روزنامه عصر مردم در سراسر جهان یک پورتال خبری آنلاین آنلاین و منبع برای محتوای فنی و دیجیتال برای مخاطبان با نفوذ خود در سراسر جهان است. شما می توانید از طریق ایمیل یا تلفن به ما بپیوندید.
+(98) 713-234 8010-13
نشانه هاي وجود روان پريشي و اختلالات روحي در رفتار درصد قابل توجهي از انسان ها ، گوياي اين واقعيت است که هم در جوامع توسعه يافته به دليل حاکميت مناسبات مبتني بر تحليل هاي مادي از زندگي و احساس تنهايي و هم در جوامع کمتر توسعه يافته به دليل فقر ، جنگ و بي توجهي به حقوق شهروندي و رواج انواع چالش ها ، شاهد چنين پديده اي هستيم . در واقع بايد بپذيريم که بخشي از افراد تشکيل دهنده جوامع از تعادل روحي مناسبي برخوردار نيستند و پر واضح است که کاستي و نوسانات روحي تاثيري غيرقابل انکار بر رفتار اشخاص دارد . بر اساس آمار وزارت بهداشت بين 18 تا 22 درصد افراد در ايران به يکي از انواع اختلالات رواني مبتلا هستند . حال اگر بخواهيم به دنبال رابطه اي معنادار بين بزه کاري ها ، سرکشي هاي مدني ، اختلافات خانوادگي ، زد وخوردهاي خياباني ، اعتياد و روابط غيرمتعارف جنسي و کنش هاي مغاير با قوانين مصوب با اختلالات رواني باشيم به نتايج در خور تاملي مي رسيم .
روانشاسان و مددکاران اجتماعي و اهل نظر بر اين باور هستند که بايد براي تاثيرجنگ و پيامدهاي قهري آن ، فقر و همچنين کمبود نشاط اجتماعي و احساس بلاتکليفي اشخاص در برابر تقابل سنت و مدرنيسم بر ايجاد عدم تعادل روحي در افراد سهمي قائل شويم . زيرا کمتر کسي پيدا مي شود که ناهنجاري ها ي رفتاري را با خود به دنيا آورده باشد و اغلب افراد پس از مواجه شدن با رويدادهايي که ظرفيت پذيرش آن را ندارند از جمله مصائب و از دست دادن عزيزان ، ورشکستگي مالي ،مهاجرت هاي ناگزير، طلاق ، ازدواج ناموفق ، خيانت دوستان و نزديکان ، چالش هاي عاطفي در دوران جواني و همچنين پايين بودن آستانه ي تحمل براي پذيرش شرايط غيرمنتظره ، دچار روان پريشي مي شوند .
روان پريشي الزاما با برداشتي که عامه ي مردم از جنون و ديوانگي دارند يکسان نيست بلکه گاه به صورت افسردگي شديد ، انزوا طلبي ، ناراحتي هاي گوارشي ، کم حوصلگي ، واکنش هاي غيرمنتظره ، تيک هاي عصبي ، دست يازيدن به رفتارهاي مخاطره آميز و ريسک پذيري بالا و موارد ديگر خود را نشان مي دهد .
اگر به روند افزايشي آمار پرونده هاي جنايي ، زد و خوردهاي خياباني ، طلاق ، اعتياد ، خودکشي ، فراراز خانه و حتي از کشور ، منازعات خانوادگي ، سرکشي هاي مدني ، هيجان زدگي و آمادگي براي جوگير شدن و همراهي با موج هاي فصلي ، دله دزدي ، بي اعتنايي به شرع و عرف و قانون در رفتارها و همچنين تخلفات مالي نگاهي محققانه داشته باشيم متوجه مي شويم که بين آنچه ذکر آن رفت با جنگ هشت ساله ، تلاطم هاي اقتصادي و بحران هاي سياسي و کاهش ارزش پول ملي و شکاف طبقاتي رابطه اي معنادار وجود دارد .
