کسي نتوانست عيبي در او بيابد و سخن چيني ،جاي عيب جويي دراونمييافت. ذليل ترين افراد در نزد او عزيزترين بود تا حق وي را باز ستاند . نيرومند در نظر او پست و ناتوان مي نمود تا حق را از او باز ستاند .او نخستين کسي بود که پيامبر صلي الله را تصديق کرد.

آري اين بود امام راستين و نخست ما که افتخار پيروي و تبعيت از او را در شناسنامه داريم و خود را شيعه علي(ع) نام نهادهايم.

افسوس ! تنها گروهي به سوي او آمدند که آنها نيز ناتوان و مضطرب بودند .امامعلي فرزند آخرت بود به دنيا پشت کرد و عطايش را به لقايش بخشيد. حکومت را از آب دهان بز بي ارزش تر و پستتر دانست و قدرت باعث نشد فساد و تباهي در خانه و دفترکار ش وارد شود و رشد کند

به دنيا و آنچه در آن است از شر و هوسراني و دلبستگي و تعلق به شهوات و لذات، پشت کرد و از خير آن توشه آخرت برداشت

امام ما به رياکاري و سياست بازي و دروغ و فريب نه گفت و اخلاص را در همه حال وجهه همت کرد تا درتاريخ ثبت شود که انسان کامل مي تواند اين چنين باشد

عليرغم آنکه اصالتاً طالب صلح بود جنگ هاي بسياري به او تحميل کردند زيرا از جنگ هراسي نداشت و تسليم شدن را دون شان مرد مسلمان مي دانست .

اوبه ترس و تزوير و هراس از قهرمانان دشمن نه گفت و پيوسته پيش قراول سپاه اسلام بود تا به جنگجويان مسلمان قوت قلب دهد و خوف را از دل آنان بزدايد .

امام علي عليه السلام خطاب به مردم فرمود : اي مردم همانا بر شما از دو چيز ميترسم هواپرستي و آرزوهاي طولاني بدانيد که پيروي از خواهش هاي نفس انسان را از حق باز مي دارد و آرزوهاي طولاني آخرت را از ياد مي برد به حريت و آزادگي ايمان داشت و براي آنکه آزاد باشد رنج هاي بسيار برد تا جايي که جمله مانايي از او به يادگار مانده که هيچ نويسنده و هنرمند و شاعر ي نتوانسته در وصف آزادي به اين زيبايي سخن بگويد :

" لاتکن عبد غيرک ولکن جعلک الله حرا "بنده ديگري مباش که خدا تو را آزاد آفريده است . امام علي عليه السلام با استبداد و خودکامگي و تعصبات کورکورانه جنگيد آنقدر که گفت :

"دو گروه پشت مرا شکستند، عالمان متهتک و جاهلان متنجس " با مترفين ،قاسطين و مارقين در ظاهر و باطن جنگيد و در تمام عمر با آنان سر ستيز داشت و مدام سفارش مي کرد و مي فرمود:شيرين و خوش منظر است که به سرعت به سوي خواهانش ميرود و بيننده را مي فريبد سعي کنيد

" اي مردم !دنيا خانه آرزوهايي است که زود نابود ميشود کوچ کردن از وطن حتمي است دنيا

با بهترين زاد و توشه کوچ کنيد و بيش از کفاف نياز خود از آن نخواهيد و بيشتر از آنچه نياز داريد طلب نکنيد. اول مرد مسلمان صادق و خالص بعد از پيامبر صلي الله ، ستايش ومدح را براي خدا جايز ميدانست و از هرگونه تعريف و تمجيد ديگران از خود روي بر مي تافت و خود را جز بنده خدا که مردم آن زمان حکومت را بروي تکليف کردهاند معرفي نميکرد. او کسي بود که چون در برابر فريبکاري و مبارزه طلبي معاويه قرار گرفت ،اسلام و دين محمد را در خطر ديد. با خود گفت : پس از بيعت عمومي مردم مسئله جنگ با معاويه را بررسي و ارزيابي کردم همه جهات آنرا سنجيدم تا آنکه مانع خواب من شد ديدم چارهاي جز يکي از اين دو راه ندارم يا با آن مبارزه کنم و يا آنچه را که محمد صلي الله آورده ا نکارنمايم پس به اين نتيجه رسيدم که تن به جنگ دادن آسان تر از تن به کيفر پروردگار دادن است و از دست دادن دنيا آسانتر از رها کردن آخرت است….. اي کاش قرآن مي خوانديم و آن را به زبان خود فهم مي کرديم تا بدانيم مسلماني و مسلمان زيستن چگونه است . اي کاش از حاشيهها و پيرايه ها مي بريديم و سنگيني بار تعصبات جاهلانه راازدوش رها ميکرديم و راه راست را که در آن انحراف ومذ لتي نيست مييافتيم و به ادامه آن مصمم مي شديم. اي کاش نهج البلاغه را کلاس درس و اخلاق ميکرديم و آنچه امام راهنماي ما گفته بود با گوش هوش مي شنيديم و با عقل فهم مي کرديم و به احساس در مييافتيم تا از اين همه بدبختي و تيره روزي خلاصي يابيم و از جمع گناهکاران خود را رها سازيم . قدر ما و شب قدر ما به فهم ما از آنچه امام علي به آن افتخار داشت وابسته است و نجات بخش. بينديشيم و براي حفظ باور خود قوي باشيم که خداوند قيام کنندگان به حق و عدالت و اخلاق مداري را دوست مي دارد و السلام