وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    لزوم گفت و گوهاي پلکاني براي عبور از بحران

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 27 مهر 1399 466 0
    سرمقاله سردبیر اسماعیل عسلی 28 مهر 1399لزوم گفت و گوهاي پلکاني براي عبور از بحران

    ناهمخواني سخنان برخي از مسئولين و نمايندگان مجلس با ديدگاه هاي مردمي ، از پنجره هاي جديدي حکايت دارد که مردم براي نگرش به زندگي و نحوه ي اداره ي جامعه به روي خود گشوده اند . نبايد از نظر دور داشت که افکار عمومي در کوتاه مدت شعارمحور و تحت تاثير موج هاي مقطعي و در دراز مدت در جايگاه داوري عملگرا هستند لذا طبيعي است که پس از چهار دهه بخواهند با در کنار هم گذاشتن شواهد و قرائن به ارزيابي و مقايسه ي عملکردها بپردازند . تخطئه ي چنين رويکردي با هر عنوان و بهانه ، گونه اي فرار به جلو تلقي مي شود که هرگز راه به جايي نخواهد برد .اين که يک مسئول منتخب ، سخن و بخشي ازمطالبات مردم را پس از وقفه اي چند ساله آن هم در آخرين پيچ ها و شيب هاي مسئوليت بر زبان بياورد جز تلاش براي ترميم جايگاه تاريخي خودش چه مفهومي دارد؟
    در ابتداي اين چهار دهه شاهد هجمه اي به وسعت تريبون هاي موجود به عملکرد تکنوکرات ها و متخصصين و فارغ التحصيلان دانشگاهي در بحث چگونگي اداره ي کشور بوديم . تغيير و تحولاتي که متعاقب ايجاد چنين فضايي صورت گرفت پاسخگوي انتظارات و مطالبات ايجاد شده نبود . به موازات چنين هجمه اي در خوش بينانه ترين حالت ميان مايگان و غير متخصصين عمدتا در لايه هاي گوناگون مديريتي جاي گير شدند و بعضا مصالح عمومي را فداي آزمون و خطا هاي اجتناب ناپذيرخويش کردند . آن هم در شرايطي که از پشتوانه هاي اقتصادي و بسترهاي از پيش فراهم شده برخوردار بودند اما در عين حال نتوانستند با درکي واقع بينانه از شرايط داخلي ، منطقه اي و جهاني در سايه ي وحدت رويه به گفتمان سازي و تصميم هايي راهبردي با محوريت منافع ملي برسند . ناگفته نماند که هدف اين يادداشت تسري نگاه هاي جانبدارانه به عملکرد کج دار و مريز برخي از تکنوکرات ها نيست بلکه منظور اين است که پيشاهنگي و سبقت گيري تغييرات شکلي از تغييرات محتوايي ، لزوم توجه عميق به فرهنگ سازي و بسترآفريني را به محاق برد و به صف بندي هايي انجاميد که به جاي رويش احزاب برخوردار از بدنه ي کارشناسي قوي ، شاهد قد کشيدن باندهاي محفلي بوديم که با بهره مندي از رانت هاي سنتي و عقبه هاي نظري ناپخته ، مولفه هاي تشکيل دهنده ي جامعه را رودرروي يکديگر قرار دادند . در گرماگرم اين تقابل ها طبقه متوسط جامعه که سالها به عنوان خاستگاه فرهيختگان و نخبگان و شخصيت هاي موثر در اداره ي جامعه عملکردي قابل قبول داشت دچار تلاشي و از هم پاشيده گي شد .
    ارائه ي راه حل هاي فاقد زمينه ي مطالعاتي از طريق تحميل طرح ها و لوايح غيرکارشناسانه ، نتيجه اي جز ايجاد شکاف عميق بين بودجه هاي مصوب و منابع موجود نداشت زيرا تصور ارائه دهندگان طرح ها و لوايح (تسکين دهنده و نه معالجه کننده )، عبور از بحران ها در کوتاه مدت بود ، در حالي که بحران هاي زنجيره اي ناشي از موضع گيري هاي چالش برانگيز يکي يکي از راه مي رسيدند و دايره و عرصه ي کنشگري مسئولين را تنگ تر مي کردند .
