدارنده شدند تا همسو با اراده و باور مسلمانی برای بقای خود در سرزمین مادری پیروز میدان باشند و معادلات سیاسی و نظامی را تغییر دهند.
هر دولتی که با انتخاب رئیس جمهور تشکیل شود نباید از این دو قدرت مادی و معنوی غافل گردد. باور مسلمانی و اقتدار نظامی و اقتصادی برای حفظ کشور و ایجاد امنیت. پول و سرمایه برای ایجاد اشتغال یک ضرورت است. دانش و خرد و فنآوری های نوین روند اقتصاد پویا و روزآمد را رقم می زند اما پاک دستی و پاک دامنی و باور به درآمد حلال بنیان اقتصاد دین باور را تحکیم می بخشد و از آفات و مفاسد پیشگیری می کند. زیرا توسل به قدرت مادی و غفلت از قدرت معنوی به پل یک طرفه ای می ماند که در نهایت به بن بست می رسد.
آنچه سلامت روانی جامعه را تضمین می کند اعتقادات است و آنچه سلامت جانی را ضامن است بهداشت، پزشک و دارو و تربیت بدنی و ورزش است که بدون تکیه بر پول و سرمایه گذاری موضوعیت پیدا نمی کند.
دزدی ها و اختلاس های کلان نشانه ای از نفی روح دینی و عدم باور به خدا و روز قیامت و کیفر است هرچند در لباس و ظاهر پنهان باشد.
1-دُستور= خرد
والسلام