وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    شما اینکاره نیستید  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 13 اسفند 1403 6 0
    سرمقاله 14 اسفند اسماعیل عسلی                      شما اینکاره نیستید
    بیمه درمان کارآمد برای بازنشستگان کشوری به آرزویی دست نایافتنی تبدیل شده و پیگیری های شفاهی و مکتوب و وعده های نمایندگان و مسئولین و تجمعات اعتراضی و سرگردانی این طیف خسته از کژتابی های روزگار نیز راه به جایی نبرده و به حکم آن که گفته اند " هزار وعده ی خوبان یکی وفا نکند " گویا قرار نیست این گره کور باز شود و مرهمی بر زخم ناسور شده ی این طیف خدوم که بهترین دوران عمر خود را در بحران های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی سپری کرده اند ، گذاشته شود . رسانه ها نیز که هر چه می نویسند و بازتاب می دهند افاقه نمی کند و حقوق ناچیز پرداختی به سپیدمویان سیاه بخت نیز کفاف مخارج معمولی را نیز نمی دهد چه رسد به این که بخواهد جوابگوی مخارج درمان آنها در شرایط گرانی دارو و درمان باشد .
    نه تذکرات نمایندگان راه به جایی می برد و نه صندوق بازنشستگی کشوری به خوبی مدیریت می شود و در شرایطی که داشته های صندوق به حیاط خلوت دولتی ها تبدیل شده و زمزمه هایی مبنی بر واگذاری مایملک صندوق که میراثی بین نسلی است به گوش می رسد و ظاهرا در آینده ای نه چندان دور باید شاهد واگذاری هست و نیست بازنشستگان کشوری به سازمان تامین اجتماعی به ازای بدهی های دولت باشیم فریاد دادخواهی ها نیز راه به جایی نمی برد . جای شگفتی نیست اگرسرانجام 30 سال خدمت در شرایط بحرانی و سالها شکیبایی به آیینه ی عبرتی برای کسانی تبدیل شود که اکنون در ادارات و سازمان های دولتی مشغول انجام وظیفه هستند .
    پر واضح است که دل دادن به کار صادقانه برای کارمندان و معلمانی که شاهد وضعیت معیشتی رقت بار بازنشستگان هستند کار آسانی نباشد و ترجیح بدهند که در کنار کار دولتی در تکاپوی فراهم آوردن پشتوانه ای مالی آن هم به هر قیمتی باشند که اگر فردای روزگار صندوق بازنشستگی پشتشان را خالی کرد و یا کسانی صندوق را خالی کردند ، دستشان به جایی بند باشد که بتوانند گلیم نخ نمای شده ی زندگی خود را از آب وگل آلود بی سرو سامانی ها بیرون بکشند و دست روی کلاه خود بگذارند تا دستخوش باد حوادث نشود.
     می گویند در میان الواح گلی بیرون آمده از خرابه های تخت جمشید به نوشته هایی برخورده اند که بیانگر پرداخت حق بیمه به کارگران این بنای باستانی بوده است و گویا مرخصی زایمان هم برای کارکنان زن در کار بوده ، البته سخنی از صندوق بازنشستگی یا چیزی شبیه آن به میان نیامده ولی مگر می شود بیمه یا همان حق و حقوقی که چندهزار سال پیش به رسمیت شناخته شده اکنون محلی از اعراب نداشته باشد .
    بدون تردید شیوه ی اداره ی صندوق بازنشستگی کشوری ظرف چند دهه ی گذشته حساب و کتابی نداشته و عدم مشارکت نمایندگان کانون های بازنشستگی در اداره ی صندوق و بی اطلاعی آنها از چند و چون فعالیت و سوددهی هلدینگ ها نیز به شائبه هایی دامن زده که نوک پیکان این بدگمانی ها عمدتا مدیران صندوق را نشانه می رود که نهایتا خروجی خوبی ندارد . ضمن این که در عصر ارتباطات که معمولا اخبار گوناگون از سوراخ سنبه های تشکیلات اداری درز پیدا می کند هر روز اخباری منتشر می شود که آتش خشم و نارضایتی بازنشستگان را شعله ور می سازد .
