وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    نیل به میانه روی  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 15 دی 1403 19 0
    سرمقاله 16 دی 1403 اسماعیل عسلی                    نیل به میانه روی
    هر دولت وسیستم حکومتی برای مدیریت افکار عمومی به دنبال بهره گیری از ظرفیت های فرهنگی و هنری ، رسانه ها و همراه ساختن شخصیت های علمی و اندیشمندان با خود در راستای بستر سازی و ایجاد ذهنیتی همگرایانه به موازات اهدافی است که در کوتاه مدت و خصوصا دراز مدت دنبال می کند . در پیوند با چنین رویکردی لحاظ کردن برخی شاخص ها برای نتیجه گیری مطلوب در خور اهمیت شایانی است زیرا اصلی ترین مخاطب اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه ها و شخصیت های علمی و چهره های ورزشی، مردمی هستند که شهرت ، محبوبیت و ماندگاری آنها را تضمین می کنند . پر واضح است که مکانیزم برقراری پیوند دو سویه و نتیجه بخش و بهره گیری از هنر، ورزش ، شخصیت های علمی و رسانه ها در سیستم های حکومتی یکسان نیست
    برای نمونه در برخی جوامع اگرچه پول حرف اول را می زند و کمپانی های بزرگ قدرت خرید هنر و صنعت و علم و رسانه ها را دارند اما در کنار آن رفتار هنرمندان و دانشمندان و رسانه های مستقل به گونه ای است که تاثیر پول و قدرت بر عملکرد هنرمندان و رسانه ها اگرچه قابل تشخیص است اما آزار دهنده نیست . تردیدی نیست که در چنین فضایی پول و امکانات بیشترین تاثیر را در سمت دهی به فعالیت رسانه ها و هنرمندان و دانشگاه ها و صنایع دارد اما محدود کسانی که آزادانه و با هزینه های خود و یا با حمایت تشکل های مردم نهاد ایده های خود را بازتاب می دهند ، چالش ها بر سر خروجی نهایی مجموعه ی تلاش ها و فعالیت ها را به حداقل می رسانند . ضمن این که تابوهای نشان دار شده که نزدیک شدن به آنها برای هنرمندان و رسانه ها ایجاد دردسر می کند ، بسیار محدود هستند و از همه این ها مهمتر تاثیر نگاه اقتصادی در تحلیل مسائل گوناگون ، مردم را از سیاست زدگی و موج پذیری مصون نگه می دارد .
    آنچه در جوامع توسعه یافته از لحاظ فرهنگی وجود فضایی آزادانه را به نمایش می گذارد ، تنوع دیدگاه ها و جابجایی اداره کنندگان امور تحت تاثیر آرای عمومی در سایه ی تضارب اندیشه ها و انواع رواداری هاست .
    به تعبیر ظریف تر بندی که به پای هنرمندان ، ورزشکاران ، شخصیت های علمی و رسانه ها بسته شده هماهنگی زیادی با کیفیت زندگی آنها دارد و آزار دهنده نیست به گونه ای که تداعی کننده ی سیطره ی نگاهی مبتنی بر تمامیت خواهی جریانی خاص بر ذهن و روح آنها باشد .
    در واقع ، شما به عنوان یک هنرمند ، صنعتگر و فعال رسانه ای این آزادی عمل را داری که مسئولانه در چارچوب قانون به دلخواه خود فعالیت کنی ولی در عین حال تبلیغاتی که ذهن و ذائقه ی مردم را سمت می دهند روی میزان استقبال از کار شما تاثیر زیادی دارند ضمن این که چون ناگزیر به دفاع از عملکرد خود بر اساس قانون و متقاعد کردن خود با توجه به کیفیت زندگی هستی ، نهایتا به سمتی کشیده می شوی که تامین کننده ی نظر طراحان سیستم لیبرال سرمایه داری باشی !
    در جوامعی که محدودیت ظرفیت های فرهنگی فرصتی برای ایجاد تنوع فراهم نمی آورد همه به یک جهت فراخوانده می شوند و اعتبار و شهرت و برخورداری های مالی و کیفیت زندگی آنها به میزان همراهی شان با جریان غالب گره می خورد . این گره خوردگی تا زمانی که شاهد ایجاد شکافی قابل مشاهده بین جریان حاکم و مردم نیستیم ، چالش برانگیز و آزار دهنده نیست اما همین که اهل علم و هنر و فعالان رسانه ای به درک فاصله ایجاد شده بین خود و مردم نائل شدند ، همراهی آنها با جریان حاکم دچار انقطاع و نوسانات معنادار می شود . زیرا آنها شهرت ، محبوبیت و ماندگاری خود در ذهن مردم را به برخورداری های کوتاه مدت ترجیح می دهند. چنین وضعیتی تدریجا به ریزش هایی می انجامد که سرمایه های انسانی را از مدار فعالیت قانونی خارج کرده و متعاقب آن فشار عاطفی ناشی از فقدان چهره های خاطره انگیز ، مرز تاب آوری اجتماعی را رد می کند تا آنجا که حتی صلاحیت کسانی که همچنان در این مدار می چرخند را نیز زیر سئوال می برد و هر تغییری از جمله جابجایی های معمولی به دلایل موجه را نیز به حساب تمامیت خواهی گروهی نشان دار شده می گذارد .
    حاکمیتی فضایی تکثر پسند و روادارانه در محیط های هنری و علمی و پرهیز از فراخوانی همگان به (قانون همه یا هیچ ) به منزله ستون نگه دارنده خیمه فرهنگ سازی است.
    نزدیکی سطح فهم عمومی و امکان دسترسی همگان به اطلاعات اولیه زندگی و آشنایی نسبی مردم با حقوق خویش امکان ایجاد فضای مرادی و مریدی و بزرگنمایی شخصیت ها فراتر از توان آنها را از بین برده و تلاش هایی از این دست حتی با هزینه های فراوان نیز نتیجه بخش نیست و تجربه ی جوامع توسعه یافته نیز به یاری مردم سایر جوامع می آید که نگاهی طلبکارانه به متولیان امور داشته باشند .
    طبیعی است که وقتی پاسخگویی به مطالبات مردم عادی تا این اندازه دشوار باشد ، متقاعد کردن خواص جامعه برای پذیرش هر شرایطی دشوارتر خواهد بود . مردم سالاری اگرچه قابل تقسیم به شاخه های گوناگون باشد اما هیچ نوع از این تقسیم بندی ها منجر به حذف نقش مردم و رواج شیوه ای غیر قابل درک نخواهد شد. از این رو به نظر می رسد که نیل به میانه روی برای رسانیدن جامعه به تعادل لازم بهترین راه خواهد بود.
     
    شماره روزنامه:8231
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در شنبه, 15 دی 1403

    موارد مرتبط

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3