پرسشي که در اينجا مطرح مي شود اين است که آيا مسئولين و نمايندگان مجلس پس از اين که در جريان چنين واقعيتي قرار مي گيرند ، چگونه خود را براي قانونگذاري و برخورد مناسب با چنين افرادي آماده مي کنند ؟ آيا در بحث گزينش نيروها ، داوري و واگذاري مسئوليت ها و رد و قبول ديدگاه ها و ... شاخصي براي تفاوت قائل شدن بين افراد مبتلا به اختلالات رواني و افراد سالم وجود دارد ؟ يک مامور پليس چگونه مي تواند تشخيص دهد که راننده ي متخلفي که موجب تصادف گرديده تا چه اندازه از تعادل رواني برخوردار است ؟ دادگاه ها با مراجعه به چه منابع مستندي مي توانند در خصوص سلامت رواني افراد در زمان ارتکاب جرم اطمينان حاصل کنند ؟ آيا در زمان اعزام جوانان مشمول به خدمت نظام وظيفه با توجه به اين که افراد مبتلا به اختلالات رواني معمولا به روانپزشک و روانکاو و مشاور و مددکار اجتماعي مراجعه نمي کنند و پرونده اي ندارند ، با چه معيارهايي داوطلبان را سنجش و ارزيابي رواني مي کنند ؟ بارها ديده شده که افرادي به دليل اختلالات رواني به سرکشي مدني روي آورده و به امکاناتي که شهرداري براي راحتي شهروندان ايجاد و نصب کرده آسيب مي رسانند ! آيا مي شود همه را به يک چوب راند ؟
آيا کساني که به دليل اختلالات رواني بزه کار شده اند بايد دوران محکوميت خود را در کنار کساني بگذرانند که در شرايط متعادل روحي به سر مي برند و با برنامه ريزي قبلي تخلف کرده و قانون شکني نموده اند ؟ اصولا در روند رسيدگي به پرونده هاي جنايي و کيفري ، جرم شناسي جنايي چه جايگاهي دارد ؟
غير از جنگ هشت ساله و بي ثباتي هاي اقتصادي و چالش هاي اجتماعي که عده ي زيادي را به روانپريشي مبتلا کرد و زيان هاي غير قابل جبراني وارد نمود ، اخيرا کرونا هم استرس فراواني به مردم وارد کرده به طوري که برخي افراد نه به خاطر ابتلا به کرونا بلکه به دليل ترس و استرس ناشي از کرونا بيمار شده و به پزشک مراجعه کرده اند !
افسردگي ناشي از حاملگي ، بيماري ، تحصيل خصوصا براي دانشجوياني که با مشکل فهم دروس مواجه هستند ، بالا رفتن سن ازدواج ، ناباروري ، ورشکستگي ، مجروحيت و معلوليت ، دوري از فرزندان و تنهايي ، زندگي آپارتماني و تحمل شرايط حاکم برخانواده ي هسته اي ، بدي آب و هوا ، محدوديت هاي اجتماعي ، تبعيض و بي عدالتي ، عدم تناسب دخل و خرج ، بحران هويت و چالش هاي فرهنگي خصوصا براي مهاجرين از وطن و .... از جمله دلايلي هستند که مي توانند تعادل روحي و رواني را از افراد سلب کنند . بسيار اتفاق افتاده که ما با وجود اين که مي دانيم شخصي مرتکب قانون شکني شده ولي براي او دل مي سوزانيم چرا که در جريان روند زندگي او هستيم و مي دانيم شرايط حاکم بر جامعه او را به چنين موقعيتي سوق داده است ! از اين نمونه ها در جامعه ي ما فراوان است ؟ حال سئوال اين است کساني که دغدغه ي اجراي دقيق عدالت را دارند براي لحاظ کردن تاثير اختلالات رواني بر رفتار بزه کاران و متهمان به ارتکاب تخلف از قانون چه تمهيدي انديشيده اند ؟ طرح چنين پرسش هايي در جامعه اي که تقريبا يک چهارم مردم آن از بيماري هاي روحي و رواني رنج مي برند امري طبيعي است ، حال بايد ديد تمهيدات انديشيده شده براي التيام بخشيدن به چنين جامعه اي تا چه اندازه توانسته گامي در جهت اجراي دقيق عدالت باشد آيا برنامه اي براي تاسيس مراکز ارائه ي مشاوره هاي رواني به عنوان جايگزين زندان براي افراد آسيب ديده رواني وجود دارد ؟ آيا با وجود اين همه آسيب ديده رواني در جامعه ي ايراني ، تعداد آسايشگاه هاي رواني موجود پاسخگوي نيازهاي فراوان هست ؟ پرسشي ساده که پاسخي مفصل مي طلبد .
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.