    کیست که نداند طیف بازنشسته اعم از فرهنگی و اداری و کشوری و لشکری اهل سواد و تجربه و دنیا دیده هستند و نمی توان آنها را دور زد و سر کار گذاشت از این رو ناخشنودی آنها به انحاء گوناگون در رفتار و گفتارشان انعکاس پیدا می کند که با توجه به مرجعیت اجتماعی این قشر ، تمامی خانواده ها و اجتماع را درگیر کرده و شرح حال فلاکت بارآنها به نقل مجالس تبدیل می شود و زبان به زبان می چرخد و تصویری تیره از نحوه ی اداره ی صندوق ارائه می دهد که تبعات آن دامن دولت و کارگزاران را می گیرد و به نفع هیچ کس نیست .
    کسانی که هر روز طرحی برای آینده ی صندوق و نحوه ی اداره ی آن ارائه می دهند باید بدانند که صندوق بازنشستگی میراثی بین نسلی است که صاحبان آن باید در جریان کم و کیف اداره ی آن باشند . قاعدتا انتظار می رود که دولت صرفا باید بر نحوه ی مدیریت صندوق نظارت کند و دخالتی در تصمیم گیری ها نداشته باشد زیرا تجربه ثابت کرده که قبض و بسط های اقتصادی گاه دولت ها را ناگزیر به برداشت های غیر معقول از دارایی صندوق می کند یا مدیرانی را می گمارد که تحت تاثیر فشارهای جنبی و بازی های اقتصادی و سیاسی و لابیگری های حزبی و گروهی به تصمیم گیری های مقطعی سوق داده می شوند و نمی توانند صندوق را به سوددهی برسانند و برخی هزینه کردهای مغایر با اساسنامه صندوق نیز جز خسارت و ضرر چیزی عاید بازنشستگان نمی کند و مدیریت های تجربه شده ظرف چند دهه ی اخیر نیز موید این معناست که ادامه ی این وضعیت به حراج کردن داشته ها و نداشته های صندوق می انجامد.
    اکنون دست اندرکاران صندوق در شرایطی از تکریم بازنشستگان سخن می گویند که این طیف مظلوم که معمولا به اقتضای شرایط سنی و استرس های ناشی از تنگناهای معیشتی با انواع بیماری ها دست و پنجه نرم می کنند و نیازمند پاسخگویی مناسب مراکز درمانی و بیمارستان ها هستند ولی متاسفانه تاخیرهای صورت گرفته در امر پرداخت بدهی صندوق به بیمه ها نه تنها بیمه ی خدمات درمانی را از اعتبار انداخته بلکه بیمه مکمل و اکمل و عناوینی از این قبیل نیز قادر به پوشش دهی هزینه های درمان نیست .
    نتیجه ی پیگیری های بی نتیجه ی نمایندگان مجلس نیز بیانگر این واقعیت تلخ است که گره های کور ایجاد شده وضعیت صندوق بازنشستگی را به کلافی سردرگم تبدیل کرده که هیچ کس قادر به باز کردن آن نیست . کسانی که در پاسخ به پیگیری مدیران کانون های بازنشستگی از ناتوانی مالی صندوق سخن می گویند در پاسخ به این پرسش که چه کسانی صندوق را به این روز انداخته اند پاسخی ندارند و توپ پاسخگویی را به خارج از زمین بازی می اندازند. با این وضع مدیریت صندوق معلوم می شود که شما اینکاره نیستید! اداره کردن، کار هر کسی نیست و مدیران صندوق باید پاسخ بدهند که با داشته های صندوق چه کرده اند؟!
     
    شماره روزنامه:8278
    این مورد را ارزیابی کنید
    (0 رای‌ها)
    آخرین ویرایش در دوشنبه, 13 اسفند 1403

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3