در گرماگرم جابجایی ها و خانه تکانی نوروزی فرصتی برای رونمایی از اسباب خانه و لوازم قدیمی پنهان شده لابلای کمد ها و پستوها و انباری پیش می آید که بعضا خاطره انگیز هم هستند و چه بسا برای چند لحظه علی رغم شتابی که برای جمع و جور کردن و خلاصی از آشفتگی ایجاد شده داریم ما را به خود مشغول دارد.
از دوچرخه زمان کودکی بچه ها گرفته تا گالسکه و نوارهای ضبط صوت و ویدئو که جهش های زمانه آنها را گوشه نشین کرده است . متاسفانه تاکنون ساز و کاری حساب شده و منظم برای جمع آوری وسایلی از این دست در ایام نوروز اندیشیده نشده که اگر برنامه ای در این رابطه طراحی شده بود هر سال مقدار معتنابهی وسایل پلاستیکی، فلزی ، چوبی ، شیشه ای ، سفالی و حتی سنگی و گچی و نخی ، پشمی و کرکی جمع آوری می شد که کاربرد فراوانی داشت .
اگر در همین شیراز خودمان پانصدهزار خانه وجود داشته باشد و در هر خانه 10 کیلو آهن مستعمل انبار شده باشد با جمع آوری آنها پنج میلیون کیلو آهن خواهیم داشت که معادل پنج هزار تن خواهد بود . به همین نسبت اشیاء چوبی و شیشه ای و پلاستیکی که قابل ذوب شدن و تبدیل به کالاهای جدید هستند نیز در لابلای انباری ها و پشت بام ها و پستوها وجود دارد که بدون استفاده رها شده اند .
شهرداری شیراز می تواند با راه اندازی کارگاه ها و کارخانجات تبدیل اشیاء بازیافتی و اعلام چند روز مشخص در هر محله برای آمادگی قبلی مردم جهت تحویل چیزهای اضافی و دور ریز خود به خودروهای ویژه ای که سر ساعتی معین در محله ای حاضر می شوند ظرف کمتر از یکماه از ابتدا تا انتهای اسفند هزاران تن اشیاء مستهلاک شده و قابل بازیافت را جمع آوری نموده و با ارائه ی رسید به خانواده هایی که چیزهای اضافی خود را تحویل داده اند آنها را در یک قرعه کشی بزرگ هم شرکت دهد و جوایز نفیسی هم برای چنین خانواده هایی در نظر بگیرد . در کمتر پشت بامی نمی توان منبع آبی سوراخ شده پیدا کرد ، در برخی از خانه ها عصا و واکر و ویلچر متعلق به افراد سالخورده که مدت هاست فوت شده اند وجود دارد که معمولا کاربردی ندارد .
اطلاع رسانی به مردم از طریق شبکه های تلوزیونی در هر استان و تعیین روز و ساعت جمع آوری وسایل اضافی خانه در هر محله ای کار چندان دشواری نیست و همین مسئله به مدیریت خانه تکانی مردم نیز یاری می رساند.
در سال بعد هم متولیان جمع آوری و بازیافت چیزهای اضافی خانه ها، گزارشی از نتیجه ی کار خود ارائه می دهند و مثلا به مردم می گویند که سال گذشته چند تن انواع میل گرد و پروفیل و پنجره از طریق ذوب اشیاء آهنی تحویل گرفته شده تولید گردیده و صرف مدرسه سازی در فلان روستا و یا فلان شهر گردیده و یا وسایل بازی برای بوستان های شهری تولید شده است.
با راه اندازی چنین ساز و کاری به تدریج مردم به این باور می رسند که هیچ چیز دور انداختنی وجود ندارد و از همه چیز می توان به بهترین نحو استفاده کرد .
چند سال پیش در یک محله ای فردی با چنین ابتکاری هزینه ی آسفالت کوچه ی محل زندگی خود را تامین کرد بدون این که خانواده های ساکن در این محل که کوچه ی آنها دست انداز و چاله های زیادی داشت بخواهند حتی یک ریال بپردازند .
متاسفانه کوتاهی در امر بازیافت موجب گردیده که عده ای دوره گرد برای پیدا کردن یک بطری پلاستیکی تمام محتوی کیسه زباله را درکوچه خالی می کنند و سپس بدون توجه به کاری که روی دست پاکبان محل گذاشته اند آنجا را ترک می کنند .
همان گونه که در طبیعت هیچ چیز حتی فضولات حیوانات نیز بدون استفاده رها نمی شود در زندگی اجتماعی و شهری نیز نباید چنین اتفاقی بیافتد که یک چیز قبل از این که مورد استفاده صحیح قرار گیرد از حیز انتفاع ساقط گردد .
چند روز پیش برنامه ای را در صدا و سیما دنبال می کردم که درست کردن سبزه با استفاده از دانه های دور ریز نارنج و پرتقال را آموزش می داد تا از این طریق از هدر رفت صدها تن گندم برای درست کردن سبزه نوروزی جلوگیری شود . در حالی که مردم معمولا دانه های نارنج و انواع مرکبات را دور می ریزند .
در زبان فارسی به وسایل خانه سامان گفته می شود و با کمی تامل می توان فهمید که ما چقدر سامان پنهان در پستوها و انباری ها و پشت بام خانه ها داریم.