    ظرف 4 دهه ي اخير هيچ يک از دولت ها از پتانسيل لازم براي عبور از موانع ايذايي ايجاد شده توسط قدرت در سايه برخوردار نبودند و تنها دستاويز آنها براي حفظ و بالا بردن آستانه ي تحمل مردم بزرگ نمايي آرمان هايي بود که تحقق آنها را به آينده اي نه چندان دور حواله مي دادند .
    آرمان گرايي بي حد و مرز و کم نگري نسبت به واقعيت ها از يک سو و ناتواني اغلب مسئولين از درک پيوند موجود بين سياست و اقتصاد از سوي ديگر آنها را به اتخاذ مواضعي سوق داد که قادر به مديريت بحران هاي ناشي از آن نبودند به همين دليل تلاش مي کردند سرمنشاء مشکلات داخلي را در خارج جستجو کنند و اکنون که به نادرستي چنين عملکردي رسيده اند و مدعي اصلاح امور از داخل هستند ، با پل هاي درهم فروريخته اي مواجه شده اند که راه بازگشت و تعديل و ميانه روي را به روي آنها بسته و هزينه ي ترميم ديدگاه هاي تند را بالا برده است .
    کاهش اعتماد عمومي تحت تاثير نگاه ابزاري به شخصيت هاي برخوردار از قدرت تاثيرگذاري بر افکار عمومي، بهره مندي از سرمايه هاي معنوي براي اداره ي جامعه را با اما و اگرهاي زيادي مواجه ساخته و کاناليزه کردن رسانه ها و ايجاد محدوديت براي آنها ، رکن چهارم دموکراسي را عملا به حاشيه رانده به طوري که با کمترين مخاطب در مقايسه با گستره شعاع عملياتي فضاي افسار گسيخته ي مجازي، ناگزير به انجام سخت ترين ماموريت ها در بحراني ترين شرايط هستند و سمت دهي به افکار عمومي را کابوسي غيرقابل تعبير توصيف مي کنند .
    در گرماگرم چنين بلبشويي عده اي هنوز بر همان طبل هاي ميان تهي مي کوبند و عده اي ديگر به دنبال سرنخ هاي گم شده در ميان رشته هاي پنبه شده هستند .
    هم اکنون برخي واقع بينانه متخصصان واقعي را به ميدان عمل فرامي خوانند اما درهم پيچيدگي اين کلاف سردرگم امکان حرکت از صاحب نظران را با وجود خطوط رنگارنگي که بايد از آن عبور کنند سلب کرده و صحن بالاترين نهاد مشورتي را به عرصه ي مجادله ي مدعيان حل مسائل درهم تنيده مبدل ساخته است . در حالي که نه گريبان گيري دولت ، نه زير سئوال بردن خروجي مجالس قبلي و نه اتهام زني به مديران ارشد و مياني با تمامي کوتاهي هايي که داشته اند ، راه حل عبور از بحران که سر در آبشخور مشکلات ساختاري دارد نيست . واقع قضيه اين است که ما نيازمند گفت و گوي هاي پلکاني هستيم . گفتگوهايي عاري از پيرايه هاي آغشته به شعارهاي غيرواقع بينانه ، گفت و گوهايي صريح و مبتني بر آمار درست . گفت و گوهايي چند لايه و هرمي بين نمايندگان و اداره کنندگان کشور و نهايتا گفتگو با صاحب نظران واقعي تا برسيم به گفت و گو با مردم و نظرسنجي براي پيدا کردن راه خروج از بحران .

    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در یکشنبه, 27 مهر 1399

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.