وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    نقطه ی بحرانی  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 31 مرداد 1403 11 0
    سرمقاله 1 شهریور اسماعیل عسلی                 نقطه ی بحرانی
    گشت و گذار در دنیای بازنشستگی در واقع به منزله ی سفری خاطره انگیز به گذشته ی بازنشستگان و ترسیم آینده ی شاغلان است . نسلی که پا در آستانه ی سالمندی می گذارد همواره بین گذشته و حال و آینده در رفت و آمد است . گذشته ای که تنها خاطراتی پراکنده از آن باقی مانده ، حالی که در گذر است و آینده ای مبهم که شرح چگونگی آن با توجه به تکانه های شدید اقتصادی در هاله ای از ابهام قرار دارد .
    بازنشستگان در شرایط اقتصادی ناپایدار با دریافت حقوقی غیر همسان با شلاغلان همتراز بیش از سایر اقشار تحت فشار قرار دارند چرا که غیر از دغدغه ی تامین مایحتاج روزانه باید نگران هزینه ی مسکن و ازدواج فرزندان و به جای آوردن تشریفات رفت و آمد اقوام سببی اعم از عروس و داماد و خویشاوندان مرتبط نیز باشند و از همه مهمتر تامین هزینه درمان ابتلا به انواع نارسایی های جسمی ناشی از سالمندی و کهولت نیز بر دوش دل آنها سنگینی می کند و در مواردی اگر فرزندانشان پس از ازدواج در شهر و یا کشوری دیگر ساکن شده باشند دغدغه ی هزینه ی سفر نیز به سایر دغدغه ها افزوده می شود .
    بازنشستگان امروز با توجه به این که در مرز 55 سالگی به بالا قرار دارند ، جوانی خود را در زمان پیش از پیروزی انقلاب سپری کرده اند و تصویری فراخور موقعیت خانوادگی و جایگاه اجتماعی آن روزهای خود از رژیم پهلوی دوم دارند و همین مسئله به صورت ناگزیر زمینه ای برای مقایسه شرایط کنونی و شرایط آن زمان آنها فراهم می کند و شاغلان فعلی انگیزه ی بالایی برای شنیدن توصیف آن شرایط از زبان بازنشستگان دارند که البته معمولا با حذف و اضافه ها و بزرگنمایی هایی که سر در آبشخور فشارهای اقتصادی و مسائل حاشیه ای دارد نیز همراه است . اما آنچه مسلم است این که چون در آن زمان پول ملی در جدول ارزهای خارجی جایگاه نسبتا پایداری داشته قدرت خرید کارمندان دولت و به تبع آن بازنشستگان در خور اعتنا بوده که بازتاب آن برای شاغلان کنونی حسرت برانگیز است و این مسئله روی برآیند کاری آنها و همچنین تصمیم گیری برای نحوه ی گذران اوقات فراغت تاثیرگذاراست . مسئولین باید در نظر داشته باشند که بازنشستگان در جامعه ی نیمه سنتی ما در ردیف قشر مرجع به حساب می آیند که سخنان و اظهار نظر آنها خصوصا نگاه مقایسه ای که به گذشته و حال دارند برای شاغلان و نسل جوان مبنایی برای داوری پیرامون عملکرد کارگزاران نظام است و این مسئله تعارف بردار هم نیست که بتوان با ملاحظاتی مبتنی بر نگاهی محافظه کارانه از کنار آن گذشت !
    در حال حاضر به زعم بسیاری از بازنشستگان این مسئله که نگاه ویژه به برخی وزارتخانه ها و کارکنان آنها و همچنین میدان داری آقازاده ها در حوزه های اقتصادی به ایجاد گونه ای رانت منجر گردیده و نهایتا بی توجهی به وضعیت معیشتی کارکنان و بازنشستگان دیگر وزارتخانه ها را به دنبال داشته در حال برجسته شدن است و این که کسی هم پاسخگوی این وضعیت نیست به شائبه هایی دامن می زند که خروجی مطلوبی ندارد !
