وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    مرده‌شوی‌های عزادار  

    توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 06 مرداد 1404 8 0
    سرمقاله 6 مرداد 1404 محمد عسلی                    مرده‌شوی‌های عزادار
    جهان امروز در حصار اومانیسم«اصالت انسان»، کاپیتالیسم«سرمایه‌داری» و ساینتیسم «علم‌گرایی» چنان گرفتار است که دیگر تعزیه‌گردان‌های سیاست، همیشه برای ماندن به هر ایده‌ای که هدف وسیله را توجیه کند راهی جز توسل به سلاح‌های مخوف نمی‌بینند و قدرت جز با زر و زور برای دسترسی به صلح مسلح نمی‌دانند. زیرا آنچه در فلسطین اشغالی می‌گذرد جز این پیامی ندارد که مسیر توحش باز و راه ضلالت و ذلت گشوده است.
    انسان آنچنان دچار خودبیگانگی است که گویی هیچ روش اخلاقی نباید در تعاملات سیاسی وجهه همت باشد. ای کاش همگان برای چند ساعتی تاریخ آمریکا و اروپا را ورق می‌زدند تا جنایت‌های خونین را در زمان‌های مختلف برای استعمار و استثمار ملت‌های قاره‌های زمین بخوانند و بشنوند که آمریکای مدعی دموکراسی و طرفدار حقوق بشر از ابتدای ورود به سرزمین بومیان آمریکا تا به اینک برای در قدرت بودن جز کشتار و حقی که از دهانه تفنگ بیرون آمده هدف دیگری را دنبال نکرده است. آن دیوهای در نظم درآمده شاهنامه فردوسی بی آنکه رستمی پیدا شود و دست در گریبان آنان بیاندازد به گونه دیگری سران آمریکا، روسیه، چین و اتحادیه اروپا بر کرسی فرمانروایی نشسته‌اند و مدعی قدرت بلامنازع‌اند و تعجب‌آور آنکه بعضی از آن سران فریادگر حقوق بشر و دموکراسی هم هستند..
    زمین روی سیاه است و آسمان نیز دیگر تابشی از پس ابرهای عقیم سیاه به اصالت ندارد و شرم از این همه جنایت و قدرت‌طلبی حتی در آب‌های روان می‌توان دید که از خاصیت افتاده‌اند و جز چرخ کارخانه‌های اسلحه‌سازی را خنک نمی‌کنند.
    جنگ بیشترین واژه‌ای است که در چرخش اندیشه‌های رسانه‌ای می‌چرخد و عشق جز نام ننگی از هوسبازی و شهوت‌رانی نشان نداده است. در این سیاه‌بازاری که حیله و نیرنگ و دروغ و ریاکاری نقش‌های برجسته کاخ‌های سرخ و سفیدند چگونه می‌توان اعتماد را محرک آشتی و مماشات کرد و از صلح و دوستی با دیوهای پیچیده در لفاف بمب‌های اتمی و سلاح‌های کشتار جنگی دم زد جز آنکه همانند آنان در قدرت اسلحه، دیواری حصین به دور خود کشید و گفت: چشم در برابر چشم.
    راستی علیرغم این همه دستاوردهای علمی که اضطراب و نگرانی را به همراه آورده‌اند و امنیت خاطر را از همگان دریغ داشته‌اند و به این روش تبلیغ می‌شوند که زندگی را آسان کرده و راحتی را به ارمغان آورده‌اند چه انتظار دیگری می‌توان داشت؟
    اینک که کار به جائی رسیده که ما را از موشک‌های ساخت خودمان هم می‌ترسانند و این وسیله دفاع را برنمی‌تابند تا راه تجاوز و استعمار به شیوه نوین دیگری باز شود جز این راه چاره‌ای نیست که چون آنان به سلاحی مجهز شویم که موازنه امنیتی در کشورمان نهادینه شود مشروط بر آنکه همگان چشم گشائیم و از سخن‌های فریبنده و تصاویر رباینده دل و احساسات خود را در امان داریم.
    چه باید کرد در این وانفسایی که دشمنان ایران از رگ‌های گردنمان به ما نزدیک‌تر شده و ترکتازانه بر امواج ناپیدا سوارند و دست به کشتاری می‌زنند که بعد از آن همه انفجارات چشممان به روی جسد سوخته عزیزانمان باز می‌شود و آنگاه به خود می‌ائیم که ما کجائیم و دشمنان در کجا!
    آنچه در این جنگ 12 روزه اتفاق افتاد که در واقع 12 روز نبود بلکه بیش از 40 سال است که به اشکال مختلف ادامه داشته است و ما هم چندان غافل از آن نبوده‌ایم اما تحریم‌ها حصاری حصین به دورمان کشید که راه نفوذی برای دسترسی به فنآوری‌های صنعتی روز ناپیدا گشت و اگر روزنه‌ای ایجاد شد چنان پرهزینه و پرمخاطره گردید که حتی امین‌ترین افراد واسطه هم دست به خیانت در امانت و دزدی زدند و شدند آن «خاوری» که در ریاست بانک مرکزی میلیاردها دلار را در خفا به کانادا کوچاند و خود در برجی به ارتفاع خیانت‌هایش پنهان شد و دیگرانی نیز کم و بیش چنین کردند و اگر دیروز ترامپ به درخواست نتانیاهو تقاضای آتش‌بس کرد از ترس همان موشک‌هایی است که در لانه‌های زیرزمینی آرمیده بودند و قصد حمله نداشتند جز آنکه وقتی صدای موحش هواپیماهای دشمن در آسمان ایران آن کرد که چنگیز هم نکرد، بیدار شدند و به پرواز درآمدند تا بار دیگر دنیا فهم کند که ایران نه سوریه است و نه لیبی و نه مصر و نه هیچ کشور دیگری که در کمند آمریکا و نیروهای ناتو به اسارت رود و جز آنکه سرافرازانه چونان سرو آزاد در آسمان ایران عزیز قد افرازد آنچنان که جهانیان دیدند و درس عبرت گرفتند.
    فی‌الحال در این پَست و پلشتی که دنیای سرمایه‌داری می‌زید راه گریزی جز وحدت یکپارچه و یکدل برای حفظ میهن نیست و این وحدت نه در شعار بل در تلاش برای ایجاد قدرتی است که بتواند مقابل دیوها چون رستم بایستد و آن میسر نیست مگر ایران را همه ایرانیان پاس دارند و برای حفظ و آبادانی آن بکوشند بالاخره استقلال بهای سنگینی دارد در شرایطی که تعزیه‌گردان‌های ریاکار خود می‌کشند و خود عزا می‌دارند و کار را به جائی می‌رسانند که مرده‌شوی‌ها هم گریه می‌کنند.
    والسلام
    شماره روزنامه:8383
    این مورد را ارزیابی کنید
    (0 رای‌ها)
    آخرین ویرایش در دوشنبه, 07 مرداد 1404

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3