نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در آمریکا مجوز عملیات نظامی بیشتر را از رئیس جمهور آمریکا گرفت تا به قول خودش کار حماس و لبنان را یکسره کند. سیاست یک بام و دو هوای آمریکا که شرایط نه جنگ و نه صلح را برای منطقه خاورمیانه سالهاست رقم زده جز تضعیف کشورهای مسلمان به ویژه کشورهایی که درآمد سرشاری از فروش نفت و گاز دارند هدف دیگری را دنبال نمی کند. زیرا صلح و امنیت در خاورمیانه منافع آمریکا و کشورهای عضو ناتو را تأمین نمی کند.
فروش سلاح و پر کردن انبارهای اسلحه در کشورهای هدف برای جنگی است که زمان آن را شرایطی رقم خواهد زد که نفاق و چند دستگی و تشدید دشمنی ها بین کشورهای همسایه به نقطه جوش برسد همانند جنگ تحمیلی ایران و عراق که محرک اولیه و عامل روشن کردن چراغ سبز برای صدام بعثی، آمریکا بود. جنگ عربستان با یمن و دامن زدن به اختلافات سوریه با ترکیه، حمله صدام به کویت و تشدید اختلافات قومی در افغانستان که منجر به ورود ارتش آمریکا به افغانستان شد نیز شاهدی بر این مدعاست.
اسرائیل از ابتدای تأسیس و اشغال سرزمین فلسطین، دست نشانده انگلیس و آمریکا بود. برای ایجاد یک غده سرطانی رو به پیشرفت به منظور ترساندن و تهدید کشورهای اسلامی همسایه تا نتوانند در برابر قدرت نمایی آمریکا در منطقه و غارت و چپاول بخش عمده ای از درآمدهای نفتی آنها، ایستادگی کنند این لولوی لوس تا دندان مسلح به سلاح های پیشرفته که مدعی استقلال است نه تنها مستقل نیست بلکه چشم به فرمان آمریکا دارد و گوش به سخنان و خواسته آنهاست اسرائیل ایالتی دیگری است از ایالت های آمریکا شهادت هنیه رهبر سیاسی حماس که عضو اصلی گفتگوهای بین اسرائیل و حماس بوده و به قول آمریکایی ها این مذاکرات صلح می باید ادامه یابد دقیقا دست دولتمردان آمریکا را به دروغگویی و حیله گری رو می کند.
وقتی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا به دروغ در برابر دوربین های تلویزیونی رسانه ها می گوید: از حمله اسرائیل برای کشتن هنیه رهبر حماس نه خبر داشتیم و نه دخالتی...» داستان کی بود؟ کی بود؟ من نبودم سیاست جدیدی نیست که دیپلماسی آمریکا به آن روی آورده. بعد از جنگ جهانی دوم انگلیس و آمریکا این سیاست را ادامه داده اند و من بعد هم ادامه خواهند داد.
ترور آنقدر کور و همانند نفاق چون نقطه ای سیاه روی پرده سیاه تری است که در هر جای دنیا و در هر کشوری می توان انجام داد چنانچه تاکنون کشورهای اروپایی و آمریکا هم طعم آن را چشیده اند.
ترور ابراهام لینکن، ترور کندی و تروهای دیگر در آمریکا و یا دیگر کشورها، عاملان ترور با کمک اطلاعاتی سازمان های مخوف سیا، اینتیلجنت سرویس انگلستان یا ک.گ.ب روسیه و یا موساد اسرائیل می توانند به اهدافی چند برسند، اما آنچنان تعیین کننده نیستند که کشوری را به لحاظ امنیتی و نظامی تضعیف کنند.
رهبران حماس و دیگر سازمان های آزادی بخش فلسطین از بدو تأسیس تاکنون مورد هدف بوده اند و از آنها بسیار ترور شده اند اما ریشه های آنان در خاک فلسطین رویشی قوی تر داشته است.
با ترور اسماعیل هنیه، حماس از بین نمی رود. بلکه قوی تر و هوشیارتر شخص دیگری جای او را می گیرد و این نهضت ادامه پیدا می کند حتی اگر مشاوران نظامی اسرائیل در آذربایجان و کردستان عراق بیخ گوش ما به توطئه چینی و نفوذ با فریب دولتمردان به اصطلاح دوست، دشمنی با ایران را رقم زنند.