    بازنشستگان بیش از سایر اقشار دنیا دیده و سرد و گرم روزگار چشیده هستند و خصوصا با توجه به این که در عصر ارتباطات هم به سر می برند ، در جریان وضعیت همگنان و همپالگی های خود در سایر کشورها قرار می گیرند از این رو خواه ناخواه به مقایسه و داوری می پردازند و انتظار دارند چون در کشوری ثروتمند زندگی می کنند از رفاه و آسایشی فراخور تلاش و دانش و تجربه ی خود برخوردار باشند و برای آنها پذیرفتنی نیست که در کشوری زندگی کنند که چندین برابر برخی از کشورها ثروت و موقعیت و فرصت دارد ولی به دلیل بی تدبیری های زنجیره ای ، کارمندان و بازنشستگانش یک چندم شهروندان برخی از کشورها هم رفاه و آسایش ندارند؛ از این رو با زبان بی زبانی به دنبال استیفای حقوق خود هستند. دانستن این نکته هم برای مسئولین سودمند است که دنیا دیده گی بازنشستگان مانع از این است که بتوان آنها را با وعده های غیر قابل تحقق به بهبود وضعیت آن هم با ساز و کارهای شناخته شده ی فعلی امیدوار ساخت.
    بر هیچ کس پوشیده نیست که مطالبات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی زمانی که مورد بی اعتنایی قرار می گیرد با گره خوردگی به مطالبات سیاسی ، ذهنیتی ایجاد می کند که خواه ناخواه روی میزان رضایتمندی ، مشارکت و همراهی مردم خصوصا بازنشستگان با دولت و مسئولین تاثیری غیر قابل انکار خواهد داشت و این چیزی نیست که مطلوب و مد نظراداره کنندگان کشور باشد . جوهره ی سخن بازنشستگان خطاب به مسئولین این است که شما هیچ وظیفه ای جز جلب رضایت مردم خود ندارید و هر اقدام و قانونی و مصوبه ای باید مهر دفاع از منافع ملی را بر پیشانی داشته باشد .
    در حال حاضر بحث بی میلی جوانان به ازدواج و فرزند آوری ، کاستی های فرهنگی ، کمرنگ شدن معنویت آن هم با وجود هزینه های سرسام آور تبلیغاتی ، رواج افسردگی و آسیب های روانی و انگیزه هایی که برای مهاجرت و ترک کشور در تحصیل کرده ها ایجاد شده برای افراد سالدیده ای که به این آب و خاک عشق می ورزند به دغدغه ای آزاردهنده تبدیل شده و به نگرانی آنها دامن می زند . البته شاید کسانی نابالغ بودن دموکراسی و نبود شایسه سالاری و ناسازگاری برخی قوانین با یکدیگر را دلیل این وضعیت بدانند ولی هر چه هست باید برای خشنودی بازنشستگان کاری کرد و با ایجاد امید در آنها زمینه ی احیای امید در سایر اقشار را نیز فراهم ساخت . با روند فعلی که کشور رو به پیری می رود ، دیده نشدن بازنشستگان با توجه به جایگاه پررنگتر آنها در هرم جمعیتی که ظرف یک دهه ی آینده خود را نشان خواهد داد هر روز به جمعیت مطالبه گران افزوده خواهد شد و زمانی که به نقطه ی بحرانی برسید مدیریت آن از عهده ی هر کسی برنمی آید . سخن آخر اینکه رویه ی کشدار به بازی نگرفتن کانون های بازنشستگی در مدیریت صندوق ها و واگذاری این امر به کسانی که ناگزیر در جریان افت و خیز های اقتصادی مقهور برخی بده و بستان های سیاسی می شوند به نابسامانی ها دامن می زند زیرا وقتی صاحبان اصلی صندوق مشارکتی در مدیریت آن نداشته باشند دیگر حرفی برای گفتن باقی نمی ماند.
     
    شماره روزنامه:8121
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در چهارشنبه, 31 مرداد 1403

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.