نظارت بر عملکرد اقتصادی شهروندان از طریق رصد و پیگیری تراکنش های بانکی با توجه به امکانات متکی به تکنولوژی و رایانه های حسابگر امروزه به امری رایج و ضروری در سیستم های حکومتی که خود را موظف به پاسخگویی به مردم می دانند تبدیل شده به طوری که از این طریق می توانند از انواع تخلفات مالی جلوگیری کنند .هر چند استفاده از این شیوه برای نظارت بر رفتار اقتصادی شهروندان در تمامی کشورها یکسان نیست ولی دولت هایی که از طریق دریافت مالیات کشورشان را اداره می کنند روی این مسئله که شهروندان چگونه درآمد کسب می کنند و چه نقشی در تولید دارند بسیار حساس هستند به طوری که حتی گاهی به سپرده ی بانکی سودآور آنها نیز مالیات تعلق می گیرد چرا که رویکردها عمدتا بر سرمایه گذاری بر روی تولید و به حرکت در آوردن چرخ کارخانجات متمرکز گردیده تا حتی المقدور از تبدیل شدن بانک ها به بنگاه های مالی جلوگیری نمایند و بانک ها نقش تامین مالی تولید را ایفا کنند .
در عرف اقتصادی وقتی کسی سود به دست آورده از راه خلافکاری را به دارایی ظاهرا قانونی تبدیل می کند ، مرتکب پولشویی شده است . در واقع پولشویی به این دلیل صورت می گیرد که منشاء درآمد به دست آمده پنهان بماند تا در معرض بازرسی های قضایی قرار نگیرد . در کشورهایی که شاهد رواج هر نوع از قاچاق کالا و مواد مخدر هستیم و اختلاس و رشوه گیری و قاچاق اسلحه و دزدی های کلان بیش از سایر کشورها رواج دارد ، پولشویی ، راهی برای گریز از انجام بازرسی های قانونی بر منشاء درآمدهاست. البته دلایل دیگری هم برای پولشویی وجود دارد . برای نمونه ما وقتی می خواهیم فردی را برای انجام ماموریتی پرهزینه و در عین حال محرمانه به جایی اعزام کنیم که در صورت دستگیر شدن و بررسی مشخص نشود توسط چه کسانی حمایت مالی و پشتیبانی شده ناگزیر هستیم پول را به طریقی غیرمتعارف به دست او برسانیم . امروزه استفاده از رمزارزها در همین راستا صورت می گیرد زیرا صاحبان رمزارز حتی اگر شناخته شده هم باشند امکان تجسس در تراکنش های مالی آنها وجود ندارد . ناگفته نماند بالا رفتن نرخ انواع رمزارزها که خاصیت ضد تورمی دارند بیانگر استفاده ی فراگیر از آنها برای در امان ماندن از نوسانات بازار است .
بر اساس اظهارات کسانی که در جریان جزئیات کلاهبرداری های کلان هستند برخی افراد از طریق تاسیس بنیاد خیریه تلاش می کنند معاملات غیرقانونی خود را در پوشش فعالیت های عام المنفعه لاپوشانی کنند که با مخالفت شدید بنیادهای خیریه درستکار قرار گرفته است .
وجود شکاف و نقار بین دولت و مردم که از رسوبات برجای مانده از رودررویی شرع و عرف و قانون است مربوط به امروز و دیروز نیست زیرا پیش از انقلاب در میان برخی از متشرعین این ذهنیت وجود داشت که نباید به حکومت ظالم مالیات پرداخت و حتی برخی تلاش می کردند با بانک ها و موسسات مالی ربوی هیچگونه بده و بستانی نداشته باشند ولی در مقابل اغلب بازاریان بخشی از درآمد خود را به عنوان خمس به رفع حوائج نیازمندان اختصاص می دادند و در امور خیریه مشارکتی اثرگذار ایفا می کردند و بعضا مورد وثوق مردم هم بودند که امروزه خصوصا به دنبال ورود نسل جدید به بازار نه تنها از آن حال و هوا و مناسبات رایج بین بازار و نهادهای دینی به صورت خودجوش خبری نیست بلکه برخی از بازاریان ترجیح می دهند دولت را در جریان جزئیات تراکنش های مالی خود قرار ندهند و از آن طرف هم دولت تمامی بازاریان را ملزم به داشتن پوز نموده ولی در عین حال خرید و فروش اجناسی که به صورت قاچاق وارد بازار می شود از شفافیت بالایی برخوردار نیست و چالش بازاریان با اداره ی مالیات بر سر چند و چون مالیات و عوارض بخشی از وقت آنها را می گیرد .
ناترازی موجود بین مالیات و عوارض و خدماتی که دولت در اشکال گوناگون ارائه می دهد موجب گردیده که حتی شهرداری ها هم برای دریافت عوارض از کسبه و شهروندان با مشکلاتی مواجه باشند به طوری که طلب شهرداری ها خصوصا در کلان شهرها از مردم بابت پرداخت عوارض از چند صدهزار میلیارد تومان هم بیشتر است و شهرداری ها هر ساله در چند نوبت به مناسبت های گوناگون تلاش می کنند با در نظر گرفتن تخفیف و نادیده گرفتن جریمه ی دیرکرد ، مطالبات خود را از مردم وصول کنند و به رفع ناترازی بودجه و هزینه ها بپردازند !
تمامی این موارد نشان دهنده ی این است که گاهی وجود چالش های اقتصادی مردم را به سمت پولشویی سوق می دهد . زیرا کتمان درآمد برای گریز از پرداخت مالیات نیز می تواند مصداق گونه ای پولشویی باشد هر چند در جریان برخوردهای قانونی با مواردی از این قبیل سخنی از پولشویی به میان نمی آید .
به نظر می رسد دولت ها باید با لحاظ کردن سقف تاب آوری مردم در برابر مشکلات اقتصادی با اتخاذ راهکارهایی مبتنی بر شفاف سازی تمامی هزینه هایی که صرف خدمات می شود ، ابتدا به ترمیم مناسبات خود با مردم بپردازند و در سایه ی ایجاد اعتماد متقابل ، آنها را با خود همراه سازند تا بتوانند در راستای تدوین قوانینی که ضمانت بالای اجرایی داشته باشد ، درآمدهای مالیاتی خود را به نحو چشمگیری افزایش دهند. همان گونه که عدم رعایت نکات بهداشتی و آلودگی محیط موجب بروز برخی از بیماری های خطرناک می شود ، پولشویی نیز از جمله عوارض بی اعتمادی و عدم شفافیت است و بیانگر شکاف های عمیقی است که با انکار آن نمی توان با این بیماری مهلک مبارزه کرد . قابل انکار نیست که زیر پوست پولشویی اتفاقاتی می افتد که منافع ملی را به خطر می اندازد.