آنچه مهم است این است که ایران مقتدر با هوشمندی و به دور از احساسات در پاسخ به عملیات خرابکارانه دشمنان اقدام کند و در تله ای که آمریکا و اسرائیل برای آنها مهیا کرده اند نیفتد.
ایران در طول 45 سال گذشته بارها از ترور ضربه خورده و این ضربه باعث سخت جانی آن شده است.
از ترور 72 شخصیت کلیدی توسط منافقین گرفته تا ترور رئیس جمهور شهید رجائی و باهنر و ترور ائمه جمعه استان ها و ترور بعضی از فرماندهان سیاه در داخل و خارج و یا ترور دانشمندان هسته ای. آیا این ترورها توانستند ایران را تسلیم آمریکا کنند؟ یا برعکس به قوت و قدرت نظامی و امنیتی ما افزودند و ما را هوشیارتر و بیدارتر کردند؟
اکثریت مردم دنیا بر علیه جنایات دولت کنونی اسرائیل در غزه بپا خاسته اند و به هر روز در خیابان های شهرهای دور و نزدیک اعتراضات خود را با شدت ابراز می دارند، اما نه مدعیان حقوق بشر گوش شنوایی دارند و نه دولتمردانی که به اسرائیل اسلحه و مهمات می فرستند و کشتار زن و کودک بیگناه و غیر نظامی غزه را تأیید می کنند. کشورهای مسلمانی که با رژیم صهیونیستی رابطه نزدیک سیاسی و اقتصادی دارند چنان وابسته و دلبسته قدرت تبعی اند که جرأت اقدامی کارساز بر علیه اسرائیل ندارند هرچند انبارهای اسلحه آنها آنقدر متراکم است که عنقریب می ترکند.
مصر و اردن، که هم مرز با اسرائیلند به گونه ای گرفتار مسایل اقتصادی و سیاست های وابسته به غرب اند که جرأت مقابله با اسرائیل را ندارند و در جنگ های قبلی با اسرائیل خود را آزموده اند. سوریه و لبنان هم اگر بتوانند خود را حفظ کنند که از تجاوز هواپیماهای اسرائیل در امان باشند در شرایط اقتصادی و اختلافات قومی و سیاسی جای شکر دارد.
حوثی ها علیرغم ضربات سختی که در جنگ نیابتی از عربستان خورده اند با شجاعت در مقابل جنایات اسرائیلی ها ایستاده اند و عراق سر برآورده از جنگ سخت با آمریکا هم با توش و توان حشدالشعبی ها خودی نشان می دهد. اما در برابر آمریکا و اسرائیل جز یک اتحاد همه جانبه و قوی کشورهای منطقه کارساز نیست و ایران تنها، هرچند تاکنون ضربات مهلکی به اسرائیل و منافع آمریکا در منطقه زده اما به لحاظ مرزی با اسرائیل فاصله زیادی دارد و همین فاصله است که کار را بیشتر دشوار می کند.
حماس و لبنان و سوریه و دیگر سازمان های آزادی بخش فلسطین باید به گونه ای به لحاظ نظامی قدرتمند شوند که خود از پس کار برآیند چنانکه 300 روز است حماس و حزب الله اسرائیل را در گرداب غزه گرفتار کرده اند و تلفات سنگینی به نظامیان، شهرها، روستاها و اقتصاد آنها وارد کرده اند که دولتمردان اسرائیل چنین تصوری نمی کردند.
ذکر این نکته لازم است که خوانندگان بدانند در طول دوران شاهنشاهی پهلوی سازمان های جاسوسی سیا و موساد، سازمان اطلاعات و امنیت ایران «ساواک» را در چنبره و زیر سایه خود داشته اند و اطلاعات مکانی و امنیتی از کل کشور را در اختیار دارند و هر ضربه ای که از این دست خورده ایم ریشه در همان نفوذ گذشته دارد. هرچند نفوذی ها با هفت دست شسته شده اند باز هم نیاز به شسته شدن دارند. وقتی با آمریکا سر شاخ شدیم، گویی با همه دنیا سرشاخ شده ایم. آمریکا در تمام کشورهای جهان به ویژه همسایگان ما نفوذ سیاسی، اقتصادی و نظامی و امنیتی دارد. اسرائیل، یعنی آمریکا و آمریکا یعنی دیپلماسی فریب!
والسلام