ایران در دو نوبت به مراکز نظامی اسرائیل با موشک و پهپاد در ابعاد وسیعی حمله کرد، علیرغم سانسورهای خبری که صهیونیستها و متحدان آن با سرسختی برای پنهان نگاه داشتن آثار خرابیها و خسارتها اعمال کردند بالاخره نقشههای ماهوارهای تا حدودی میزان خسارتها و تخریبها را رسانهای کردند. سران رژیم صهیونیستی پس از این حملات تهدیدهای لفظی خود را بر علیه ایران اعلام میکردند که چنین میکنیم و چنان، همگان هم از این لفاظیها در 24 ساعت آگاه شدند. حمله تلافیجویانه اول اسرائیل آنچنان محدود و ضعیف بود که بیشتر به یک ضربه کمبهاء میمانست آن هم در مکانی که مشخص نشد از طریق ریزپرنده بوده یا موشک در حمله تلافیجویانه دوم که در بامداد شنبه انجام شد عنوان کردند بیش از صد هواپیما وارد خاک ایران شدند و اهداف استراتژیک نظامی ما را هدف قرار دادند گرچه اعلامیه ارتش جمهوری اسلامی حاکی از خسارتهای جزئی و مورد مطالعه است اما از قرائن و شواهد برمیآید که به جز خسارتهای ناچیزی به پدافند دفاعی و شهادت 4 نفر از رزمندگان مدافع و شجاع کشور، نتانیاهو از پس وعدههای چنین و چنان خود بر نیامد و به هر دلیل نخواستند یا نتوانستند به مراکز مهم هستهای و نفتی ما آسیبی برسانند.
آمریکا و متحدان غربی اسرائیل به خوبی میدانند که قدرت بازدارندگی ایران در منطقه خاورمیانه به حدی است که اگر دست به حملاتی بزنند که زیرساختهای حیاتی ما را مورد حمله قرار دهند تمام زیرساختهای آنها را در دور و نزدیک مورد حمله قرار میدهیم و خسارتهای جبرانناپذیری به آنها وارد میکنیم.
قصد این ندارم که به دنبال چرایی دشمنیهایی باشم که در ایران و اسرائیل سالیانی است جزء اهداف استراتژیک در سیاستهای خارجی است و این دشمنیها تا چه میزان در تضعیف اقتصاد ما و تحریمهای تحمیلی اثر گذاشته و یا اسرائیل را در ناامنی و خسارتهای بسیار نظامی و اقتصادی و بیآبرویی جهانی قرار داده است.
سخن بر سر قدرت بازدارندگی است که ایران توانسته است با سختیها و زحمتهای بسیار و صرف هزینههای هنگفت برای حفظ حدود و ثغور و اعتبار نظامی خود مستقلا ایجاد نماید و امنیت مرزها را تضمین کند تا آنجا که صرفا نیروهای نظامی و تجهیزات مدرن جنگی سرنوشتساز نباشند بلکه اعتماد به نفس، توکل و تلاش از طرفی و باور به اراده لایزال الهی برای ترعیب و تضعیف دشمنان از طرف دیگر قدرت ملت را در شرایط سخت به رخ بکشد و اتحاد ملی را به وفاق و همدلی کمنظیری تحکیم نماید به گونهای که به دشمنان بفهماند گرچه مردم مطالبات به حقی در باب اقتصاد و مسائل معیشتی دارند اما هرگاه از جانب دشمنان احساس خطر کنند جز به دفاع مشروع و حفظ امنیت و ارزشها نمیاندیشند.
سران نظامی اسرائیل قبل و بعد از حمله ایران یا حزبالله، مدام با به صدا درآوردن آژیرها به زیرزمینها و سوراخهای از قبل آماده شده خزیدند و مدتهاست در این سوراخها زندگی میکنند اما چه قبل و چه پس از حمله هواپیماهای رژیم صهیونیستی که بیشتر به یک گردش برون مرزی شبیه بود مردم ما احساس نکردند اتفاقی افتاده است، راحت خوابیدند و وقتی از خواب بیدار شدند از طریق اخبار متوجه شدند که حملاتی صورت گرفته است به جز کسانی که در نزدیکی آنها صدای انفجاراتی چند شنیده شد اما نترسیدند و احساس خطر نکردند زیرا 8 سال جنگ تحمیلی ما را با این صداها، حملهها، موشکپرانیها آشنا کرده و طعم تلخ جنگ را در ابعاد مختلف چشیدهایم و شیرینی پیروزیهای مقطعی نیز به کاممان آشناست.
آنچه مهم است نخست قدرتهای بازدارندگی است که میتوان آنها را مختصر در حد گنجایش این نوشتار بیان کرد نخست باور جمعی به خدای متعالی است که پیوسته نگاهبان و حافظ این مرز و بوم بوده است حتی در طول هزاران سالی که این مردم به وحدانیت خداوند باور داشتهاند.
دوم اتحادی است که در دو جنبه به مثال دو بال پرواز پیوسته در آسمان ایران عزیز چونان عقابی تیز پرواز جولان داده و قدرت خود را به رخ دشمنان کشیده است. اتحاد ملی و اتحاد دینی همانند دو روی یک سکه طلاییاند.
سوم آمادهسازی جسمی و روحی سربازانی که دو بال پرواز را قدرت دادهاند یعنی سپاه شجاع و ارتش قهرمان ما.
چهارم اقتدار و سرسختی رهبرانی که توانستهاند هدایت کشتی نجات حامل ملت را در دریاها و اقیانوسهای طوفانی و بلاخیز از موج خیز حادثه مصون نگاه دارند هرچند تمام تیرهای زهرآگین دشمنان به سوی آنها سرازیر است و سعی دارند با مثال آوردن تنی چند از جاهلان و نابخردان و یا فرصتطلبان اختلاسگر زحمات آنان را ناچیز جلوه دهند و یا دولتمردان ما را به بیخردی و ناتوانی متهم نمایند.
اعمال سیاست خارجی عزتمندانه توأم با مصلحت در شرایط سخت تحریم آدم را به حال و احوال رستم میاندازد که میبایست از هفت خان عبور کند و با دیوهای قدر قدرت مبارزه نماید و طعم تلخ عذاب جناتکاران را بچشد.
موقعیتهای جغرافیایی و ژئوفیزیکی ایران از یک سو و از دیگر سوی گستردگی کشورمان هر چند با همسایگانی روبروست که بعضا جز عذاب و ایذاء ندارند و شرایط را برای حمایت از تروریستهای خود فروخته فراهم میکنند اما تاکنون نتوانستهاند حتی یک وجب از خاک این کشور را از زیر پای غیورمردان نگاهبان ما بیرون آورند، این تمرینات و حرکات ایذایی همسایگان گرچه ظاهرا آزاردهنده است اما سازنده و تقویت کننده پاسداران ما نیز بوده است به گونهای که قدرت بازدارندگی ما در طول 45 سال گذشته در تاریخ نمونه نداشته است.
درد آمریکا، انگلیس، روسیه و دیگر ابرقدرتهای شرق و غرب که معمولا در طول تاریخ تمامیتخواه و استعمارگر بودهاند همین است که هنوز در تحلیلهای سیاسی و نظامی خود نتوانستهاند فهم کنند که ایران بر کدام قدرت تکیه دارد و با کدام قدرت ایستاده است.
درست به خاطر دارم از آغاز پیروزی انقلاب تاکنون تحلیلگران سیاسی غرب و شرق برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی شمارش معکوس در مقاطع مختلف اعلام کردهاند اما علیرغم مشکلات اقتصادی و سلایق مختلف قومیتهای ما، نیروهای بازدارنده در برابر حملات دشمنان روز به روز قویتر، مصممتر و شجاعتر در عرصههای سخت ایستادگی کردهاند. چه در جنگ نرم رسانهای و چه در جنگهای نظامی و یا تحمل سختیهای تحمیلی.
مسلما تلاش در جهت صلح و پرهیز از دشمنی و اختلاف در شرایطی که ضامن منافع ملی باشد میباید اولویت اول سیاست خارجی باشد هرچند عدهای افراد ذینفوذ و نادان که بیشتر متوهم بعضی باورهای آسیب زنندهاند بر طبل جنگ بکوبند.
دیپلماسی نه جنگ و نه صلح اقتصاد ما را به ناکجاآباد میبرد. تلاش در جهت ایجاد روابط حسنه بینالمللی با حفظ عزت و کرامت و مصلحت اندیشی برای پیشگیری از ضرر و زیان و خسارتهای ناشی از ایرانهراسی مسلما پسندیده است و میباید در اولویت دیپلماسی و سیاستهای خارجی ما باشد. تا چه پیش آید:
به قول حافظ:
«گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم...»
والسلام